در پنجمین مراسم سالگرد رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی مطرح شد
محسن هاشمی: آیت الله هاشمی و سردار سلیمانی شناخت عمیقی از هم داشتند
رکنا: مراسم پنجمین سالگرد رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی در حرم امام خمینی(س) در حال برگزاری است.
به گزارش رکنا، مراسم پنجمین سالگرد رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی با حضور حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی، جمعی از مسئولین لشکری و کشور و خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی در حرم امام خمینی (ره) در حال برگزاری است.
محسن هاشمی: آیت الله هاشمی مورد تهاجم افراطی ها قرار گرفت
محسن هاشمی رفسنجانی طی سخنانی در این مراسم، گفت: امسال پنجمین سالروز رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی را که در غروب 19 دی ماه سال 1395 رخ داد، با ایام فاطمیه مصادف شد و بهتر دیدیم با توجه به ارادتی که ایشان به حضرت فاطمه داشتند مراسم امسال را در سالروز شهادت این بزرگوار بگیریم و با بازگشت اجساد 150 تن از شهدای گمنام مصادف شد که یاد آنها را هم گرامی می داریم و البته در ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی هستیم که یاد این بزرگوار را هم گرامی می داریم.
فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی افزود: به خاطر دارم که حضرت آیت الله هاشمی هرگاه می خواستند یادی از حضرت زهرا کنند در سخنرانی ها قبل از مستمعین خودشان اشک از چشمشان جاری می شد و این ارادت باعث شد در سفری که سال 1387 به مکه داشتند بتوانند از فدک بازدید کنند؛ این توفیق بزرگی برای ایشان است. خود من هم متولد دهه فاطمیه هستم و نام من را هم به خاطر ارادت به حضرت فاطمه(س) «محسن» گذاشتند.
وی اظهار داشت: ایشان در جلسه ای فرمودند که من در جوانی که به فکر مبارزه برای حل مشکلات مردم بودیم موضوع اصلی را مبارزه با استعمار و استبداد دانستیم و بر همین اساس روزهایی که سربازی بودند کتاب فلسطین را ترجمه کردند و بعد هم در سال 46 کتاب امیرکبیر را نوشتند. بعد از انقلاب که پیروزی اتفاق افتاده بود، احساس کردیم مشکل بنیادین دیگری هست که مانع می شود مردم به شأنی دارند برسند و آن موقع بود که صحبت از افراط کردند.
محسن هاشمی تأکید کرد: استعمار و استبداد یک ظهور مشخص دارد و مردم به راحتی مبارزه می کنند ولی افراط یک موضوع ذهنی و مبارزه با آن سخت است. انجام چنین مبارزه ای برنامه ریزی دقیق می خواهد. ایشان هم از شخصیت هایی است که مورد تهاجم افراط قرار گرفت. در هر صورت ایشان مورد تهاجم افراطی ها قرار گرفت و متأسفانه با شخصیت های زیادی در کشور ما چنین برخوردی شده است.
وی گفت: افراط در اقتصاد باعث خصولتی شدن بخش زیادی از اقتصاد کشور ما شده و یا افراط در فرهنگ باعث شده مخاطبین ماهواره ها شده و یا حتی افراط در سیاست خارجی باعث شده بعضی ها تحریم را هم نعمت می دانند. طبیعی است که در مقابل افراط میانه روی است و اگر بخواهیم انقلاب را حفظ کنیم راهی جز بازگشت به اعتدال و میانه روی نداریم و هرچه این بازگشت دیرتر اتفاق بیفتد هزینه آن بیشتر خواهد شد.
فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی یادآور شد: آیت الله هاشمی و سردار سلیمانی شناخت عمیقی از هم داشتند و از رشادت ها و شجاعت های همراه با منطق سردار سلیمانی نام برده اند. سردار سلیمانی هم بعد از رحلت آیت الله هاشمی گفت که شاید با برکت ترین عمر را آقای هاشمی داشت و در همه موضوعات انقلاب نقش داشت. امیدواریم که راه تفکر هاشمی، عقلانیت، میانه روی و واقع گرایی، که مهمتر از زندگی عادی برای او بود ادامه پیدا کند و مردم از این شرایط دشوار معیشتی رها شوند و به آرامش برسند.
جهانگیری: هاشمی به معنای واقعی به مفهوم و ابعاد توسعه آگاهی داشت
اسحاق جهانگیری نیز در این مراسم با اشاره به اینکه «سیاست سکوت را اینجا متوقف کردم»، گفت: دی ماه در سال های اخیر حوادث تلخی اتفاق افتاد. در دی 95 به صورت ناباورانه ای خبر ارتحال آقای هاشمی رفسنجانی به ما داده شد. هنوز ملت ایران از این حادثه عبور نکرده بود که قهرمان ملی ما سردار سلیمانی با ترور ناجوانمردانه آمریکایی ها در سرزمین عراق به شهادت رسید؛ حادثه ای که عواقب زیادی داشته و خواهد داشت. در تشییع سردار سلیمانی در کرمان جمعی از هموطنان ما و در سقوط هواپیمای اوکراینی جمعی دیگر از هموطنانمان را از دست دادیم که به خانواده آنها تسلیت می گویم.
معاون اول سابق رئیس جمهوری افزود: مراسم سالگرد آیت الله هاشمی رفسنجانی فرصت مناسبی برای بازخوانی و بازاندیشی شخصیتی که در سخت ترین شرایط جمهوری اسلامی حضوری مؤثر و گاها منحصر به فرد داشته و نام او در میان فعال ترین و تأثیرگذارترین انقلابیون و سیاستمداران ایران می درخشد. وسعت دیدگاه آیت الله هاشمی از سویی و قدرت تحلیل از او شخصیت چند جانبه ای ساخته است. لحظه ای از مسائل مردم کشور غافل نبود و در این سال ها همواره توجه داشت که مملکت با چه فلاکت هایی روبرو است.
وی اظهار داشت: اینکه چنین فردی به یکی از یاران پایدار امام همراه می شود عجب ندارد. آقای هاشمی رفسنجانی با قرآن انس داشت و تا آخرین لحظه عمر کار قرآنی انجام می داد و به فکر سازندگی کشور بود و همین مسأله از او شخصیتی متمایز نسبت به دیگر همدرسان ساخت. مردم ایران در حادثه امیرکبیر با غمی بزرگ روبرو شدند. در دوران کوتاه صدارت امیرکبیر کارهای بزرگی انجام گرفت ولی به سرعت امیرکبیر از دست مردم ایران رفت و ملت ایران منتظر بود که امیرکبیر دوباره قد علم کند و توسعه و پیشرفت ایران را علم کند؛ هاشمی پا به میان گذاشت و در قدم توسعه ایران گام گذاشت.
جهانگیری تأکید کرد: من به همه دوستان توصیه می کنم اگر کامل هم کتاب امیرکبیر را نمی خوانید، پیشگفتاری که آقای هاشمی نوشته و همه علاقه خود را به توسعه نشان داده، بخوانید. هاشمی از لزوم گسترش علم، نیاز کشور به توسعه علم، لزوم سد سازی و مبارزه با خرافات می پردازد. همین ذهن منطقی آقای هاشمی سبب شد موقعی که در مسئولیت قرار می گیرد، هر مدیری که می خواست با آقای هاشمی ملاقات کند خود را آماده می کرد در مقابل سؤال های عینی و متعدد بتواند پاسخ بدهد. هاشمی به معنای واقعی به مفهوم و ابعاد توسعه آگاهی داشت. از نظر هاشمی انسان محور توسعه بود؛ دانش و مدیریت ابزار پیشرفت توسعه قرار می گرفتند. همین نگرش هاشمی را به اینجا رساند که باید دانشگاه آزاد اسلامی تأسیس شود و به نظر من یکی از ماندگارترین کارهای آقای هاشمی که سرآمد کارها است، تأسیس دانشگاه است.
وی یادآور شد: آقای هاشمی رفسنجانی همواره حامی قاطع حضور بخش خصوصی در اقتصاد کشور بود و توسعه زیربناهای کشور را تا آخرین لحظه حیات دنبال می کرد و در واقع هاشمی به یک ایران مدرن و صنعتی می اندیشید. این برای روحانیت باعث افتخار است که یک روحانی آن چنان حرکت کند که تکنوکرات ها او را الگو قرار دهند. یکی از آن رشته ها سدسازی است. در عی 98 به خاطر سیل که 25 استاد کشور درگیر بود و همه نگران بودیم که چه اتفاقی ممکن است آنجا بیفتد، من به خوزستان و سد کرخه رفتم که سد عظیم و شاهکاری است. اهمیت این سد این بود که در برخی ساعات تا هشت هزار متر مکعب آب پشت سد می ماند، شما تصور کنید این حجم آب به شهر می آمد، چه بر سر خانه ها می آمد؟ از این سدها ده ها و صدها راه افتاد و خصوصا در دولت تدبیر و امید با یک اعتبار 10 میلیارد دلاری ده ها سد در غرب کشور زده شد.
معاون اول سابق رئیس جمهوری اظهار داشت: در همین جنگ اقتصادی اگر سرمایه گذاری های پتروشیمی و فلزات را نداشتیم که با صادراتشان توانستیم ارز مورد نیاز کالاهای اساسی مردم را تأمین کنیم، از چه راه دیگری می توانستیم تأمین کنیم؟! که به فضل الهی ادامه دارد. آن روز آقای هاشمی رفسنجانی امروز تهران را می دید که باید مترو ساخته شود و امروز نهضت مترو سازی در کشور به یک کار عادی تبدیل شده است.
وی افزود: آقای هاشمی در سیاست داخلی به دنبال استقلال، عزت و پیشرفت ملی بود و در سیاست خارجی هم دنبال تعامل سازنده با همه کشورها بود و روابط خوبی در دوره آقای هاشمی برقرار شد و یکی از مهمترینش روابطی بود که با کشورهای عربی داشتیم. او به مردم سالاری باور داشت و صندوق رأی را گره گشای مشکلات مردم می دانست و در هیچ مقطعی با صندوق رأی قهر نکرد و همیشه با شجاعت خودش را در معرض رأی مردم قرار می داد. سال 92 در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد. ما هر چیزی فکر می کردیم الا اینکه آقای هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت شود. ما ستادها را شکل داده بودیم. چند جمله به من گفتند و من فکر کردم نصیحت پدرانه است. گفت من همان هاشمی دو روز قبل هستم و رابطه من با رهبری و نظام هیچ تغییری نخواهد کرد اینها اقداماتی است که برخی افراد می خواهند من را روبروی نظام قرار دهد و من هرگز این کار را نخواهم کرد.
جهانگیری با اشاره به رد صلاحیتیش در انتخابات ریاست جمهوری، گفت: سال 96 در انتخابات ثبت نام کردم و تأیید صلاحیت شدم و سال 1400 همین شورای نگهبان، من را رد صلاحیت کرد. قبل از جلسه سران قوا با یکی از مسئولین امنیتی کشور جلسه داشتم و گفتم از نظر اقتصادی، اخلاقی و توان مدیریتی پرونده من روشن است و هیچ دغدغه ای ندارم؛ در این جلسه هم هیچ کس نخواهد فهمید که چنین اتفاقی برای من افتاده و با قدرت کارهای خود را دنبال می کنم؛ ولی این کارها به ضرر کشور و شورای نگهبان است. همان موقع مصاحبه کردم و گفتم هر دلیلی که به شما داده اند را شما منتشر کنید و هنوز بر همان نظر هستم.
وی تأکید کرد: آقای هاشمی آینده نگر بود و همواره فکر می کرد راه حلی وجود دارد و تا چند مرحله قدم های بعد از هر تصمیمی را مرور می کرد که آثار و عواقب تصمیم هایی که گرفته می شود در نظر گرفته شود. از جفاهایی که هرکدام در حقش کرده بودند می گذشت و به آنها وفا می کرد؛ ما حلقه های واصل را کم داریم و این کشور واسطه هایی نیاز دارد که نگذارند این کشور شقه شقه شود؛ سردار سلیمانی یکی از این شخصیت ها بود.
معاون اول سابق رئیس جمهوری اظهار داشت: با اطمینان می شود گفت که هاشمی رفسنجانی سد هویت انقلاب اسلامی و نمی توان از هاشمی رفسنجانی گذشت. در سیره مدیریت هاشمی برای خیلی از مشکلات کشور می توان راه حل پیدا کرد. آقای هاشمی رفسنجانی کارنامه ای از خود به جا گذاشته که برای جمهوری اسلامی بسیار مفید است. یکی از مسائلی که سیاست ورزان باید توجه داشته باشند این است که چقدر اقداماتی که انجام می دهند در خدمت منافع ملی کشور است.
وی افزود: به هر حال از سال 97 جنگ اقتصادی تمام عیاری علیه کشور شروع شده و امیدوار هستیم با فضل الهی کشور سریع تر از این مشکلات عبور کند و مردم زندگی بهتری داشته باشند.
سروش محلاتی: آقای هاشمی می گوید ما باید آنچه مصلحت واقعی نظام است را بگوییم؛ ولو اینکه به خودمان آسیب برساند
حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی نیز در این مراسم گفت: حضرت فاطمه(س) در فاصله رحلت پیامبر تا شهادت حضرت، در دو مرحله با مردم صحبت کردند؛ یکی سخنرانی عمومی در مسجد و دیگری صحبت با زنان مهاجر و انصار در خانه است. در سخنرانی اول موضوعات متنوعی مطرح شده و از آن جمله حقوق خود حضرت که غصب شده است ولی در سخن دوم محور شخصیت امیرالمؤمنین علی(ع) و به خصوص مسأله امامت است.
استاد حوزه علمیه قم افزود: کلام فاطمه(س) در این مرحله دوم ناظر به دو پرسش است. پرسش اول این است که چرا جامعه از خلافت و امامت علی بن ابیطالب(ع) روی گردان شد و چرا او را حذف کردند و کنار گذاشتند؟ پرسش دوم این است که اگر این اتفاق نمی افتاد و اگر علی بن ابیطالب(ع) را حذف نکرده بودند و قدرت در اختیار امیرالمؤمنین(ع) بود جامعه اسلامی به کجا می رسید؟ اتفاقا این دو مسأله نه فقط مسأله دیروز و مربوط به گذشته است بلکه مربوط به امروز و هر روز جامعه اسلامی است.
وی تصریح کرد: نسبت به پرسش اول فاطمه زهرا(س) پاسخ دادند جرم علی بن ابیطالب(ع) چه بود؟! سبقت در ایمان، جهاد و قرابت با پیامبر(ص) داشت، در علم و حکمت از دیگران برتر بود. چرا باید کنار گذاشته شود؟ اتهام اول علی بن ابیطالب(ع) این بود که با شدت در مقابل فساد ایستاد. دوم اینکه علی(ع) بود که بی باکانه از مرگ استقبال می کرد و در میدان حاضر بود همه چیز خود را بگذارد. گام های استوار و محکم علی(ع) جرم او بود که هرگز در راه خدا حاضر به معامله و سوداگری نبود.
سروش محلاتی اظهار داشت: شخصیتی با این سابقه درخشان و گذشته پر افتخار چرا امروز باید در یک جمع محدود که تحت یک سقف جمع شده اند و می خواهند برای آینده امت اسلامی تصمیم بگیرند و هیچ کدام از آنها یک دهم افتخارات علی(ع) را ندارند، چرا باید تصمیم به حذف علی(ع) بگیرند؟ چه کسی به شما صلاحیت داده که بگویید علی بن ابیطالب(ع) صلاحیت ندارد؟!
وی یادآور شد: علی بن ابیطالب(ع) آمد ولی بعد از 25 سال آمد؛ 25 سال در مسیر این حرکت انحراف به وجود آمد و جامعه اسلامی را نابسامانی فرا گرفته بود. خود حضرت می فرماید فساد فراگیر شده و علی(ع) هم نمی تواند این بیماری که مبتلا به سرطان پیشرفته شده را نجات بدهد. اگر اجازه داده بودند علی(ع) از فرصت استفاده می کرد، آیا علی بن ابیطالب(ع) معنویت را به اوج می رساند و ارزش های اخلاقی را در جامعه رشد و تکامل می بخشید؟ آری. ولی پاسخ حضرت زهرا(س) این نیست. حتی پاسخی که حضرت ارائه کرد بر محور «عدالت» هم نبود. فاطمه زهرا(س) جامعه اسلامی را بررسی می کند و حوادثی که در آینده اتفاق می افتد را پیش بینی می کند و به این سؤال پاسخ می دهد که اگر علی(ع) می آمد چه می شد. یعنی الگویی که برای ولایت و رهبری در اسلام هست را نشان می دهد اما نگذاشتند در صحنه عمل عینیت پیدا کند.
استاد حوزه علمیه قم گفت: فاطمه(س) به ذات مقدس خدا قسم می خورد که اگر مردم انحراف و لغزشی پیدا می کردند آنها را به مسیر حق و عدل بر می گرداند. خیلی ها مدعی هستند که ما جلوی انحراف را می گیریم یا برنامه داریم که جلوی انحراف و فساد را بگیریم. مهم این است که شاخص رهبری علی(ع) چیست و این را فاطمه زهرا(س) پرده برداری می کند. علی بن ابیطالب(ع) اگر قدرت را به دست گرفته بود با «ملایمت» مردم را در این مسیر به حرکت در می آورد؛ تندی، تیزی و افراطی گری در حرکت حضرت نبود.
وی افزود: اساس کلام حضرت این است، رهبری که جامعه را با آرامی مدیریت می کند و آب زلال در اختیار آنها قرار می دهد. به جای اینکه بگوید اگر علی(ع) آمده بود چگونه متخلفین را مجازات می کرد، تعبیر مقابل را به کار برد و فرمود با نرمی با شما برخورد می کرد. کمال علی بن ابیطالب(ع) در این است که مقابل دشمن با شدت برخورد کرد و امروز که جامعه به مدیریت نیاز دارد، با کمال مدارا با شما برخورد می کرد. اینها هیچ تضادی با هم ندارند و مکمل هم هستند.
سروش محلاتی تأکید کرد: بشنوند کسانی که می گویند رفتار هاشمی رفسنجانی قبل از انقلاب با رفتار او در مدیریت جامعه متضاد و دوگانه است. اگر این تضاد را می بینید باید در کلام فاطمه زهرا(س) این تضاد را حل کنید. چه کسی مانند علی بن ابیطالب(ع) در مقابل دشمن قد علم کردند؟! اگر دیروز را می گویید، کسانی که مانند هاشمی رفسنجانی زیر شکنجه ماندند و دم نیاوردند چه کسانی بودند؟! خیلی ها که سابقه دارند می خواهند همان شیوه مبارزه را در برخورد با مردم اعمال کنند؛ و اگر سابقه ندارند فقط ادعا هستند.
وی افزود: فرمانروایی بنی امیه مبتنی بر زور بود و هر معظلی را بلافاصله به دنبال نیروهای امنیتی می رفتند. امام صادق(ع) فرمود سبک و روش ما با آنها متفاوت است. خشونت از رفتار آنها می بارید و ادبیاتشان غیر از خشونت چیزی نبود. کجا چنین صحنه هایی در امامت پنج ساله امیرالمؤمنین(ع) اتفاق افتاده است؟! امام صادق(ع) فرمود امامت ما بر مبنای رفق و مدارا است.
استاد حوزه علمیه قم گفت: آقای هاشمی رفسنجانی می گوید ما باید آنچه مصلحت واقعی نظام است را بگوییم و می گوییم ولو اینکه به خودمان آسیب برساند؛ ما نمی توانیم واقعیت را کتمان کنیم تا خودمان به قدرت برسیم. قبل از انقلاب به نحوی از آبرو و حیات خود صرف نظر کرد و بعد از انقلاب هم هرچه داشت برای انقلاب قرار داد.
منبع: جماران
ارسال نظر