شیطنت اردوغانی به زبان فارسی / بی پروایی مدیر TRT و واکنش ایران

تأسیس شبکه فارسی‌زبان توسط TRT

اخیراً مهمت زاهد سوباجی، مدیرکل سازمان TRT، اعلام کرده که این مجموعه در حال احداث یک شبکه فارسی‌زبان است. وی در سخنانی بی‌پروا اظهار داشت که حتی اگر این اقدام باعث ناراحتی دولت ایران شود، ترکیه به این برنامه ادامه خواهد داد. این اظهارات، از نگاه بسیاری از ناظران، نشان‌دهنده طراحی‌های بزرگ‌تری برای نفوذ فرهنگی در ایران است.

نفوذ فرهنگی ترکیه از طریق تولیدات نمایشی

ترکیه در سال‌های اخیر با استفاده از تولیدات نمایشی، به ویژه سریال‌های تلویزیونی، به نفوذ فرهنگی در کشورهای منطقه پرداخته است. سریال‌های ترکیه‌ای مانند «حریم سلطان»، «عشق ممنوع» و «فاطماگل» تلاش می‌کنند تا با نمایش زندگی‌های پرتلاطم و عشق‌های پیچیده، نه‌تنها جامعه ترکیه بلکه کشورهای همسایه را تحت تأثیر قرار دهند.

سیاست نوعثمانی‌گری و نفوذ نرم

پس از کنار گذاشته شدن گفتمان کمالیسم، ترکیه در دهه ۲۰۰۰ با تکیه بر سیاست «نوعثمانی‌گری» تلاش کرده تا نفوذ خود را در خاورمیانه و شمال آفریقا گسترش دهد. این نفوذ نه تنها از طریق مداخله نظامی، بلکه با استفاده از «قدرت نرم» و تولیدات فرهنگی دنبال شده است. مؤسسه یونس امره، که در سال ۲۰۰۷ تأسیس شد، نمونه‌ای از این تلاش‌هاست. این مؤسسه از طریق آموزش زبان ترکی و معرفی فرهنگ و هنر ترکیه، به دنبال جذب مخاطبان در کشورهایی مانند ایران، لبنان، سوریه و اردن بوده است.

رسانه‌های بین‌المللی و تأثیر آنها بر افکار عمومی ایران

در کنار تلاش‌های ترکیه، رسانه‌های بین‌المللی دیگری مانند بی‌بی‌سی فارسی، دویچه‌وله، و یورونیوز نیز در تلاشند تا ذهنیت مردم ایران را تحت تأثیر قرار دهند. این رسانه‌ها با پوشش اخبار و تحلیل‌های خاص، اهداف سیاسی خود را دنبال می‌کنند. بی‌بی‌سی فارسی از قدیمی‌ترین و تأثیرگذارترین این رسانه‌هاست که از سال ۱۳۱۹ فعالیت خود را آغاز کرده و به مرور تبدیل به مرجعی برای بخشی از مخاطبان ایرانی شده است.

به اسم مبارزه با غرب ولی به کام آن

پیش از اینکه مدیر تی. آر. تی لب به سخن باز کند و از ناراحتی و خشم دولت ایران به‌خاطر ایجاد شبکه فارسی‌زبان حرف بزند از لزوم گسترش شبکه‌های این رسانه و نفوذ فرهنگ طیب و طاهر ترکیه به زندگی ۵ میلیارد انسان در سراسر جهان صحبت کرده بود.

زاهد سوباجی با بیان اینکه پلتفرم‌های دیجیتال آغشته به فرهنگ غربی‌اند از وظیفه کشور خود برای زدودن آثار مخرب تولیدات غربی پرده برداشت و بدون اینکه خنده‌اش بگیرد گفت رسانه‌های عمومی ترکیه و در رأس آنها تی. آر. تی برای برپایی جهانی عادلانه‌تر در حوزه پلتفرم‌ها تلاش می‌کنند.

اما واقعیت میدان چیز دیگری می‌گوید، فقط کافی است گوش شنوا و چشم بینایی برای پذیرش ادله موجود و رد حرف‌های بی‌پایه و اساس این مدیر ترکیه‌ای وجود داشته باشد. ماهواره به جزء لاینفکی از خانه بسیاری از ایرانیان تبدیل شده و به همین واسطه مردم کشور ما به‌خوبی نسبت به کانسپت اصلی آثار نمایشی ترکیه‌ای آگاهی دارند.

این درست است که سریال‌های تولیدشده توسط فیلمسازان و کمپانی‌های رسانه‌ای کشور دوست و همسایه یعنی ترکیه همچون پلتفرم‌ها و سرویس‌های پخش استریم غربی روی مسائلی همچون اقلیت‌های نژادی و جنسی تاکید نمی‌کنند ولی تمام تلاش خود را برای بسط پروژه نفوذ به کار می‌بندند تا از راه طرح عشق‌های مثلثی، مربعی و ذوزنقه‌ای، جامعه خود و حتی مردم کشورهای دور و اطراف را اغوا کنند و علاوه‌بر به دست آوردن بازار تولیدات فرهنگی کشور هدف، یاد امپراتوری عثمانی را از راه پی گرفتن ایدئولوژی سیاسی «نوعثمانی‌گری» زنده کنند.

راهبرد اصلی سیاست خارجی ترکیه تا سال ۲۰۰۲ میلادی بر محور کمالیسم می‌چرخید ولی تحولات اجتماعی و سیاسی این کشور در دهه نود میلادی باعث شد گفتمان کمالیسم مثل چرم ساغری آب برود و جای آن را گفتمان موسوم به پساکمالیسم بگیرد. این تغییر و تحول باعث شد ترکیه از نگاه یکسویه و همه‌جانبه به غرب دست بردارد و توجهش را به خاورمیانه به‌عنوان تنها نقطه‌ای که این کشور به‌همراه کارگزارانش می‌تواند سیاست‌های امپریالیستی‌اش را پیش ببرد معطوف کند.

ترکیه یا از طریق مداخله نظامی به شمال عراق و حمله نظامی به سوریه اقدامات بنیان‌کنش را پیش می‌برد یا در صورت عدم موفقیت در این زمینه کالای فرهنگی‌اش را روانه خانه مردم این منطقه، بالاخص ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و مدیترانه می‌کند.

به عبارت دیگر هرجایی که حزب اعتدال و توسعه نتواند پروژه نفوذ را با حمله نظامی به دیگر کشورها جلو ببرد از قدرت نرمش استفاده می‌کند. «مؤسسه یونس امره» در سال ۲۰۰۷ با همین هدف یعنی نفوذ فرهنگی ترکیه به کشورهای منطقه به‌ویژه ایران، لبنان، سوریه، مصر و اردن ایجاد شد و به مرور فعالیت‌هایش را در قالب‌های متعددی نظیر آموزش زبان ترکی، معرفی فرهنگ و هنر این کشور به مردم دیگر نقاط جهان و... گسترده‌تر کرد.

ولی این سریال‌های ترکیه‌ای همچون «نور» (گوموش)، «حریم سلطان»، «عشق ممنوع»، «فاطماگل» و... بودند که پروژه نفوذ فرهنگی به همسایگان را شدت بخشیدند. این سریال‌ها اخلاق عرفی شهروندان عرب‌زبان را نشانه می‌گرفتند. برای مثال تعداد قابل‌توجهی فتوا رأی به قبح تماشای مجموعه‌های تلویزیونی ترکیه‌ای در عربستان سعودی داده بود.

حتی رئیس دادگاه‌های شرعی این کشور به مدیران شبکه‌های تلویزیونی هشدار داد سریال‌های تولید ترکیه‌ را به‌خاطر ترویج فساد پخش نکنند والا با مجازات اعدام روبه‌رو می‌شوند! این فقط اسلام‌گرایان سنی مذهب نبودند که نسبت به اقدامات فرهنگی ترکیه از خود واکنش منفی نشان دادند، بلکه حتی ناسیونالیست‌های عرب هم چندان دل خوشی از این سریال‌ها نداشتند و مدام از آن به‌عنوان «قرار گرفتن در آغوش فرهنگ بیگانه ترک» که درصدد حذف فرهنگ اصیل عربی است یاد می‌کردند.

ولی تمامی این انتقادات موجب نشد که مردم کشورهای عربی نسبت به آن موضع منفی بگیرند و به سراغ تماشای آنها نروند. در حال حاضر دامنه مخاطبان سریال‌های ترکیه‌ای به‌قدری گسترش یافته که این کشور را بعد از آمریکا با تعداد مخاطبانی بالغ بر ۶۵۰ میلیون نفر به دومین صادرکننده مجموعه‌های تلویزیونی در جهان تبدیل کرده است.

آنها حتی برای رقابت با پلتفرم نتفلیکس، پلتفرم‌هایی نظیر puhtv، Tabii (وابسته به شرکت رادیو و تلویزیون ملی ترکیه یا همان تی. آر. تی)، Gain و blutv را راه‌اندازی کرده‌اند و برای ایجاد شکاف‌های عمیق فرهنگی و اجتماعی میان دولت‌ها و ملت‌هایشان سخت تلاش می‌کنند.

حتی اگر این تلاش‌ها به استمرار رذیلت‌های اخلاقی در میان جامعه خودی بینجامد هم باکی نیست، ترکیه از راهی که انتخاب کرده پشیمان نیست. مدیر رادیو و تلویزیون رسمی این کشور هم با اینکه لحن گستاخانه‌ای دارد ولی پروژه‌های فکری آینده اردوغان و همپالگی‌هایش را به‌طور واضح درخصوص ایران بیان می‌کند. آنها در حوزه جنگ سخت رقیب قدرتمندی برای ایران نیستند، پس باید اهداف خود را در جای دیگری که احتمال موفقیت در آن بالاتر است دنبال کنند.

بی‌بی‌سی، یورونیوز، دویچه‌وله و دیگران‌

اخبار برای اینکه به ما برسند از صافی رسانه‌های متعددی رد می‌شوند و هرکدام‌شان رویکرد متفاوتی نسبت به اصل خبر دارند. شاید به خود بگویید ما چقدر خوشبختیم که رسانه‌های خارجی به‌اصطلاح معتبر و مرجعی همچون بی‌بی‌سی، العربیه، یورونیوز و دویچه‌وله برای‌مان برنامه روی آنتن می‌برند یا بخش مجزایی سایت‌هایشان را به کشور و فرهنگ ما اختصاص می‌دهند و حساب ویژه‌ای برای زبان فارسی باز می‌کنند.

اما این هرچه که هست بوی کباب نیست که به مشام می‌رسد. هر یک از این شبکه‌ها و سایت‌های خبری با تأکید بر رفتار، آداب، سنن و حتی قومیت بخشی از ایرانیان ذهنیت آنها را نشانه رفته‌اند و اخبار را آن‌طور که به آنها از طرف کارفرمایان‌شان دیکته شده روایت می‌کنند.

در میان شبکه‌های فارسی‌زبان دولت‌های خارجی، بی‌بی‌سی فارسی همچنان به کارش ادامه می‌دهد و به‌عنوان یک مرجع رسانه‌ای باسابقه توجه بسیاری از مردم عادی و دنبال‌کنندگان اخبار را به خود جلب کرده است. رادیو فارسی بی‌بی‌سی در ۲۸ دسامبر ۱۹۴۰ (۷ دی ۱۳۱۹) کارش را آغاز کرد و طی سالیان متمادی به آلترناتیو رسانه‌ای بخشی از ایرانیان بدل شد. از لطفعلی خنجی و محمود کیانوش و شاهرخ گلستان تا پونه قدوسی و عنایت فانی و سیاوش اردلان نقش ویژه‌ای در حافظه تاریخی و جمعی ملت ایران به‌عنوان مجریان و برنامه‌سازان این شبکه ایفا کرده‌اند، به‌طوری‌که نمی‌توان از آنها به‌سادگی عبور کرد.

تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی آنقدر برای مدیران سرویس جهانی بنگاه خبرپراکنی دولت بریتانیا اهمیت دارد که حتی تنگناهای اقتصادی دولت مربوطه در سال‌های اخیر هم نتوانسته مانعی برای پخش برنامه‌های این شبکه به‌وجود بیاورد و کماکان دریافت مالیات‌های ۱۲ پوندی از مردم انگلیس کفاف مخارج سرویس جهانی بی‌بی‌سی، خصوصا بخش فارسی تلویزیون آن را می‌دهد.

البته در سالیان اخیر، به‌ویژه با مطرح شدن جریان «زن، زندگی، آزادی» و روی کارآمدن شبکه ایران‌اینترنشنال و رویه تند و رادیکالی که این شبکه و شبکه سلطنت‌طلب منوتو در پیش گرفته‌اند، بی‌بی‌سی را از ترس از دست دادن بینندگانش بر آن داشته که تغییر رویه دهد و همچون دوران صادق صبا در قامت مدیر بخش فارسی این رسانه و حتی دوران ابتدایی حضور رزیتا لطفی در مقام مدیریت این بخش دیگر چندان روی خوش به تحلیل‌های به‌ظاهر بی‌طرفانه و خشونت‌پرهیز نشان ندهد.

بخش فارسی تلویزیون یورونیوز در سال ۱۳۸۹ تاسیس شد ولی بیشتر از ۷ سال دوام نیاورد و چراغش در روز اول اردیبهشت ۱۳۹۶ برای همیشه خاموش شد. البته بخش فارسی به راهش در بستر اپلیکیشن‌های موبایل و شبکه‌های اجتماعی همچون تلگرام، اینستاگرام و... ادامه داد. یورونیوز همان‌طور که از اسمش مشخص است در زمینه رساندن اخبار فعالیت می‌کند ولی به‌طور خاص، رویدادهای بین‌المللی را از منظر دید اتحادیه دولت‌های عضو اتحادیه اروپا به سمع و نظر بینندگانش می‌رساند.

اروپا در اغلب اوقات منبع اصلی دریافت و تفسیر خبر نبود و این مسئله خود را به‌وضوح در جنگ اول خلیج فارس و عقب ماندن از شبکه سی‌ان‌ان در باب روایت حوادث آن روزها نشان داد. همین اتفاق باعث شد که اتحادیه اروپا به فکر راه‌اندازی یورونیوز بیفتد و با پخش برنامه‌هایش به ۱۳ زبان دنیا جایی در میان رسانه‌های جریان اصلی باز کند. اما ۱۳ زبانه شدن این رسانه‌ چندان به کام بخش فارسی آن نبود و این شبکه عمر کوتاهی داشت.

دلیل مهم به بن‌بست رسیدن یورونیوزفارسی را می‌توان خروجی تصویری یکسان زبان‌های گوناگون این شبکه قلمداد کرد. اتخاذ این سیاست توسط مدیران یورونیوز باعث شد طیف وسیعی از مخاطبان ناراضی ایرانی و فارسی‌زبانان از این شبکه روی گردانند و برای تماشای چیزی که نسبت به آن تمایل داشتند شبکه‌های رادیکال‌تر و اختصاصی‌تری را دنبال کنند.

دویچه‌وله فارسی و العربیه فارسی هم اگرچه دنباله‌روی خط‌مشی ایران اینترنشنال و منوتواند، اما چون هنوز تبدیل به شبکه‌های ماهواره‌ای نشده‌اند، مخاطبان ایرانی کمتر سراغی از آنها می‌گیرند.

العربیه فارسی با ۴۷۸ هزار دنبال‌کننده و دویچه‌وله با ۲ میلیون دنبال‌کننده قلابی (باتوجه به تعداد لایک‌های هر پست) هنوز به تهدید بالفعلی برای هجوم به افکار توده مردم ایران تبدیل نشده‌اند، اما نمی‌توان وجود آنها را به کل نادیده گرفت.

نتیجه‌گیری

رقبای منطقه‌ای ایران، به ویژه ترکیه، با استفاده از رسانه‌های فارسی‌زبان، به دنبال نفوذ فرهنگی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان هستند. این رسانه‌ها، با اهداف سیاسی و فرهنگی خود، سعی دارند تا ذهنیت مخاطبان ایرانی را در جهات خاصی هدایت کنند. با این حال، این تلاش‌ها نیز با واکنش‌های داخلی و خارجی مواجه شده و در بسیاری موارد به تهدیدهای جدی برای فرهنگ و هویت ملی ایران تبدیل شده‌اند.

کلمات کلیدی: شبکه‌های فارسی‌زبان، TRT، ترکیه، نفوذ فرهنگی، سریال‌های ترکیه‌ای، رسانه‌های بین‌المللی، بی‌بی‌سی فارسی, نوعثمانی‌گری, سوباجی

کدخبر: 1051925 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟


وبگردی