تاثیرگذارترین فیلم از سیل امام زاده داوود / لحظه به لحظه با داغ برادر / ببینید
حجم ویدیو: 60.61M | مدت زمان ویدیو: 00:01:48

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، عزا و مصیبت جزء لاینفک بلاست.و باران رحمت وقتی سیل شود و روی زندگی مردم طغیان کند نامش دیگر برکت نیست.بلاست و مصیبت و عزا.

تصویر حسین جوانی که در سوگ غوطه خوردن برادرش در سیل منطقه امامزاده داوود این روزها در فضای مجازی دست به دست می شود، تجلی همین برکتی است که بلا شد و بر زندگی او طغیان کرد.

در منطقه امامزاده داوود دنبال او می گردیم و پیدایش می کنیم.سه روز است خواب و خوراک ندارد.همه وجودش چشم است که دوخته شده به گل و لای به امید اینکه برادرش زنده پیدا شود.

می خواهم با او صحبت کنم اما صحبت کردن برایش از شدت ناراحتی و اضطراب سخت است.گوشه ای می نشیند و سکوت می کند.می گوید که نمی خواهد با من حرف بزند.یک چشمم به اوست و یک چشمم تصویر مصیبت زده اش را تداعی می کند.

چند کلام کوتاه با من حرف می زند:«نام برادرم محمد بود. 17 سال بیشتر نداشت.برادر کوچکترم بود! من 24 سال دارم.اهل لرستان هستیم و دو، سه ماهی می شد که با هم برای کار به این منطقه آمده بودیم.»

از او در مورد شب حادثه می پرسم، کلمات به سختی از دهانش بیرون می آید و صدایش آهسته است:«من بالا ایستاده بودم و ددیم سیل آمد اما با برادرم فاصله داشتم.»

لحظه حادثه محمد با دوستانش طبقه پایین بودند.وقتی آب آنها را برد فریاد می زدند و کمک می خواستند.حسین می خواست به کمک برادرش برود.اما محلی ها مانع او شدند تا به دل خطر نرود.

می گویم:«صدایت می زد و کمک می خواست؟»

با سر جواب مثبت می دهد.

می گویم:«متوجه شدی آخرین کلامش چه بود؟»

می گوید نمی دانم و بعد پشتش را می کند و می رود.شاید برای اینکه می خواهد ما اشک هایش را نبینیم.راه رفتنش را نگاه می کنم و حس می کنم او کوه درد است که جلوی چشمانم به حرکت در آمده است.او چند سال قبل هم یکی دیگر از برادرانش را از دست داده است.