به گزارش رکنا ، یکی از محکومانی که صبح دیروز موفق شد پای چوبه دار از اولیای دم مهلت بگیرد، پسر جوانی بود که شهریور سال 96 در حین مستی دست به قتل دوستش زده بود. پسر جوان که از جنایت مرتکب شده بسیار پشیمان بود از اولیای دم تقاضای بخشش داشت و خانواده مقتول به او مهلت داده و بدین ترتیب حکم قصاص او اجرا نشد.

عامل شهادت مأمور پلیس

یکی دیگر از محکومانی که سحرگاه دیروز در حیاط زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفت عامل شهادت مأمور پلیس«سرکلانتری چهارم» بود که پنجشنبه 30 مرداد سال 99، مأمور پلیس به نام حامد ضابطی را با خودرواش زیر گرفت و باعث شهادت وی شد.عامل این جنایت لحظاتی بعد دستگیر شد و با درخواست اولیای دم دادگاه حکم بر قصاص داد، اما از آنجایی که اولیای دم مأمور جوان برای اجرای حکم به زندان نرفته بودند، حکم او متوقف شد و تا مشخص شدن زمان دیگری برای اجرا، عامل این شهادت مهلت دارد که از اولیای دم رضایت بگیرد.

وسوسه‌های شیطانی

یکی از محکومانی که به مجازات خود رسید مرد میانسالی بود که به خاطر وسوسه‌های شیطانی دو زن همسایه‌اش را قربانی جنایت سیاه خود کرد. محکوم که متأهل بود، در یکی از روزهای سال 92 از دیوار خانه همسایه بالا رفت و خود را به حیاط رساند و زن صاحب خانه را که تنها بود مورد آزار و اذیت قرار داد، اما این پایان جرایم او نبود و مرد میانسال، یکی دیگر از زنان همسایه‌ را نیز مورد تعرض قرار داد. با شکایت دو زن، او بازداشت و در دادگاه به قصاص محکوم شد. پرونده جنایت سیاه او روز گذشته در زندان رجایی شهر تهران بسته شد.

راننده متجاوز

مرد مسافربر نما که چند سال قبل زن جوانی را به‌عنوان مسافر سوار خودرواش کرد اما با تغییر مسیر و کشاندن زن جوان در محلی خلوت او را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، یکی دیگر از محکومانی بود که به دار مجازات آویخته شد. او این جنایت سیاه را سال 95 مرتکب شد و به‌دنبال شکایت زن جوان، خیلی زود بازداشت شد.

تجاوز به بهانه حمل گلدان

 اواخر دی سال 96 پسر نوجوانی به پلیس رفت و از جنایت سیاهی که برایش رقم خورده بود پرده برداشت «ظهر امروز زمانی که از مدرسه تعطیل شدم، در راه بازگشت به خانه ،مرد جوانی را دیدم که کنار خیابان ایستاده بود. صدایم زد و درحالی که گلدان چینی بزرگی دردست داشت از من خواست کمکش کنم.می گفت می‌خواهد گلدان چینی را به خانه مادربزرگش در همان حوالی ببرد ولی می‌ترسد که گلدان از ترک موتور به زمین بیفتد و بشکند.

 او می‌گفت گلدان گرانقیمت است و ارزش زیادی دارد و به غیر از آن مادربزرگش به این گلدان بشدت علاقه دارد. او از من خواست تا ترک موتورش بنشینم و گلدان را به‌دست بگیرم تا آن را در مسیری که گفته بود،ببریم و درعوض او پس از آن مرا به خانه می‌رساند. من هم به خاطر کمک، قبول کردم و همراهش شدم، اما به جای رفتن در مسیری که گفته بود، به سمت رودخانه‌ای رفتیم و مرا با زور و تهدید داخل کانال آبی کشاند وبدون توجه به التماس‌هایم مورد آزار و اذیت قرار داد و فرار کرد؛با شکایت پسر نوجوان تحقیقات آغاز و در ادامه کارآگاهان با شکایت‌های مشابه مواجه شدند.

در نهایت مأموران موفق به دستگیری مرد متجاوز شده و او در تحقیقات گفت: «هر زمان که شیشه مصرف می‌کنم دست به کارهایی می‌زنم که بعد پشیمان می‌شوم.»مرد جوان در دادگاه به اعدام محکوم شد و سحرگاه چهارشنبه گذشته، به دار مجازات آویخته شد.

انتقام مرگبار

پاییز سال 98 قتل زن جوانی به پلیس اعلام و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد. زن جوان با روسری خفه شده و وسایل او به سرقت رفته بود. در تحقیقات اولیه رد پای قاتل آشنا به‌دست آمد و مرد جوان بازداشت شد. او گرچه منکر جنایت بود اما زمانی که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت لب به اعتراف گشود.او انگیزه‌اش را از این جنایت، حرف‌های بی‌اساسی اعلام کرد که مقتول پشت سر او زده بود. با درخواست اولیای دم برای اشد مجازات، حکم قصاص او صادر شد و روز گذشته در زندان رجایی شهر به اجرا درآمد.

وبگردی