ازدواج مجدد مرد زن ذلیل با زن جوان مشهدی زندگی بچه هایش را به هم ریخت

ازدواج دوم پدر برای اعضای خانواده دردسر ایجاد کرد.

به گزارش رکنا، زن 31 ساله ای که در پی شکایت پدر و نامادری اش به اتهام ایراد صدمه عمدی و توهین و تهدید به کلانتری احضار شده بود درباره این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: پدرم مردی زن ذلیل است و می خواهد به هر قیمتی زنی را در زندگی اش نگه دارد که در کمتر از سه سال همه خانواده را از هم پاشید.

بعد از مرگ مادرم او بدون آن که ما را در جریان ازدواج اش بگذارد از طریق یکی از دفاتر ازدواج، این زن را به عقد رسمی خودش درآورد اما از روزی که این زن جوان وارد زندگی پدرم شد اختیار همه چیز را به دست گرفت و چنان پای ما را از خانه پدرمان برید که اکنون هفت ماه است هیچ کدام از ما به منزل پدرمان نرفته ایم ولی در این مدت او چندین بار از ما شکایت کرده است با آن که پدرم با او شرط کرده بود تا برادر مجردم در خانه پدرمان زندگی کند اما او به بهانه های مختلف برادرم را مجبور می کند تا آن جا زندگی نکند.

شکنجه های پسر خانواده توسط نامادری

با آن که حقوق ماهانه پدرم را دریافت می کند اما مقابل برادرم به جای گوشت در سفره، استخوان و سرماهی می گذارد به همین دلیل هم برادرم بیشتر مواقع در منزل من یا خواهرم مهمان است. از سوی دیگر حدود 5 سال قبل پدرم با صلح نامه منزل مسکونی اش را به نام فرزندانش سند زد و حالا که ما شرط کرده ایم یا باید به زندگی مشترک با این زن جوان ادامه بدهد یا خانه ما را تخلیه کند او و همسرش به اتهام جعل سند از ما شکایت کرده اند.

این درحالی است که یکی از خواهرانم طلاق گرفته و دیگری نیز همسری معتاد و بیکار دارد که از نظر مالی بسیار نیازمند هستند این زن جوان آن قدر در افکار پدرم نفوذ دارد که بدون اجازه او هیچ کاری انجام نمی دهد حتی زمانی که من یک خودرو با درآمد کارمندی برای پدرم خریدم او را سوگند دادم که سند آن را به نام همسر جوانش نزند اما فقط یک ماه بعد فهمیدم که خودرو را به نام همسرش ثبت کرده است.

تحقیر شدن دختران خانواده به دلیل بی پولی

از سوی دیگر پدرم در زندگی خیلی ما را تحت فشار قرار داد به گونه ای که من و خواهرانم را بدون جهیزیه به خانه شوهر فرستاد و همین ماجرا موجب شد تا همواره از سوی خانواده همسرانمان تحقیر شویم. آن زمان من هم برای آن که همسرم شهریه دانشگاهم را بدهد خیلی از تحقیرها و نیش و کنایه ها را تحمل می کردم حتی بعد از آن که شاغل شدم چند میلیون تومان بلیت اتوبوس خریدم و پاره کردم چرا که مجبور بودم پنهانی سوار اتوبوس های شهری بشوم حالا هم در حالی نامادری ام از من شکایت کرده است که من حتی از کنار منزل آن ها نیز عبور نکرده ام و ...

این گزارش حاکی است این پرونده توسط مشاوران دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسی های کارشناسی قرار گرفت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

وبگردی