جوان معلول کرجی جان 3 نفر را نجات داد / همه برای مهدی گریستند + عکس

به گزارش رکنا، مهدی 34 ساله بود، از همان زمان تولد معلولیت ذهنی داشت. سالها درکنار پدرومادر و 4 خواهرش زندگی کرد. خانواده مهدی مثل پروانه دور او می چرخیدند تا اینکه پدر از دنیا رفت.الهام خواهر مهدی می گوید: مهدی به پدرم وابسته بود .بعد از فوت ناگهانی پدرم در سال 92  مهدی خیلی گوشه گیر شد. از همان زمان همه کارهایش را با کمک انجام می داد اما بعد از پدرمان هر روز حال مهدی بدتر .

او ادامه می دهد: تا 14سالگی به مدارس استثنایی می رفت ما بعد از  آن وقتی آموزش پذیر نبود او خانه نشین شد. تا 30 سالگی از مهدی نگهداری کردیم اما کار به جایی رسید که نگهداری کردن از مهدی برای ما و برای مادرم که دیگر سن وسالی از او گذشته بود سخت شده بود.به همین خاطر تصمیم گرفتیم او را به یک مرکز توانبخشی منتقل کنیم.

به این ترتیب بود که مهدی به مرکز توانبخشی منتقل شد اما هنوز دل خانواده پیش او بود. الهام می گوید: در هر مناسبتی مهدی را پیش خودمان می آوردیم. به هرحال او برای تک تک ما عزیز و دوستداشتنی بود. چندباری اتفاق افتاده بود که دچار تشنج شود ما می مردیم و زنده می شدیم تا او دوباره حالش خوب شود.

اهدای عضو

وقتی مهدی فرشته شد

25 دی ماه امسال بود که مهدی در همان مرکز توانبخشی که نگهداری می شد دوباره تشنج کرد و این بار حتی یک بار هم تا پای مرگ رفت. اما با تلاش کادر درمان همان مرکز توانبخشی دوباره به زندگی  بازگشت و بلافاصله او را به بیمارستان شریعتی کرج رساندند.

الهام می گوید: وقتی خودمان را به بیمارستان رساندیم پزشکان اعلام کردند برادرم مهدی حال خوبی ندارد. به همین خاطر زیاد امیدی نباید داشته باشیم که او دوباره به زندگی بازگردد. آن روز یکی از تلخ ترین روزهای زندگی ما خواهرها و مادرم  بود.

او می گوید: حوالی ساعت 11 شب بود که با ما تماس گرفتنند و گفتند به بیمارستان برگردیم. وقتی وارد بیمارستان شدیم پزشکان گفتند که حتی یک درصد هم به برگشت مهدی به زندگی امیدی نیست. به همین خاطر بهتر ا ست اعضای بدن برادرم را به بیماران نیازمند اهدا کنیم. شنیدن این خبر برای ما خیلی سخت بود . حتی خود من به پزشک معالج برادرم گفتم حتی اگر یک درصد فکر می کنید با انتقال مهدی به بیمارستان دیگر امیدی به زنده ماندش هست و یا هرکاری دیگری برای نگه داشتن او می توانیم انجام بدهیم بگویید. اما همه متخصصان می گفتند بازگشت او به زندگی غیرممکن است.

خداحافظی با فرشته نجات

سرانجام خانواده مهدی تصمیم گرفتند اعضای بدن او را اهدا کنند.الهام می گوید: رضایت دادیم و قرار شد برای آخر برادرم را ببینیم. وقتی او را که روی تخت بیمارستان افتاده بود دیدم اشک ریختم و گفتم : برادرم مرا ببخش اگر نتوانستم خیلی خوب از تو مراقبت کنم.

او می گوید: مهدی یک فرشته نجات بود. او به دنیا آمد تا سختی بکشد ، حتی یک کلمه هم حرف نزد اما در زمان رفتن، زندگی را به چند نفر هدیه داد.

نجات جان 3 نفر

دکتر ساناز دهقانی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا در این باره گفت: پس از اعلام رضایت اولیای دم، بیمار مرگ مغزی به بیمارستان سینای تهران منتقل شد.

وی گفت: با تلاش پزشکان اعضای بدن کلیه ها و کبد او به چند بیمار نیازمند جان دوباره ای بخشید.