پیکر علی سلیمانی به خاک سپرده شد

علی سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون مدتی بود که به دلیل کرونا در بیمارستان بستری شده بود. علی سلیمانی روز ۲۱ مرداد حدود پنج صبح دار فانی را وداع گفت. جواد هاشمی بازیگر در این باره گفت: علی سلیمانی متأسفانه ۱۲ و نیم بامداد امروز دچار مشکل شد، اکسیژن خون او پایین آمد و حدود پنج صبح ایست قلبی کرد و احیا جواب نداد. علی سلیمانی متولد 11 آبان 1350 در تهران مجری و طراح دکور و بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون ایرانی است. علی سلیمانی فارغ التحصیل لیسانس نمایش با گرایش بازیگری از دانشگاه آزاد تهران است ، او از ورزشکاران حرفه ای نیز می باشد.

 امروز جمعه ۲۲ مردادماه پیکر مرحوم علی سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون که روز گذشته پس از چند روز درگیری با ویروس کرونا درگذشت، در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.

به گزارش رکنا، علی سلیمانی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون به دلیل ابتلا به بیماری کرونا در سن ۵۰ سالگی درگذشت. سلیمانی در فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی به ایفای نقش پرداخته بود که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به فیلم‌های سینمایی «سفر به چزابه»، «قارچ سمی» و «بی پولی» اشاره کرد. او همچنین در نمایش‌های مختلفی به ایفای نقش پرداخته بود که «خنکای ختم خاطره» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ از جمله آنهاست.

فیلم «تنگه ابوقریب» و سریال‌هایی، چون «معمای شاه»، «ماه و پلنگ» و «اشک‌ها و لبخندها» هم از دیگر آثاری است که علی سلیمانی در آن‌ها نقش‌آفرینی کرد.

در ابتدای این مراسم سید جواد هاشمی روی سن رفت و درباره لحظات آخر زندگی علی سلیمانی گفت: داشتم آخرین نفس‌های علی سلیمانی را در اتاق آی سی یو تماشا می‌کردم، یک پرستار داشت نفس علی را برمی‌گرداند، اما این امکان وجود نداشت چراکه علی داشت خداحافظی می‌کرد. خدا شاهد است که متوجه بودم علی دستش در دست مولاست، چون بیست و پنج سال دیدم که می‌گفت علی جان می‌خواهم جواب تو را با قلبم بدهم و دیدم که ضربان قلب کندتر می‌شد.

او ادامه داد: خواب دیدم که امیر المومنین قرآن به دست علی سلیمانی داده است و مطمئنم علی سلیمانی مهمان ویژه امیرالمومنین است. همه می‌دانند که علی چگونه امیرالمومنین را دوست داشت. اسم بابای علی، عشق علی و اسم پسرش را علی گذاشته بود. معلوم است که در این خانواده چه عشقی به علی وجود دارد.

هاشمی خاطرنشان کرد: این لحظه برای همه ما غم‌انگیز است، اما برای علی اینگونه نیست، زیرا بار‌ها صبا دخترش به من گفت بابای من خیلی آرام استو آرامشش به من منتقل می‌شود. خواهش می‌کنم وقتی که علی را دفن می‌کنند، آرام باشید و بذارید علی را که می‌برند آرام باشد.

در ادامه قطعات شعری برای این هنرمند خوانده شد.

سید جواد هاشمی پس از خواندن قطعات، جمعیت را به ایجاد نظم در مراسم دعوت کرد و خانواده این هنرمند به وداع با او پرداختند.

پس از آن، یکی از حاظران مراسم، شعری که علی سلیمانی در فیلم «تنگه ابو قریب» برای عوامل فیلم اجرا کرده بود را به زبان مادری و ترکی اجرا کرد و حاضران با او همراه شدند

در ادامه صبا سلیمانی فرزند دختر علی سلیمانی متنی خواند و بیان کرد: «سلام

خیلی خوش آمدید

به نام خدا

ساعت ۵ و ۲۰ دقیقه سحرگاه روز ۲۱ مردادماه ۱۴۰۰ درست در آن دم که آفتاب دمید چشمانم باز شد و تو چشمانت را بستی

علی بابا، علی بابا، علی بابا

باشکوه لحظه‌ای بود، لحظه‌ای که جسم زمینی ات را ترک کردی تا سبک‌تر پرواز کنی

من تکامل را با انگشتانم لمس کردم که تا لحظه آخر در دست تو بود

من از تو آموختم که بخندم، که امیدوار باشم، که صبور باشم، شاد باشم و شادی را نشر دهم

آموختم که زندگی ادامه دارد، کرونا چه واژه منحوسی‌ست، دور تو تنیده شد، تو پروانه شدی و من پرواز تو را با چشم جان دیدم

عشق واژه حقیری‌ست که بین ما سه نفر جریان دارد

ما خانواده سه نفره سه ضلع مثلث هستیم و هیچ چیز آنقدر قوی نیست که این سه ضلع را متزلزل کند

به قول خودت هرکس آمده تا سهمش را بدهد و برود، این برای آمدنت بود، فراموش نکن که سهمی داری و زوزی می‌روی

با اسم علی به دنیا آمد، با عشق علی زیست و با علی هم قدم شد

من شنیدم وقتی که گفتی به خدای کعبه رستگار شدم

بابا علی بابا، امروز تن تو بذر است، ما در زمین می‌کاریم تا سبز شوی و سبز بمانی…»

در ادامه صبا علیزاده از طرف مادرش از حاضران مراسم تشکر کرد و گفت: از تک تک ابراز همدردی‌ها که باعث تسلی خاطرمان شد مچکریم، شرایط جامعه سخت است و افراد با شرایط ما در جامعه کم نیستند و خیلی بی شمارند، علی همیشه می‌گفت امید را نشر دهید حتی اگر به ظاهر باشد، با همه سختی‌ها ادامه دارد، خوب باشید، خوب بمانید و از اینجا شادی و امید را به یادگار ببرید.

علیزاده در پایان خاطرنشان کرد: پدرم همیشه شعری می‌خواند؛ «قصه می‌گوید سنگ با تن روشن آب، تو چرا منتظری به تماشا بشتاب». من از همه خواهش می‌کنم که اگر از پدر بدی دیدید و ذره‌ای غم در دلتان است حلالش کنید چراکه دیر یا زود در این جایگاه قرار خواهیم گرفت.

من از طرف بابا می‌خواهم که حلالم کنید، از همه‌تان عذر می‌خواهم، خیلی ممنونم که تشریف آوردید.