مرتضی مصطفوی، کارشناس صنعت خودرو در گفتگو با رکنا؛
منوچهر منطقی چه گُلی به سر خودروسازی ایران زد؟ / او وزیر سابق وزارت صمت را در گِل فروبرد!
رکنا اقتصادی: بالاخره منوچهر منطقی پس از گذشت بیش از یک دهه فعالیت در حوزه صنعت خودرو و مدیریت شرکت های بزرگ خودروسازی و همکاری با دو وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت رئیسی، در نهایت بدون هیچ دستاورد مشخصی برکنار شد.
به گزارش رکنا، منوچهر منطقی روز یکشنبه 27 اسفند ماه 1402 و با حکم عباس علی آبادی، وزیر صمت، برکنار شد و احمد آقایی به عنوان سرپرست معاونت صنایع حمل و نقل وزارتخانه منصوب شد. اگرچه عباس علی آبادی طی حکمی، منوچهر منطقی را به سمت مشاور وزیر و مدیر پروژه ارتقاء و نوآوری در صنعت خودرو منصوب کرد، اما ظاهرا منوچهر منطقی به عنوان یکی از اثرگذارترین مدیران خودرویی کشور، به تاریخ پیوست و از صحنه کنار گذاشته شد. آنچه که به دلیل عملکرد ایشان، زودتر انتظار آن را می کشیدیم. فردی که تنها دستاورد او پژو 206 مونتاژی است که به کمک فرانسه مونتاژ شده است.
منوچهر منطقی دارای مدرک کارشناسی مهندسی برق و کارشناسی ارشد مهندسی کنترل و الکترونیک دانشگاه صنعتی شریف و دکتری مدیریت سیستم ها دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و سوابق علمی و تجربی معاون صنایع حمل و نقل وزارت صنعت، معدن و تجارت از اسفند ماه 1400 تاکنون، دبیر ستاد توسعه فناوری های حوزه فضایی، حمل و نقل پیشرفته معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور از سال 97 تا 1400، رئیس مرکز ملی فضایی ایران از سال 94 تا 97، مدیر عامل سازمان صنایع هوایی از سال 88 تا 94، مشاور ارشد وزیر صنایع و معادن و مجری طرح هواپیما سال 88، مدیر عامل ایران خودرو از سال 81 تا 88، ایجاد شرکت طراحی تجهیزات ابزار و ماشین افزار از سال 78 تا 81، مسئول تحقیقات پروژه های High Tech – از سال 63 تا 77، مسئول مرکز تحقیقات مخابرات طراحی و ساخت سیستم های مخابراتی قابل حمل با نفر از 59 تا 62، استاد دانشگاه صنعتی مالک اشتر و استاد مدعو در دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، علم و صنعت، تربیت مدرس، استاد راهنما و مشاور بیش از 100 پروژه دکترا و کارشناسی ارشد، ارائه مقالات متعدد علمی در کنفرانس های ملی و بین المللی، ارائه مقالات متعدد در نشریات علمی و پژوهشی و تألیف و ترجمه 14 جلد کتاب و در آخر کسی که با شعار پایان دوره مونتاژ خودرو و حرکت به سمت خودروسازی واقعی به ایران خودرو رفته بود، چه دستاوردی برای کشور و صنعت خودرو داشته است؟
در این خصوص گفتگوی رکنا با مرتضی مصطفوی، کارشناس صنعت خودرو را بخوانید:
منوچهر منطقی منجر به برکناری فاطمی امین شد
مرتضی مصطفوی درخصوص عملکرد و دستاورد منوچهر منطقی با بیش از یک دهه فعالیت در حوزه صنعت خودرو، گفت: منوچهر منطقی در دوران سیدرضا فاطمی امین به وزارت صمت آمد و به عنوان معاون حمل و نقل وزارت صمت، یکی از موثرترین افراد از لحاظ جایگاه حقوقی در تعیین سیاستگذاری های حوزه خودرو بود. اگر سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) را متولی اصلی حوزه خودرو در کشور بدانیم، سیاستگذار اصلی در دوران منوچهر منطقی نه ایدرو بلکه معاونت حمل و نقل وزارت صمت بود. البته برای ایدرو هم شروطی قائل هستم. ایدرویی می تواند موفق باشد که سیاست گذاری کند نه اینکه در حوزه انتصابات خودروسازی دخالت کند، آدم بچیند و مهره چینی کند. این ایدرو مطلوب نیست. ایدرویی کارآمد است که در جایگاه سیاستگذاری خود بنشیند و ریل گذاری کند. دخالت در حوزه بنگاه داری خودروساز مطلوب نیست.
منوچهر منطقی؛ یکی از موثرترین و شاید اصلی ترین پایگاه های تعیین سیاست های خودرو
وی افزود: در دوران سیدرضا فاطمی امین، یکی از موثرترین و شاید اصلی ترین پایگاه های تعیین سیاست های خودرو، معاونت حمل و نقل وزارت صمت با ترکیب منوچهر منطقی و عبدالله توکلی لاهیجانی بود. آن دوران تمام شد و عباس علی آبادی روی کار آمد و سیدرضا فاطمی امین برکنار شد. چون یکی از پاشنه آشیل های اصلی سیدرضا فاطمی امین، بحث خودرو بود. وعده ها و سیاست های خودرویی فاطمی امین از جمله تولید خودرو، اصلاح و به سامان شدن قیمت، کیفیت و صادرات خودرو و اصلاح سامانه فروش خودرو محقق نشد و از سوی دیگر شاهد انتصاباتی در حوزه خودروسازان بودیم و واگذاری خودروسازی به بخش خصوصی به سرانجام نرسید و وعده واردات هم انجام نشد. یک پای اصلی همه این «نشدن ها»، معاونت حمل و نقل وزارت صمت بود که در این سیاست ها تاثیرگذار بود و همه این وعده ها ناکام ماند و بالاخره به پاشنه آشیل سیدرضا فاطمی امین تبدیل و منجر به برکناری ایشان شد.
وی در ادامه گفت: با روی کار آمدن عباس علی آبادی، تغییر سیاست ها آغاز شد. برای مثال سامانه فروش خودرو به بیرون وزارتخانه منتقل شد. این تغییرات نشان می داد که سیاست های عباس علی آبادی از نظر تاکتیکی و ماهوی با سیاست های دوران سیدرضا فاطمی امین فرق می کند. قاعدتا وقتی یک برنامه عوض می شود، نمی توان آن را با بانیان وضع قبلی اجرا کرد. لذا باید تیم مجری و سیاستگذار را هم تغییر داد. بنابراین منوچهر منطقی و عبدالله توکلی لاهیجانی باید دو رکن اصلی این تغییرات می بودند. ظاهرا قدرت های سیاسی خیلی قوی بودند و این تغییرات به طول انجامید، اما بالاخره انجام شد.
وی با بیان اینکه تغییر منوچهر منطقی و عبدالله توکلی لاهیجانی از اوجب واجبات در دوره عباس علی آبادی بود، گفت: این دو نفر جزو بانیان اصلی سیاست های دوره سیدرضا فاطمی امین بودند که همه نتایج معکوس داشت و نتیجه ای نداشت. همین امر باعث شد، صنعت خودرو محور اصلی استیضاح سیدرضا فاطمی امین شود. بنابراین این تغییرات اتفاقی بود که بالاخره باید رخ می داد و هرچند سخت، اما تصمیم شجاعانه ای بود. چون منوچهر منطقی فرد قدرتمندی به لحاظ سیاسی و فنی است.
منوچهر منطقی منابع ایران خودرو را هدر داد
این کارشناس صنعت خودرو در پاسخ به این سوال که آیا می توان منوچهر منطقی را اثرگذارترین مدیر خودرویی بعد از انقلاب دانست؟ گفت: منوچهر منطقی شخص سالمی است. منوچهر منطقی یکی از زیرمجموعه های خود که در حال حاضر بازداشت است و با جعل عنوان و دلالی، از موقعیت خود سواستفاده و بازار را تهدید می کرد، را گزارش کرد و باعث شد با این فرد برخورد قضایی شود. این نشان می دهد که منوچهر منطقی ظاهرا سالم است و از آنجا که ما به وجه پنهان انسان ها دسترسی نداریم، آنچه می بینیم را بیان می کنیم.
وی درخصوص عملکرد، تفکر و تحلیل خودرویی منطقی گفت: منطقی مدت طولانی در ایران خودرو فعالیت داشت. تفکرات ایشان در آن دوران موافقان و مخالفان خاص خود را داشت. در دوره ایشان کارهایی در خارج از کشور در حوزه خودرو انجام شد که نتیجه ای نداشت. منابع ایران خودرو در آن دوران هدر رفت بازدهی مطلوبی که می توانست داشته باشد را نداشت. لذا منطقی این تجربه را داشت. اگر قرار بود هر گلی بر سر صنعت خودرو کشور بزند، همان زمان می زد. اینکه ایشان بعد از این همه مدت و در آستانه هفتاد سالگی به عرصه سیاستگذاری بازگشت، عجیب بود. زیرا ما به افراد جدید با فکر جدید و جوان نیاز داریم و ایشان با منش سلامتی که داشت، هر سیاستی هم که قرار بود اعمال کند، همان تفکرات دوران ایران خودرو بود.
منطقی با خصوصی سازی صنعت خودرو مخالف بود
مصطفوی ادامه داد: طبق بررسی ها، منوچهر منطقی و گاهی هم عبدالله توکلی لاهیجانی معتقد به واگذاری صنعت خودرو به بخش خصوصی نبودند و معتقد بودند به جای واگذاری بهتر است با حفظ بدنه دولتی موجود، مدیران سالم را سرکار بگذاریم و اگر آنها مدیران سالمی باشند، می توانند از پس کار برآیند. در واقع این مسئله نقطه مقابل واگذاری و خصوصی سازی و در تضاد آشکار با سیاست های کلان کشور بود. زیرا سیاست های کلان کشور در سال های اخیر، خصوصا در بخش صنعت، مبین این نکته است که باید به سمت واگذری برویم، اما وقتی تفکری مقابل این سیاست قرار می گیرد که در هِدِ سیاستگذاری صنعت خودرو در وزارت صمت است، مانع ایجاد می کند و به جای هم افزایی، شاهد چالش دو دیدگاه در وزارتخانه بودیم. دیدگاه انتصاب مدیران سالم در چارچوب خودروسازی دولتی و دیدگاه واگذاری صنعت خودرو و خودروسازی به بخش خصوصی و انتصاب افرادی که سهامداران آنها را انتخاب می کنند. تا زمانی که منوچهر منطقی در وزارتخانه بود، این دو دیدگاه خیلی باهم چالش داشتند و شاید این مسئله از عواملی بود که تا امروز در حوزه واگذاری صنعت خودرو که جزء ابلاغات اصلی کشور است، موفق نبودیم.
قد صلاحیت مدیران خودرویی پس از هاشم یکه زارع کوتاه شد
مصطفوی در پاسخ به این سوال که اما مدیرانی که در دوره ایشان در صنعت خودرو انتخاب شدند، آنچنان که باید و شاید مدیران سالمی نبودند، گفت: از بعد از دوران هاشم یکه زارع، سطح مدیران خودروسازی کشور نزولی شد. اگرچه منتقد ایشان بودم، اما یکه زارع مسلط فنی بود و بعد از ایشان در 12 سال گذشته، شاهد یک سیر نزولی بودیم و سطح مدیران عامل حتی در شرکت های گروه، پایین آمد و قد صلاحیت افراد کوتاه تر شد. زیرا طی یک دهه اخیر مناسبت ها و فاکتورهای سیاسی و امنیتی، مدیران خودروسازی کشور را تعیین کردند و نه صلاحیت فنی و تبحر مدیریتی افراد. به همین دلیل در چند سال گذشته هم قد مدیران عامل کوتاه تر شد. هر مدیرعامل نقاط قوت و ضعف داشته و اتفاقات خوبی رقم زده است و نقص هم داشته، اما در مجموع قد مدیران کوتاه شد.
در چند سال اخیر چقدر پرونده امنیتی برای خودروسازان تشکیل شد؟ چقدر مدیران عامل، معاونین و مدیران میانی توسط دستگاه های نظارتی دستگیر شدند؟چقدر فساد اتفاق افتاد که هنوز پرونده های آن باز است؟ این نشان می دهد صنعت خودرو در چند سال اخیر بیشتر دچار زدوبندهای سیاسی و کمتر فنی و صنعتی بوده است. خودروسازی کشور بیشتر به سمت یک بنگاه سیاسی رفته تا یک بنگاه صنعتی و اقتصادی.
منطقی وزیر سابق وزارت صمت را در گِل فروبرد
این کارشناس صنعت خودرو در پاسخ به این سوال که وزارت صمت چه جذابیتی برای منوچهر منطقی هفتاد ساله داشت که بعد از تجربه ناموفق ایران خودرو به آنجا رفت؟ گفت: ما از نشانه ها می توانیم به این سوال پاسخ دهیم. در دوران وزارت سیدرضا فاطمی امین، منوچهر منطقی بر روی کار آمد و جزء یکی از پایه های اصلی سیاستگذاری در صنعت خودرو بود و خروجی مطلوبی نداشتیم. اینکه ایشان با چه نیتی وارد صحنه شده است، در صلاحیت من نیست که نظر دهم و قطعا خودشان باید پاسخ دهند، اما اگر فرض کنیم که نیت ایشان خدمت بوده است، اما شاهد خروجی مطلوبی از ایشان نبودیم.
وی در پاسخ به این سوال که اگر هم نیت خدمت باشد، اما عملکرد منطقی در دورانی که در ایران خودرو بود، حاکی از آن است که مدیر کارآمدی نبود، گفت: تصور افراد این است که همچنان خدمت کنند و تصور خوبی هم هست، اما به شرطی که خروجی داشته باشد. من اگر در دوران سیدرضا فاطمی امین مسئول بودم و می دیدم که سیاست های من به نتیجه نرسیده است و نمیتوانم کمک کنم و همین جایگاه یکی از پاشنه آشیل های وزیر صمت بود، کنار می کشیدم. اینکه چرا منوچهر منطقی خودش کنار نکشید، دلایل خود را دارد و باید از خود ایشان بپرسیم، اما بحث ما در حال حاضر شخصی نیست.
وی افزود: بحث اصلی این است که یک طرز فکری در بدنه وزارت صمت دوره سیدرضا فاطمی امین در حوزه خودرو جاری و ساری بود که یکی از بانیان آن طرز تفکر منوچهر منطقی بود. این تفکر و افراد دیگر با نیت خیر نتوانستند اصلاح کنند و خروجی خوبی داشته باشند. قاعده این است که وقتی فردی قول می دهد و نمی تواند به آن عمل کند، باید کنار بکشد، اما اینکه چرا کنار نمی روند را باید آنها پاسخ دهند. چرا میز خدمت را کنار نمی گذارید که دیگران بتوانند خدمت کنند؟
مصطفوی در آخر گفت: منوچهر منطقی انسانی شریف و سالم و سالها به این کشور خدمت کرده است، اما در سن 70 سالگی نتوانست موفق باشد و عملکرد ایشان ایراد داشت و کارآمد نبود. ایشان در جایگاه مهمی نشسته بود و پیش از این هم در عرصه بود و نتایج آن مشخص است. عملکرد ایشان کلی ایراد داشت و کلی هم کار خوب انجام دادند، اما وارد وزارتخانه شدند و خودرویی را که قرار بود به گل سرسبد وزارت صمت تبدیل کنند، به گِل سرسبد وزارت صمت تبدیل کردند و سیدرضا فاطمی امین با همین خودرو در گِل فرورفت. بنابراین یا نتوانست و یا نخواست که موفق عمل کند. ایرادی ندارد باید کنار رود تا یک فرد جوان تر بیاید. شاید افراد دیگری نگاه بهتری داشته باشند و در هر حوزه ای، هم جسارت مدیریتی و هم نوع تفکر سیاستگذاری، اما نرفت تا اینکه عباس علی آبادی دست به کار شد.
ارسال نظر