مستوفیان؛ خانواده ای که محله های کلیدی تهران را بنا نهادند/ آنها ایران را از جنگ جهانی اول نجات دادند

به گزارش رکنا به نقل از همشهری، در بخش شرقی دانشگاه‌الزهرا (س) یک در قدیمی دیده می‌شود که اگر شانس بیاوری و در را برایت باز کنند، درخت چنار ۹۰۰ ساله‌ای را می‌بینی که اگر آن را دور بزنی سه اتاق تو در تو با رنگ آبی فیروزه‌ای نمایان می‌شود. مقبره خصوصی حسن و حسین مستوفی‌الممالک ، علی مستوفی‌الممالک، زهرا عصمت‌الملوک، همسر میرزا حسن مستوفی‌الممالک و بقیه خاندان مستوفی در این اتاق‌ها قرار دارد. جدیدترین قبر متعلق به ۴۰ سال پیش است. دانشگاه‌الزهرا (س) بخشی از موقوفات باغ ونک است که توسط میرزا حسن مستوفی برای ساخت دانشگاه دختران اختصاص داده شد. «مدرسه عالی دختران» که بعد‌ها دانشگاه‌الزهرا (س) نام گرفت. اما مستوفی‌الممالک‌ها چه کسانی بودند و برای محله ما و شهر تهران چه کردند؟ این گزارش به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد.

مستوفیان ایران اصالتاً از اهالی تفرش و آشتیان و فراهان بودند. آن خطه به منطقه مستوفی‌پرور مشهور بود. مستوفیان در واقع به نوعی نقش حسابدار کل را داشتند و سرآمد استیفاکنندگان در دوره قاجار، به مرحوم میرزا بزرگ قائم‌مقام فراهانی اول (میرزا عیسی) پدر میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی، صدراعظم شهید دوران محمد شاه قاجار بود. اصولاً افراد دیوان استیفا (یا وزارت دارایی) در دوره قاجار و حتا دوره‌های دورتر آن در زمان صفویه هم از این منطقه انتخاب می‌شدند.

جد مستوفیان، آقامحسن آشتیانی از ملاکان آشتیان و معاصر کریم‌خان زند بود. معروف است کریم خان در دوران سلطنت نادرشاه، ایامی چند در آشتیان نزد آقا محسن پناهنده شده بود وتحت حمایت وی قرار داشت. از او چهار پسر به نام‌های آقاسی بیک، آقا رحیم، میرزاکاظم و هاشم‌خان ماند. بعد‌ها فرزندان این چهار پسر بالاترین مقام‌های دولتی و سیاسی ایران را از اوایل عصر قجر تا اواسط دوران پهلوی به عهده گرفتند.

یادگار‌های جناب آقا

میرزاحسن مستوفی‌الممالک اول و پسرش میرزایوسف مستوفی‌الممالک دوم و پسر او میرزاحسن مستوفی‌الممالک سوم به تنهایی نزدیک به یک قرن در ایران بر اریکه قدرت تکیه داشتند که آن‌ها خود از پسران میرزا کاظم بودند. اما معروف‌ترین مستوفیان دوران قاجار خاندان میرزایوسف مستوفی الممالک بود. میرزا یوسف معروف به «جناب آقا» زمین‌های زیادی در اطراف تهران را از ناصرالدین‌شاه خریداری وآباد کرد. حسن‌آباد، یوسف‌آباد، بهجت‌آباد، عباس‌آباد، امیرآباد و ونک از باغ‌های مستوفی‌الممالک بود که اکنون محله‌هایی به همین نام‌ها بر آن ساخته شده‌است. محل سفارت فرانسه و ایتالیا نیز جزو اراضی او در شمال آن باغ بوده و کالج آمریکایی‌ها یا همان دبیرستان «البرز» کنونی هم از اراضی بهجت‌آباد بود که سال ۱۲۹۹ از دختر میرزا یوسف و خواهر میرزا حسن مستوفی خریداری شد.

میرزا یوسف اراضی زیادی را برای پسرش میرزا حسن به جا گذاشت. او باغ بزرگ حسن‌آباد را واقع در شمال غربی میدان حسن‌آباد تهران بنا و به نام پسرش حسن زد. میرزا حسن هم با ایجاد میدان هشت گنبد حسن‌آباد در معبر توپخانه به باغ شاه در گسترش و زیبایی پایتخت سهیم شد. اکنون چهارراه گلوبندک ، خیابان بادامچی، کوچه چال‌حصار، گذر مستوفی، عمارتی باشکوه را که پس از ۱۲۰ سال همچنان استوار ایستاده، در خود جای داده است. این خانه اعیان‌نشین که به عمارت مستوفی‌الممالک مشهور است در محله درخونگاه، روزگاری برای خود اسم و رسمی داشت، اما امروزه در میان آپارتمان‌های قد و نیم قواره، به لوکیشن سریال و فیلم‌ها تبدیل شده است. خانه بی‌نظیر مستوفی در دوره ناصری در سال ۱۳۱۱ هجری قمری با اقتباس از سبک معماری فرانسوی و با تزیینات جزئی از معماری ایرانی در بافت قدیمی تهران ساخته شد. طرح و نقشه عمارت بر اساس کارت پستالی که مستوفی‌الممالک شخصاً از پاریس آورده بود بنا نهاده شد. به گفته مورخان این ملک در زمینی به مساحت ۵۰ هزارمترمربع قرار گرفته بود که در طی زمان بخش کوچکی از آن‌که بالغ بر ۱۷۰۰‌مترمربع است، باقی مانده. این عمارت سکونتگاه و محل کار میرزاحسن مستوفی‌الممالک بود و از آن جهت به این خانه لقب خانه تاریخی و سیاسی داده‌اند که نخستین کابینه مشروطیت در این عمارت تشکیل شد.

میرزا حسن ۱۲ سال بیشتر نداشت که پدرش به دیار باقی شتافت و به علت خردسالی تحت سرپرستی دایی‌اش قرار گرفت. ناصرالدین شاه که مردی شوخ و بذله‌گو بود، رسماً و با لحنی جدی حسن خان را، چون پدرش «حضرت آقا» خطاب می‌کرد، ولی پس از چند سال حضرت آقای جوان در امور مالی کشور چنان درایتی از خود نشان داد که خلعت گرفت.

اراضی میرزا حسن

مرحوم میرزا یوسف در ده ونک، بخشی خارج از خندق عهد ناصری، اراضی وسیعی داشت که به میرزا حسن مستوفی‌الممالک به ارث رسید. او با ساخت قنات و تبدیل اراضی آن به باغ در آبادانی ونک کوشید. خیلی از افرادی که برای زیارت مرقد امامزاده قاضی الصابر از نوادگان امام سجاد (ع) به ده ونک می‌آمدند یا کسانی که می‌خواستند به سمت فرحزاد و زیارت امامزاده داود بروند، شب‌ها می‌توانستند در این اراضی بمانند و میرزا حسن آن باغ‌ها را وقفی اعلام کرده بود.

میرزا حسن مستوفی الممالک در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به اروپا می‌رود و پس از هفت سال اقامت در پاریس بعد از فرمان مشروطیت به اصرار امین‌السلطان (اتابک) به تهران باز می‌گردد و عهده‌دار وزارت جنگ می‌شود. او در عمرش شش بار به مقام نخست‌وزیری رسید و ۱۱ بار کابینه تشکیل داد و دوره‌های اول، سوم، چهارم و پنجم نماینده مجلس تهران شد. اعلان بی‌طرفی ایران در جنگ بین‌الملل اول از برجسته‌ترین کار‌های وی در دوره دوم نخست‌وزیری‌اش در زمان احمدشاه قاجار است. او تنها رئیس‌الوزرای دوران قاجار است که در اوایل سلطنت پهلوی اول به مقام نخست‌وزیری رسید، هر چند دوره زمامداری‌اش کوتاه بود، اما خدمات دولتی بسیاری در این دوران از خود بر جای گذاشت؛ از جمله ایجاد تشکیلات نوین دادگستری و فراهم کردن مقدمات ساخت راه‌آهن سراسری ایران.

مرحوم میرزا حسن بعد ازبازگشت از سفر اروپا به فاصله کمتر از ۳ سال ۱۱ زن گرفت و ۹ پسر و ۱۳ دختر از او باقی ماند. مستوفی در جوانی با عصمت‌الملوک معیری دختر دوست‌محمدخان معیرالممالک و عصمت‌الدوله (دختر ناصرالدین‌شاه) ازدواج کرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. پسران میرزا کاظم، میرزا یوسف، میرزا علی و دختران، عفت‌الملوک و عزت‌الملوک نام داشتند. عفت‌الملوک و میرزا یوسف هنگام حیات پدر درگذشته‌اند.

میرزا حسن عمر زیادی نکرد و در ۵۷ سالگی یک روز از روز‌های سال ۱۳۱۱ که جمعی از رجال مملکت، ناهار مهمان سردار فاخر حکمت بودند، پس از خوردن آش رشته، دچار ایست قلبی شد. گفته می‌شود زمانی که خبر مرگ مستوفی الممالک را به رضا شاه دادند، او در باغ قدم می‌زد. بعد از شنیدن خبر، ایستاد و نفسی عمیق کشید. به دوردست‌ها نگاه کرد و گفت: راحت شدم... دیگه چشم‌های نجیب حضرت آقا روبه‌رویم نیست!

هدیه به کلیسای ونک

«قلعه ارامنه» زمین مربع شکل بزرگی است که در آن خانه‌ها در امتداد خطوطی به شکل صلیب ساخته شده‌اند. وسط قلعه کلیسای معروف «میناس مقدس» قرار دارد. ارامنه ساکن روستای ونک این کلیسای قلعه ارامنه را در سال ۱۸۷۵ میلادی برای انجام فرایض مذهبی خود ساختند. مستوفی الممالک نیز یک صلیب به کلیسا هدیه کرد که هنوز هم در کلیسا وجود دارد و روی آن حک شده: «مستوفی الممالک، کلیسای ونک، شهرذیقعده الحرام، سنه.» اکنون تنها میراث‌های باقیمانده از قلعه، بنای مخروبه‌ای است در قسمت شرقی قلعه که در ابتدای ورود به چشم می‌خورد، با دیواری کاهگلی و فروریخته و دری چوبی که طرح زیبایی دارد.

گفته می‌شود با مرگ میرزا حسن، جنازه او از اختیاریه تا ونک تشییع و در آرامگاه خانوادگی مستوفی‌الممالک در ونک به خاک سپرده شد. هنوز هم قلعه ارامنه و گورستان ارمنیان در همین بخش وجود دارد. گورستان کهنه ارمنیان اکنون به باشگاه آرارات پیوسته و متصل به بخش جنوبی آن است. ذکر این نکته نیز جالب است که مرحوم میرزا حسن مستوفی الممالک دومین کسی بود که در اراضی دانشگاه‌الزهرا هواپیما نشاند و همچنان عکسی از خاندان مستوفی که در کنار یک هواپیما ایستاده‌اند، موجود است.

باغ مستوفی

چنارها، نارون‌ها، زبان‌گنجشک‌ها، اقاقیا و درخت‌های میوه مثل گوجه‌سبز، گردو، توت، انار و خرمالو قدیمی‌ترین ساکنان باغِ چهار هکتاری مستوفی الممالک هستند که عمری ۱۵۰ تا ۲۵۰ سال دارند و همه و همه در کنار عمارت مستوفی خاطرات این خاندان را رقم می‌زنند. بعد از درخت‌ها، استخرِ متروکه، قدیمی‌ترین ساکن این باغ است. مجموعه باغ مستوفی الممالک مربوط به دوره قاجار است و در تهران، خیابان سئول، میدان پیروزان، خیابان شهید صابری قرار دارد. این باغ در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۱، به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

مجموعه باغ مستوفی الممالک و عمارتش خانه میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک، فرزند میرزا یوسف‌خان مستوفی‌الممالک، بوده که با قدم زدن در این باغ و کوچه‌پس‌کوچه‌های اطراف آن صفای محله‌های قدیمی تهران یادآور می‌شود. درختان گردو، سیب، گلابی، هلو و از همه مهم‌تر توت یا درختان هیزمی مانند نارون، بید، چنار و تبریزی که زمستان‌های ونک را برای اهالی آن گرم می‌کرد، در این باغ دیده می‌شوند.

هنوز در این باغ یکی از قنات‌های میرزا حسن جاری است و آب باغ را تأمین می‌کند. اما قنات‌های دیگر به یمن ساختمان‌های سیمانی کور شده‌اند تا فقط خاطره‌ای از آن‌ها باقی بماند. از پنج رشته قنات ونک که در فصل بهار از رودخانه اوین و درکه حقابه داشتند و روزگاری اهالی آن چهارصد گوسفند داشتند و حدود پنج هکتار گندم‌کاری آبی و چهار هکتار دیم و چهل هکتار باغ، گندم و جو و کمی بنشن و توت و گردو و انار و گیلاس و میوه‌های دیگر به تهران برده می‌شد.

قلعه ارامنه، نخستین محله ارمنی‌نشین تهران

ناصرالدین شاه وزیر خود حاج «میرزا آغاسی» را مأمور کرد تا ارامنه را به تهران بیاورد. حاج میرزا آغاسی در سال ۱۱۰۸ شمسی مطابق با ۱۸۳۰ میلادی، سیزده خانواده ارمنی را از دهات چهار محال و بختیاری به اطراف تهران (مکان فعلی قلعه ارامنه) آورد. آن‌ها مردمانی زارع و دامدار بودند. از سیزده خانواده حدود چهار خانواده به مناطق اطراف یعنی دروس و تلو و... می‌روند. خانواده‌های باقیمانده نیز مدت دو سال در چادر، کنار چشم‌های که در محل باشگاه آرارات فعلی قرار داشته به سختی با پرورش گاو و گوسفند زندگی می‌کنند تا خانه‌هایشان را در محل قلعه فعلی می‌سازند.

بعد از حاج میرزاآغاسی، میرزا «یوسف مستوفی الممالک» که مالک آن زمین‌ها بود، آنجا را به ارامنه بخشید. ارامنه خانه‌هایشان را با خشت و گل می‌سازند و طبق دستنوشته‌های میکائیل هارطونیان، کنار هر خانه‌ای طویله‌ای وجود داشته است. زمین‌های اطراف نیز زمین‌های کشاورزی و باغ‌های مستوفی الممالک بودند که ارامنه به‌عنوان رعیت‌های مستوفی، در آن زمین‌ها کار می‌کردند.

اطراف ارامنه نیز مسلمان‌ها زندگی می‌کردند. ارامنه برای اینکه بتوانند راحت باشند دورتادور خانه‌هایشان دیواری می‌کشند که دارای چهار برج در چهار طرف اصلی بوده است. بدین صورت قلعه ارامنه به‌عنوان نخستین روستای ارمنی‌نشین نزدیک تهران شکل می‌گیرد. داخل قلعه حدود ۵۰ خانواده ارمنی زندگی می‌کردند.

یوسف‌آباد چگونه به وجود آمد؟

در حال حاضر یوسف‌آباد محله‌ای است که از شرق به عباس‌آباد، از شمال به ونک، از غرب به امیرآباد و از جنوب به بهجت‌آباد ختم می‌شود. این محله یکی از محله‌های گران قیمت تهران است که هنوز بافت قدیمی خود را حفظ کرده است. درباره تاریخچه شکل‌گیری آن باید گفت بعد از اینکه میرزا یوسف مستوفی الممالک صدراعظم ناصرالدین شاه شد؛ مالکیت زمین‌هایی شمال غربی دارالخلافه را به دست آورد. یکی از این زمین‌ها محله یوسف‌آباد امروزی است. آن زمان یوسف‌آباد زمین‌های وسیعی داشت که نخستین‌آبادگر آن مستوفی الممالک بود. مستوفی الممالک در آن زمین‌ها، باغ‌های بی‌شماری ساخت و در آن باغ‌ها درختان زیادی کاشت که بعد‌ها محله یوسف‌آباد در این زمین‌ها شکل گرفت. یوسف‌آباد به خاطر میوه‌هایش در نوع خود بی‌نظیر بود. همچنین بهترین نوع انجیر در باغ‌های آن پرورش می‌یافت. آسیاب آبی یوسف‌آباد نیز توسط مستوفی و بر روی تپه‌ای کنار خیابان ونک واقع شده بود. آسیاب رو به شهر شمیران بود و چشم‌انداز بسیار دل‌انگیزی داشت. مستوفی‌الممالک همین‌طور برای یوسف‌آباد جاده‌ای ساخت که آن زمان از زیباترین گردشگاه‌های تهران به شمار می‌آمد.

بهجت‌آباد، تصویری از یک محله قدیمی

بهجت‌آباد به دستور میرزا یوسف خان مستوفی‌الممالک‌آباد شد. بهجت‌آباد ظاهراً به نام یکی از دختران میرزا یوسف که همسر جلال‌الدوله است، خوانده شده است. اراضی بهجت‌آباد از مشرق به جاده تهران – عباس‌آباد، از غرب به اراضی جلالیه، از شمال به اراضی یوسف‌آباد و از جنوب به خندق تهران محدود می‌شد. می‌گویند مستوفی برای تأمین آب اقدام به هدایت مسیری از نهر کرج به سمت این محله کرد. ظاهراً پس از فوت مستوفی‌الممالک، ناصرالدین شاه برای مدتی بهجت‌آباد را مصادره کرد، اما بعد از ناصرالدین شاه این زمین‌ها به ورثه مستوفی‌الممالک رسید. بعد از مدتی زمین‌های بهجت‌آباد به‌عنوان محل ساخت دانشگاه تهران در نظر گرفته شد؛ ولی بعد‌ها به دلایل زیاد این تصمیم نادیده گرفته شد. در حال حاضر این محله یکی از محله‌های تاریخی و مرکزی شهر تهران است.