تهدید دشت لار در سایه چرای بی‌رویه دام، آفرود و گردشگری غیرمسئولانه

به گزارش رکنا به نقل از اعتماد، پارک ملی لار تاریخچه‌ای بلند دارد که آن را به هزاران سال می‌رساند. پارک ملی لار یکی از مناطق حفاظت‌ شده کشور و دارای اکوسیستمی کوهستانی است. این منطقه سرسبز در البرز مرکزی و مرز میان استان تهران و مازندران واقع شده است. اما اولین‌بار در سال 1354 بود که در حدود 73500 هکتار از آن پارک ملی نامگذاری شد. سال1370 هم این مکان را منطقه حفاظت شده نامیدند و از 1380 هم 35765 هکتار از این محدوده به عنوان پارک ملی لار نام گرفت و بقیه آن به مناطق شکار ممنوع تبدیل شد. این دشت همیشه مورد توجه مردم برای تفریح و دامداران برای چرای دام بوده است. این توجهات اما تهدیداتی را ایجاد کرده و آسیب‌هایی را برای این منطقه زیبا به ‌همراه داشته است.

چرای بی‌رویه دام 

نزدیک ظهر است و آفتاب از پس خنکی بادی که از روی آب کم عمق پشت سد لار می‌گذرد، برنمی‌آید. دماوند نزدیک به نظر می‌آید و ابرها هر لحظه نمایی جدید از او می‌سازند. تاثیر کم بارشی را می‌توان در تنک شدن پوشش گیاهی منطقه دید. اما همه آسیب‌هایی که این دشت در تمامی این سال‌ها دیده چیزی نیست که به راحتی قابل رویت باشد. آن‌طور که عباس محمدی، فعال محیط زیست به روزنامه اعتماد می‌گوید بزرگ‌ترین تهدید این دشت چرای دام اهلی مانند بز و گوسفند است. محمدی می‌گوید: «متاسفانه به علت چرای بی‌رویه دام در این منطقه پوشش گیاهی آن در حال تخریب است. فرسایش خاک و شکاف‌های عمیق که دیده می‌شود نتیجه این چرای بی‌رویه است.» محمدی معتقد است چرای دام در دشت لار چند برابر طرفیت منطقه است. چرای دامی که از 15 خرداد شروع می‌شود. عشایری که کم‌کم مشغول کوچ هستند هم دشت لار را یکی از نقاط همیشگی کوچ می‌دانند. عباس محمدی از بعضی از ذی‌نفعان این دشت که پیش از انقلاب حقوق خود را گرفتند، می‌گوید که بعد از انقلاب فرصت‌طلبانه دوباره دام را وارد منطقه کردند. 

آسیب عشایر و دامداران به لار

رودخانه دلیچای که از دامنه‌های اطراف سرچشمه می‌گیرد و به پایین‌دست و سد لار می‌ریزد، زیبایی چشم‌نوازی دارد. شنیدن صدای خروش رود در بستر کوهستان از لحظات زیبایی است که می‌توان در این دشت تجربه کرد. اما آن‌طور که یکی از بومیان منطقه به ما می‌گوید این رود خروش سال‌های گذشته را ندارد: «این رود به حدی پرآب بود که آب آن از روی پل می‌گذشت، اما امسال میزان بارش آنقدر پایین بوده که وضعیت این‌گونه شده است. شاید دیدن این رود برای کسانی که یک‌بار به اینجا می‌آیند زیبا باشد، اما برای ما که هر سال در این منطقه هستیم کمی نگران‌کننده است. امسال بارش بسیاری کمی در منطقه بود و تنها یک‌بار بارش برف خوب داشتیم که بعد از آن به سرعت آب شد. سال‌های پیش این دشت بسیار پوشش گیاهی پرپشت‌تری داشت، اما حالا در اواخر اردیبهشت هستیم و با این روند به نظر تا دو یا سه هفته دیگر بسیاری از نقاط دشت به زردی می‌رود.» چشم می‌چرخانم و آلونک‌هایی پشت سر هم در کنار بستر رود را می‌بینم. چهاردیواری‌های سنگی و چوبی که به توالت‌های صحرایی می‌ماند. محمدی با انتقاد از ساخت چنین توالت‌هایی در بستر رودخانه برای عشایری که قرار است در این منطقه ساکن شوند، می‌گوید: «متاسفانه نمی‌توان گفت تمام کسانی که دام خود را وارد این منطقه می‌کنند، عشایر هستند و بعضی از آنها چندین برابر حق و حقوق خود گوسفند و بز وارد منطقه می‌کنند. بسیاری از آنها را دیده‌ام که با اتومبیل‌های مدل بالا به این منطقه می‌آیند. این اتفاقات آسیب جدی به پوشش گیاهی منطقه وارد می‌کند.»

پوشش گیاهی زیر چرخ موتورسیکلت

همین‌طور که اطراف دلیچای قدم می‌زنم و به دوردست‌ها خیره می‌شوم، موتورسیکلت‌هایی را می‌بینم که به سرعت از راه‌های صعب‌العبور گذر می‌کنند. بعضی از آنها کیسه‌هایی را در پشت موتور بار کرده‌اند و صورت‌های خود را پوشانده‌اند. مرد بومی که همراه ماست آنها را کسانی می‌داند که برای برداشت قارچ طبیعی وارد منطقه می‌شوند. قارچ‌های خوشمزه‌ای که بعد از رگبار از دل خاک بیرون می‌زنند و آن‌طور که او می‌گوید کیلویی 700 هزار تومان به فروش می‌رسد و مشتری‌های پروپاقرص هم دارد‌: «شما در مغازه‌های پلور هم می‌توانید این قارچ‌ها را ببینید که برای فروش گذاشته‌اند من شنیده‌ام که تا یک میلیون هم به فروش می‌رسد.» با خنده از او می‌پرسم چرا آنقدر گران است و مرد بومی می‌گوید: «باید یک‌بار آن را با کره محلی سرخ کنید تا بفهمید چرا از گوشت گوسفند هم گران‌تر است.»

محمدی گذر موتورسیکلت‌ها و ماشین‌هایی که به این دشت می‌آیند را یکی از دیگر نقاط ضعف مدیریت منطقه می‌داند: «خیلی از مردم محلی با ورود بی‌حساب و کتاب به این منطقه با هر وسیله‌ای که می‌توانند پوشش گیاهی را به هم می‌زنند. من دو هفته پیش آنجا بودم ده‌ها موتورسیکلت را دیدم که آنجا جولان می‌دادند. موتورهایی که با عاج‌های بلند لاستیک‌ها خاک و پوشش گیاهی منطقه‌ای که من سعی می‌کردم حتی روی آنها قدم نگذارم را شیارهای عمیق می‌انداختند. دیدن خاک و پوشش نرم باران خورده‌ای که زیر چرخ‌های آنها شیار می‌خورد واقعا نگران‌کننده بود. آنها به دلایل گوناگون به این منطقه می‌آیند از جمله ورزش، سبزی‌چینی یا قارچ‌چینی اما هیچ توجه‌ای به آسیب‌هایی که وارد می‌کنند، ندارند و به نظر می‌رسد خیلی هم نمی‌توانند جلوی آنها را بگیرند.» این آمد و شدهای بی‌ضابطه اما تنها به پوشش گیاهی منطقه آسیب نمی‌رساند و یکی از نکات مثبت چنین عرصه‌هایی که سکوت و آرامش آن است را به هم می‌زنند. محمدی می‌گوید: «حالا فصل زادآوری و شیردهی بسیاری از گونه‌های حیوانی است که در این منطقه زندگی می‌کنند. گونه‌هایی مانند کل و بز از اواخر زمستان و اوایل بهار زادآوری می‌کنند و به فرزندان خود شیر می‌دهند این صداها باعث به هم ریختن آرامش منطقه و فراری دادن آنها می‌شود.»

کمبود محیط‌بان

او اولین و مهم‌ترین دلیل این اتفاقات را کمبود نیروی محیط‌بان در منطقه می‌داند. محیط‌بانانی که از نظر محمدی در نبود پشتوانه محکم و حمایت‌های همه‌جانبه توان ایستادگی در برابر چنین تهدیداتی را ندارند: «شما اگر از منطقه رودبار قصران وارد لار بشوید اول منطقه حافظت شده ورجین یک پاسگاه وجود دارد و آن‌طور که من دیده‌ام یک محیط‌بان در آن حضور دارد. چطور یک نفر آدم می‌تواند مراقب صدها مردمی بشود که به هر طریقی می‌خواهند وارد منطقه بشوند؟ اگر خیلی قاطعیت به خرج بدهد مورد تعدی قرار می‌گیرد اگر هم نرمش به خرج بدهد شرایط به گونه‌ای می‌شود که حالا اتفاق می‌افتد. صدها نفر با موتورسیکلت و اتومبیل‌های آفرود وارد منطقه می‌شوند و پوشش ارزشمند آن را از بین می‌برند و آرامش حیوانات و پرندگان را به هم می‌زنند.» محیط‌بانی شغلی سخت با حمایت‌های اندک است. مردانی که چه از طرف جوامع محلی که خود را ذی‌نفعان منطقه می‌دانند تحت فشار هستند و هم آن‌طور که باید به نیازهای آنان از طرف دولت پاسخ داده نمی‌شود. محمدی معتقد است تعداد محیط‌بانان منطقه لار کم است و با این تعداد نمی‌توان جلوی آسیب‌ها ایستاد.

گردشگری غیرمسوولانه

یکی از مشکلات هر عرصه طبیعی گردشگری مواجه با گردشگرانی است که مسوولانه با طبیعت برخورد نمی‌کنند. در ذهن آنها طبیعت یک مکان عمومی است که هر کاری که در خانه خود نمی‌توانند انجام بدهند اینجا برای انجام آن مجاز هستند. روشن کردن آتش یکی از آن کارهایی است که باعث از بین رفتن مواد آلی خاک می‌شود. بسیاری فکر می‌کنند با خاموش کردن کامل آتش مشکل برطرف می‌شود و اساسا اگر کارشناسی از آتش روشن نکردن در طبیعت می‌گوید تنها به گسترش آتش‌سوزی نظر دارد در حالی که روشن کردن آتش حتی در منطقه کوچکی که یک گردشگر از آن استفاده می‌کند هم می‌تواند پیامدهای زیادی برای طبیعت و خاک داشته باشد. آن‌طور که کارشناسان می‌گویند در همان منطقه‌ای که آتش روی آن روشن می‌کنیم تا حداقل 15 سال هیچ گیاهی نخواهد رویید. این مکان‌های کوچک که حالا در هر عرصه طبیعی به وفور با آن روبه‌رو هستیم خاک را به فرسایش بیشتر می‌کشانند. ریختن مواد آتش‌زا هم روی آتش که به خاک نفوذ می‌کند هم می‌تواند به آن آسیب وارد کند. محمدی معتقد است یکی دیگر از که آسیب‌هایی که طبیعت لار با آن روبه‌رو است، روشن کردن آتش روی عرصه‌های طبیعی است: «متاسفانه بسیاری از گردشگران در این فصل به دلایل مختلف دست به روشن کردن آتش می‌زنند و به راحتی بوته‌های گونی که شاید هر کدام ده‌ها سال عمر دارند را می‌سوزانند.» او ماهیگیری و گاهی شکاری که دور از چشم محیط‌بانان اندک این منطقه اتفاق می‌افتد را از دیگر مشکلات این منطقه می‌داند.

حسن اکبری ، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست در گفت‌وگو با جمعی از خبرنگاران یکی از معضلات زیست‌محیطی مهم کشور را چرای بی‌رویه دام عنوان می‌کند و می‌گوید: «در بسیاری از زیستگاه‌ها شاهد گله‌های دام به صورت مازاد بر پروانه‌های صادر شده توسط سازمان منابع طبیعی و ظرفیت مراتع هستیم. در این زمینه در حال رایزنی با سازمان منابع طبیعی و وزارت جهاد کشاورزی هستیم تا برنامه‌هایی جدی برای جلوگیری از ورود دام مازاد به مراتع اجرا کنند.» اکبری در ادامه می‌گوید: «برای جلوگیری از ورود دام مازاد به زیستگاه‌ها، بخش وضعیت مراتع موجود در مناطق حفاظت ‌شده و ظرفیت چرای دام در هر مرتع را به سامانه جامع محیط‌زیست کشور اضافه کرده‌ایم. بر این اساس ادارات کل استانی محیط‌زیست موظف شده‌اند که سامانه‌های عرفی هر مرتع‌دار هم از نظر تعداد دام‌های مجاز و هم نقشه مربوط به هر سامانه عرفی را در این بخش از سامانه جامع محیط‌زیست ثبت و در فصل چرا نیز وضعیت حضور گله‌های دام در سامانه‌های عرفی را پایش کنند و نتایج آن را به ثبت برسانند.»

اکبری با اشاره به اینکه ادارات کل استانی موظف شده‌اند که حتما در فصل چرای دام، وضعیت مراتع را مورد پایش قرار دهند، می‌گوید: «تا به این ترتیب اگر چرای مازادی صورت می‌گیرد، به متخلفان اخطار دهند و در صورت نیاز به دادگاه معرفی کنند البته این صرفا مربوط به مناطق چهارگانه تحت حفاظت محیط‌زیست است و در خارج از این مناطق برای جلوگیری از چرای دام مازاد، صرفا می‌توانیم موضوعات را از سازمان منابع طبیعی مطالبه کنیم و در همین زمینه در سال مکاتبات زیادی را با این سازمان انجام داده‌ایم.»