80 درصد کودکان این روستای مرزی ایران مبتلا به اگزمای مرگبارند/ لزوم ورود فوری وزارت بهداشت و بهزیستی

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، حمید وکیلی، عکاس خبری است و بیشتر به عکاسی مستند علاقه دارد. او با عکس هایش توانسته، بخشی از مشکلات مردم کشورش را نشان دهد و راهی برای حضور مسئولان جهت کمک به آن افراد باز کند. او که چهار سال پیش، همراه با یک تور عکاسی از طرف کمیته امداد، به یکی از مناطق محروم در خراسان جنوبی رفته بود می گوید: ما به لجنگ رفتیم. لجنگ یکی از روستاهای مرزی ایران و افغانستان است که بیش از ۸۰ درصد کودکان این روستا در  خراسان جنوبی از مشکل پوستی رنج می برند. بیماری و اگزما ی آنان ناشی از کمبود آب بهداشتی در منطقه است. مردم این منطقه برای آشامیدن و مصرف روزانه‌شان مجبور به استفاده از آب آلوده قنات ها هستند.

3004834

او با اشاره به اینکه، مردم این روستا آب، برق و گاز نداشتند، تاکید می کند: قنات هایی که در این روستاها قرار دارند نباید برای مخاطب قنات های تمیز مرکز کشور را تداعی کنند، چون آب آنها به شدت آلوده است. طبق گفته متخصصان، اگر این اگزما پیشروی کند و تبدیل به زخم باز شود، عفونت می کند و این موضوع جان کودکان را به‌طور جدی به خطر می‌اندازد؛ حتی اگر نگران جان بچه‌ها هم نباشیم، تشدید اگزمای پوستی می‌تواند زندگی آنها را به شدت تلخ و آزار دهنده کند. کودکان این منطقه به شدت نیاز به کمک دارند اما نه کمک‌های موقت، بلکه باید کاری کرد که شرایط زندگیشان تغییر کند.

حمید وکیلی می افزاید: چهار سال پیش، عکس های این گزارش، در خبرگزاری مهر منتشر و باعث شد که خیرین برای مدتی به  این روستا که نهایتا پنج خانوار داشت مراجعه و کمک رسانی کنند اما درد آن منطقه که مشکل آب است همچنان باقی است و تا این مشکل جدی رفع نشود این بیماری و مشکلات دیگر روستاییان نیز ادامه دارد.

در ادامه گفت: چند روز پیش در آرشیو عکس هایم، به عکس هایی که از این روستا گرفته بودم بر خوردم و تصمیم گرفتم، تصاویری که از بیماری پوستی بچه ها است منتشر کنم. همزمان که این تصمیم را گرفتم، دیدم که چند خبرگزاری راجع به بیماری پوستی این بچه ها گزارش تهیه کرده اند و متوجه شدم بهترین زمان برای انتشار مجدد این عکس هاست.

این عکاس خبری می گوید: این اگزمای پوستی، هم ارثی است و هم ناشی از مشکلات آلودگی آب. در واقع تا زمانی که مشکل آب آن منطقه حل نشود، این بیماری نیز نسل به نسل ادامه پیدا خواهد کرد. با رعایت مسائل بهداشتی، بیماری این افراد رو به بهبودی خواهد رفت؛ ولی از آنجایی که آب لوله کشی وجود ندارد، این بیماری تشدید می شود.

این روستا، 15 کیلومتر تا روستای دیگر که امکاناتی از جمله آب، برق و گاز و جاده مناسب دارد، فاصله دارد ولی هرقدر کمیته امداد و بسیج تلاش کردند تا این 5 خانوار به روستای پایین بروند تا خدمات رسانی به آنها آسان تر شود، قبول نمی کنند. همان چهار سال پیش، کمیته امداد ماهیانه، نفری یک میلیون تومان به افراد آنجا کمک می کرد؛ ولی من آنجا متوجه شدم که بسیاری از این پولها صرف اعتیاد می شود و آنها به جای اینکه از این پول برای درمان بچه ها استفاده کنند، مواد مخدر خریداری می کنند. آنها بیشتر امید به این دارند که خیریه ها به کمکشان بیایند؛ ولی این حضور گروه های خیری، موقتی است و مشکلات اصلی پابرجا هستند.

سوسوی زندگی

حمید وکیلی، عکاس خبری، با اشاره به اینکه در آن سفر، در جمع خانواده ای هشت نفره بود که مشکلات فراوانی داشتند، می گوید: این خانواده لجنگی، بدون حضور پدر که به دلیل اعتیاد در بیمارستان امام رضا (ع) بیرجند تحت درمان بود و دختر بزرگ خانواده که از پدر مراقبت کرد، زندگی خود را ادامه می دادند. مادر خانواده از ناحیه دست معلول بود و با پنج فرزند خود در خانه‌ای سنگ و خشتی زندگی می کرد. دوقلوهای یک ساله خانواده از سوءتغذیه رنج می بردند و دخترهای خانواده با بیماری پوستی به خاطر نبود بهداشت، دست و پنجه نرم می کردند.

حمید وکیلی در ادامه در پاسخ به اینکه کدام یکی از عکس هایش، حالش را خوب می کند و بابت گرفتن آن عکس، از خودش راضی است، می گوید: در سفری به روستای شارلوق بخش گلیداغ از توابع شهرستان مراوه تپه استان گلستان رفته بودم، از آصف، کودک 9 ساله نابینا عکاسی کردم که خواهر پنج ساله اش، آیناز، از او مراقبت می کرد. اسم مجموعه عکس را «نگاه مادرانه» گذاشتم؛ چراکه این دختربچه، با وجود اینکه پدر و مادرش سالم و جوان بودند، برای برادرش مادری می کرد. 

3058026

او می افزاید: در نهایت بعد از انتشار این گزارش، یک پزشک تصمیم گرفت که به صورت رایگان این بچه را عمل کند. فکر می کنم بعد از این عمل، کمی بینایی آصف برگشته است. 

3058024

حمید وکیلی در پایان می گوید: گاهی عکاس های مستند در شرایطی قرار می گیرند که با خود فکر می کنند اگر ما، در آن شرایط بودیم آیا می توانستیم به خوبی زندگی کنیم یا خیر. بنابراین، وظیفه ای بر دوشمان است که رنج های مردمی که فضایی برای نشان دادن مشکلاتشان ندارند را باز کنیم.

در پایان این گفتگو باید تاکید داشت با توجه به شرایط سلامت این کودکان و شرایط خانواده آنها در نگهداشت فرزندانشان به نظر باید هر چه سریعتر وزارت بهداشت برای کمک رسانی به این کودکان و وزارت کار در بخش بهزیستی برای کمک به وضعیت زیستی این کودکان با توجه به والدین معتاد و معلول که توان نجات فرزندان خود را ندارند به امر کمک رسانی ورود کنند. هر یک کودک ایرانی، سرمایه بزرگ کشور است که نباید سلامت جسمی و روحی و زیستی آنها مورد کم توجهی یا بی توجهی دولتی قرار گیرد.