رکنا گزارش می دهد،
بازداشت مدیر آبفای خوزستان بعد از مرگ دختر اهوازی در چاه فاضلاب/ این پسر آبادانی هم تا پای مرگ رفت! + فیلم
رکنا: فاضلاب و چاه های فاضلاب در اهواز و آبادان به تهدید سلامت شهروندان و تهدیدی برای جان کودکان تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، موضوع فاضلاب شهرهای خوزستان یکی از حادترین معضلات محیط زیستی در این استان است که بارها درباره آن صحبت شده اما این مشکل همچنان به قوت خود باقی است و اکنون وضع به عنوان تهدیدی برای سلامت و جان مردم تبدیل شده است. اکنون نیز جانباختند یک کودک در چاه فاضلاب اهواز منجر به بازداشت مدیر آبفا اهواز شده است.
دادستان عمومی و انقلاب مرکز خوزستان گفت: در پی جان باختن کودکی دیگر در شبکه فاضلاب اهواز پس از انجام مراحل قضایی، مدیرعامل آبفای خوزستان بازداشت شد.
صادق جعفری چگینی بیان کرد: در پی سقوط یک دختر بچه سه ساله در بامداد امروز، پس از انجام فرآیندهای قضایی و قانونی، مدیر عامل آبفای خوزستان بازداشت شد.
وی گفت: این دختر بچه در یک شبکه فاضلاب سقوط کرده که بعد از بازداشت مدیرعامل عوامل آبفا، شبکه را ساماندهی کردند.
با مرگ تلخ کودک اهوازی بد نیست اشاره شود که مشکل فاضلاب و چاه های فاضلاب تنها مختص اهواز نیست و مردم آبادان نیز از این مشکل دور نمانده و کودکان آبادان نیز درگیر با خطر چاه های فاضلاب هستند. به طوری که روز اول سال 1401 یک کودک به نام پویان در آبادان تا پای مرگ رفت.
شهرام وداعی -پدر پویان اینگونه از ماجرا برای خبرنگار رکنا گفت: «بعد از این مدت دوری، تصمیم گرفتم برای سال جدید، به مغازه ام سر بزنم. آن شب، پسرم «پویان» با من همراه بود. از مغازه تا جایی که ماشین پارک بود حدود 500 متری فاصله داشتیم و با پویان، این مسیر را طی کردیم. وقتی سوار شدیم، هرچه استارت زدم، ماشین روشن نشد. حدس زدم ممکن است مشکل از باتری باشد. اول تصمیم گرفتم ماشین را همانجا بگذارم و بروم تا بعدا برایش کاری کنم؛ ولی یک لحظه تصمیم گرفتم که باتری را چک کنم که مبادا خوابیده باشد و این آغاز ماجرا، تلخ خانواده ما است.»
ماجرای تلخ خانواده وداعی، از تصمیم پدر برای چک کردن باتری ماشین شروع و با پیاده شدن پسربچه از درِ سمت شاگرد ادامه می یابد!
پدر پویان می گوید: «کاپوت را بالا زدم و به پویان گفتم که در ماشین منتظرم بماند. داشتم با آچار سرباتری را شل می کردم که دیدم پسرم پیاده شد. او همیشه از درِ سمت راننده پیاده می شد؛ ولی نمی دانم چرا آن شب، از در سمت شاگرد پیاده شد. من پیاده شدنش را دیدم. حتی سرش را هم از کنار کاپوت ماشین دیدم؛ ولی ناگهان غیبش زد! همه جا تاریک و خلوت بود و من مانده بودم و من!»
فریادهای پویان پویان از سمت پدر بلند شده بود؛ ولی هیچ پاسخی به دل نگرانی های پدر داده نمی شد.
پدر پویان در تکمیل گفته هایش می افزاید: «داخل و زیر ماشین را هم نگاه کردم. خبری از بچه نبود. یک لحظه، کنار ماشین، دریچه سیمانی فاضلابی را دیدم که شکسته بود. یقین پیدا کردم که پویان در کانال فاضلاب افتاده است. من 20 سال است که در آبادان مغازه دارم و می دانم که شهر، پر است از این کانال های خوفناک. با سر وارد کانال شدم و تا سینه داخل آن فرو رفتم. در آن تاریکی هیچ چیز مشخص نبود و خودم هم گیر کردم؛ نه می توانستم داخل کانال بروم و نه از آن خارج شوم. با هر سختی که بود، خودم را از آن کانال بیرون کشیدم و دست و صورتم به شدت زخمی شد. شروع کردم به فریاد زدن که پسرم داخل کانال افتاده است و از مردم کمک خواستم. چند نفری جمع شدند تا به من کمک کنند. یک نفر گفت برو داخل کانال و بچه را پیدا کن. یک تکه جدول که کنار کانال بود را جا به جا کرد و فضا برای ورود من به کانال فاضلاب بیشتر از قبل شد.»
پدر پویان از ورودش به کانال و صدا کردن بچه اش در آن تاریکی خوفناک می گوید. از فاضلابی که تا کمرش بالا آمده است و گازی که هر لحظه او را بیشتر درگیر می کند. او می گوید: «این کانال به عمق 2 و عرض یک متر و نیم است و فاضلابی که در آن جریان دارد نیز تا یک و نیم متر می رسید. در آن فاضلاب و لا به لای لجن ها دست می کشیدم تا پویان را پیدا کنم و مدام صدایش می زدم. حتی آب هم راکد نبود و جریان داشت و این کارم را سخت می کرد. این فاضلاب به سمت رودخانه اروند حرکت می کند و شدت جریانش هم بسیار زیاد است و من متوجه شدم که این جریان آب، پویان را با خود برده است.»
پدر مستاصل و فرزند ناپیدا. او با اندوهی بسیار می گوید: « فاضلاب بچه را با خود برده بود. چندین متر جلوتر، مردمی که روی زمین بودند دریچه ها را درآورده بودند و با نور چراغ قوه گوشی شان، فاضلاب را روشن می کردند. یکی از آنها که چند متر جلوتر دریچه ای را در آورده بود و داخل فاضلاب را می دید، کفش پویان را دید و فریاد زد پای بچه را می بینیم!»
«در اوج امیدواری و ناامیدی بودم. فرزندم، پاره تنم؛ نمی دانم که زنده بود یا نه. من فقط دویدم؛ فقط دویدم تا به پسرم برسم. من هم کفش بچه را دیدم. پاهای پویان بالا آمده بود و سرش داخل آب! با سرعت خودم را به او رساندم، از پا گرفتمش و بالا کشیدمش و بچه را به مردمی که بالای دریچه کانال ایستاده بودند سپردم. گاز فاضلاب مرا گرفته بود و من هیچ امیدی برای بالا آمدن از آن لجنزار نداشتم.» پدر پویان اینها را که می گوید گریه امانش را می برد و ادامه می دهد: «جانِ بالا آمدن از آن فاضلاب را نداشتم. دو نفر تا کمر خم شدند و دستشان را به سمت من دراز کردند. گاز فاضلاب مرا گرفته بود و فکر می کردم فرزندم از دست رفته است. با خود فکر می کردم که اگر پویان مرده است، دیگر نیازی نیست که من هم زنده بمانم برای همین نمی خواستم دستشان را بگیرم و بالا بیایم. اگر جریان فاضلاب، پویان را از آن نقطه دور می کرد، من دیگر نمی توانستم او را پیدا کنم چراکه جلوتر، دیگر دریچه ای وجود نداشت که مردم نور گوشی را در آن بیندازند.»
ناگهان، مردم طناب پایین انداختند و پدر پویان را بالا کشیدند. حجم زیادی از فاضلاب وارد بدن پویان شده و این منجر به بیهوش شدنش شده بود. مردم با چند ضربه به کمر پویان سعی کردند که او را وادار به بالا آوردن فاضلاب کنند و موفق نیز شدند و ناگهان، پویان به هوش آمد.
کسبه بازار آبادان، ضمن اینکه با اورژانس تماس گرفته بودند پویان و پدرش را شستند و لباس تمیز به آنها دادند. اورژانس این دو نفر را به بیمارستان 17 شهریور آبادان منتقل کرد.
شهرام وداعی، پدر پویان می گوید: «تا صبح در اورژانس بودیم او مشکل تنفسی شدید داشت. پویان تا دهم فروردین در بیمارستان ماند و بعد مرخص شد؛ ولی هنوز هم گوارشش مشکل دارد و هم بعضی وقت ها بعضی غذاهای خاص را بالا می آورد؛ اما اکنون مشکل تنفسی که مربوط به ریه باشد ندارد. با همه اینها، روان او به شدت آسیب دیده است. یک بار تعریف می کرد که «بابا وقتی آن زیر بودم (در فاضلاب) و تو من را صدا می کردی، صدایت را می شنیدم ولی نمی توانستم جواب دهم چون آن آب های کثیف توی دهانم می رفت. من هر وقت می خواستم بگویم بله خفه می شدم» پویان همچنین شب ها خواب چاله هایی را می بیند که درون آن می افتد و آنچنان می ترسد که می خواهد فقط دستم را بگیرد و بخوابد. او خیلی ضعیف شده است و الان 17 کیلو شده است. توصیف کردنی نیست. نه آن فاجعه و نه آنچه بر پسر پنج ساله ام گذشت. آن لحظات وحشتناک، برای خیلی ها در آبادان رخ داده است ولی چند درصدشان توانسته اند بچه هایشان را نجات دهند؟»
پزشک معالج پویان: ریسک نارسایی ریه وجود داشت
دکتر لاله نجار، پزشک معالج پویان درباره اتفاقی که برای این کودک پنج ساله رخ داده است میگوید: روز اول فروردین، پویان را به اورژانس بیمارستان آورده بودند. با مشکل تنفسی و حال عمومی بد بود. او همچنین سرعت تنفس بالا، استفراغهای مکرر و درگیری ریه داشت که روز بعد بیشتر هم شد. اقدامات اولیه درمانی انجام شد. از سویی دیگر ریسک نارسایی ریه وجود داشت.
او می گوید: پویان از نظر روانی، خیلی ترسیده بود. من دائما چشمهایم را میبستم و خودم را جای این بچه میگذاشتم که شرایط سختی را سپری کرده است. او حق دارد که اینگونه ترسیده باشد. بعد از اینکه از پویان فیلم گرفتم و وضعیت فاضلابهای آبادان را تشریح کردم واکنشهای خوبی نشان داده شد و مهمترین آن، سیمان کردن دریچه همان فاضلابی بود که پویان در آن سقوط کرده بود.
گفتنی است، مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان خوزستان در مردادماه سال گذشته از انعقاد تفاهمنامه تامین اعتبار بخشی از طرح جمعآوری فاضلاب شهری آبادان به مبلغ چهار هزار میلیارد ریال بین شرکت آب و فاضلاب خوزستان و بانک صادرات خبر داده بود.
محمدرضا کرمینژاد گفته بود :"با تامین اعتبار این طرح ۱۰ ایستگاه پمپاژ و ۱۳۴ کیلومتر شبکه فاضلاب در مدت سه سال در شهر آبادان اجرا می شود.در شهر آبادان تاکنون ۶ هزار میلیارد ریال اعتبار صرف اجرای شبکه فاضلاب شده است که این طرح تاکنون با ۶۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است."
ارسال نظر