پول برق یک خانه اندازه نصف قیمت یک ساندویچ هم نیست/ تنها اندازه یک درصد برق کل کشور انرژی تجدیدپذیر تولید می کنیم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در شرایطی که کشور به شدت درگیر تامین انرژی برق است و سوخت فسیلی نیز با محدودیت مواجه است، به نظر می رسد که کشور باید یک چرخش سریع به سمت بهره بردن از انرژی های تجدید پذیر داشته باشد؛ که اگر اینطور نشود، نه تنها فاصله عقب ماندن ایران از کشورهایی که از انرژی های تجدیدپذیر از جمله خورشیدی و بادی بهره می برند بیشتر از اکنون می شود، بلکه کشور با بحران شدید انرژی مواجه خواهد شد؛ تا جایی که لزوم واردات بنزین به کشور، حتمی خواهد شد.

حال سید هاشم اورعی ، رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی انرژی ایران و استاد تمام دانشگاه صنعتی شریف در گفت و گو با رکنا درباره تامین برق از نیروگاه های تولید برق تجدیدپذیر، گفت: 20 سالی می شود که از انرژی تجدیدپذیر در ایران حرف زده می شود. جمع ظرفیت تولید انرژی تجدیدپذیر در کشور، حتی به هزار مگاوات هم نمی رسد. این در حالی است که مجموع ظرفیت کل نیروگاه های کشور، حدود 85 هزار مگاوات است.

تمام انرژی تجدیدپذیری که در کشور تولید می شود کمتر از یک درصد کل برق کشور است!

وی در ادامه افزود: ماجرا به اینجا هم ختم نمی شود، ضریب ظرفیت نیروگاه های خورشیدی در کشور، حدود 20 درصد و نیروگاه های بادی حدود 50 درصد است. طبق آمار توانیر، تمام انرژی تجدیدپذیری که در کشور تولید می شود کمتر از یک درصد کل برق کشور است. اگر با همین فرمان پیش برویم، 100 سال دیگر هم سهم قابل توجهی از انرژی تجدیدپذیر نخواهیم داشت، حتی این کمتر هم می شود چراکه نرخ رشد تقاضا، بیشتر از ظرفیت تولید است.

اورعی تاکید کرد: ساتبا که سازمان ذیربط از طرف وزارت نیرو است، در بخش تولید برق از انرژی خورشیدی پیشنهادی را مبنی بر اینکه 3 هزار مگاوات ظرفیت جدید انرژی بادی را در شورای اقتصاد تصویب کنند به سازمان برنامه و بودجه ارائه کرده بود که این مورد فقط بر روی کاغذ ماند. در آخرین اقدام که چند هفته گذشته انجام شد، سازمان برنامه و بودجه، تاکید کرده بود که باید این مهم بررسی شود. این یعنی دیگر حتی روی کاغذ هم چیزی از این مصوبه نمانده است. با اطمینان کامل می توان گفت تامین برق از انرژی بادی به طور کلی در ایران تعطیل است. اینها در حالی هستند که قرار بر این بوده است که 3 هزار مگاوات از 10 هزار مگاوات برق تجدیدپذیری که دولت قولش را داده بود داشته باشیم. 

رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی انرژی ایران در ادامه افزود: در مورد انرژی خورشیدی هم، تولید 4 هزار مگاوات برق در شورای اقتصاد تصویب و به مناقصه گذاشته شد. طبق اعلام ساتبا، متقاضی 90 هزار مگاوات هم بود ولی فقط برای 1400 مگاوات از این 4 هزار مگاوات برنده اعلام شد که از آن 1400 مگاوات، تقریبا 90 درصد شرکت های خصولتی این مورد را پذیرفته بودند. لازم به ذکر است، تا به امروز، حتی برای یک مگاوات از این 1400 مگاوات هم قرارداد بسته نشده است. یکی از مهم ترین دلایل این است کسانی که در مزایده شرکت کرده بودند، به این امید بودند که ایرادات اساسی که در اسناد مناقصه بوده و در نتیجه ریسک پروژه را زیاد می کرده حل و فصل شود؛ ولی هنوز هم به توافق نهایی نرسیده اند. در نتیجه هنوز قراردادی بسته نشده است.

برق کشور وابسته به گاز است؛ گاز دچار مشکل شود برق هم از دست می رود

وی افزود: این روزها و در ایام سرد، توان تامین گاز مورد نیاز نیروگاه ها هم وجود ندارد؛ با این که تقریبا 92 درصد برق کشور وابسته به گاز است. این نشان می دهد اصلا امنیت انرژی کشور در نظر گرفته نشده است. اگر روزی مشکلی برای گاز کشور پیش بیاید، بلافاصله برق هم دچار مشکل می شود. روزانه حدود 840 میلیون متر مکعب تولید گاز در کشور داریم و انتظار اینکه در کوتاه مدت، این رقم افزایش یابد ممکن نیست در نتیجه ممکن است به زودی با افت فشار مواجه شویم. این کار نیاز به سرمایه گذاری 20 میلیارد دلاری دارد.

سید هاشم اورعی تاکید کرد: برای مثال در روز 5 دی، 640 میلیون متر مکعب گاز فقط برای مصارف خانگی و اداری صرف شده است. نتیجه این می شود که وقتی گاز در کشور کم می شود، به جای اینکه گاز بخش غیر مولد را قطع کنند، دقیقا گاز بخشی که پتروشیمی ها، صنایع و... مصرف می کنند را قطع می کنند و اگر این روش ادامه یابد، در پایان سال، کاهش تولید ناخالص داخلی را خواهیم دید. این در حالی است که باید به طور معمول در طول سال، 33 درصد از گاز کل کشور، به نیروگاه ها اختصاص داده شود تا برق تولید کنند. این ناترازی فعلی در گازرسانی به نیروگاه ها، بلافاصله کشور را به کمبود برق می رساند.

وی تصریح کرد: وقتی وزارت نیرو با کمبود گاز مواجه می شود، به سمت مازوت سوزی حرکت می کند که نتیجه، همین آلودگی هوایی می شود که می بینید. امکان تخصیص گازوئیل و بنزین هم به نیروگاه ها وجود ندارد. تاکید شده بود که حداقل مازوت سوزی در مجاورت کلانشهرها نباشد و در شهرهای دور دست باشند که از نظر من این هم کار درستی نیست و هر جا آلایندگی تولید شود تفاوتی نمی کند. 

با همین فرمان، تا آخر سال به واردات بنزین و گازوئیل نیازمند خواهیم شد

این استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه گفت: با این فرمانی که پیش می رویم، شاید اواخر سال نیاز به واردات بنزین و گازوئیل داشته باشیم. تا چه زمانی می خواهیم هرچه گاز و بنزین داریم را مصرف کنیم و به اتمام برسانیم؟ که البته مصرف هم نمی کنیم و بیشتر هدر می دهیم. بهره وری هیچ نقشی در مصرف انرژی کشور نداشته و ندارد چراکه انرژی در ایران «مفت» است. تا زمانی که پول برق یک خانه، به اندازه پول نصف یک ساندویچ هم نباشد، چیزی به نام بهره وری معنی نخواهد داشت؛ چراکه اقتصاد انرژی به کل رها شده است.

وی افزود: برای مثال در بخش گازوئیل، وقتی کسی از سوخت گازوئیل استفاده می کند، در واقع هزینه یک درصد از ارزش آن را پرداخت می کند و 99 درصد را دولت می دهد. این برای تمام انواع انرژی در کشور صادق است. مادامی که قیمت گذاری به گونه ای باشد که با زبان بی زبانی به مردم القا شود که انرژی یک کالای بی ارزش است و سیاست هایی اعمال شود که به آن، به چشم یک کالای بی ارزش نگاه شود، دیگر صحبت کردن از بهینه سازی یک حرف بیهوده می شود. کسی به دنبال کم مصرف کردن انرژیِ بی ارزش نمی رود. این ناشی از سیاست های غلطی است که سیاستمداران فقط و فقط می خواستند با اعمال آنها مردم را ناراحت نکنند و به طور کلی تصمیم سخت نگیرند.

نتیجه سیاست های پوپولیستی؛ 86 میلیارد دلار یارانه انرژی در ایران پرداخت می شود!

هاشم اورعی گفت: نتیجه این سیاست پوپولیستی آن شده است که آژانس بین المللی انرژی می گوید که در ایران، 86 میلیارد دلار در سال یارانه انرژی می دهد و در شرایطی که همه کشورها به سمت کم کردن یارانه انرژی می روند، ایران، یارانه را هر سال بیشتر هم می کند و با اختلاف بسیار زیاد، ایران کشوری است که در دنیا بیشترین یارانه انرژی را دارد. 

وی در پاسخ به اینکه سیاست گذاری برای انتقال دو نوع انرژی به تمام نقاط کشور رویکردی غلط است، گفت: برخی این را هنر می دانند که دو نوع انرژی را به منازل مردم برسانند. در دولت های مختلف دیدیم که می گویند ما هنر کردیم تا در روستاهایی که حتی 20 خانوار داشتند هم برق و گاز رساندیم. جواب درست این است که کلا مسیر را اشتباه رفتید. سرمایه های زیادی در کشور صرف شده است که گاز، برق، بنزین، گازوئیل و سی ان جی به همه کشور پخش شود. یک نفر باید حساب کند که چند میلیارد دلار برای این کار صرف شده است و حالا می بینیم که لوله های گاز و کابل های برق خالی از انرژی است. جالب اینکه دو سال پیش هم در مجلس انتقال ال ان جی به پمپ های گاز مایع علی رغم مخالفت وزارت نفت تصویب شد؛ ولی پولی برای اجرایی سازی این مهم وجود ندارد.

هاشم اورعی افزود: حامل های انرژی به تمام کشور پخش شد و در کوتاه مدت نمی توان برای این مورد کاری کرد. روزی هم که سیاست گذاران اقتصادی بخواهند بفهمند که مسیر را اشتباه رفته اند و بخواهند به مسیر اصلی بازگردند، می بینند که راه حل یک شبه برای این مشکل وجود ندارند. در بهترین حالت باید برای این مهم 10 سال زمان صرف شود.

ایران به 250 میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش انرژی نیاز دارد

وی تاکید کرد: برای حل این مشکل، دو راه بیشتر نیست. نخست سرمایه گذاری کلان. شرایط کشور در صحنه بین الملل، به گونه ای است که هیچ نوع سرمایه گذاری در کشور صورت نمی گیرد. وقتی حرف از سرمایه گذاری در حوزه انرژی می شود، صحبت از ارقام میلیارد دلاری است، نه مبالغ کوچک. ایران به 250 میلیارد دلار سرمایه گذاری در این بخش نیاز دارد. دوم این است که بر فرض این پول به دست آمد، فناوری برای این کار هم وجود ندارد.

وزارت نیرو حق ترانزیت از صادرکنندگان برق تجدیدپذیر می گیرد، این برای تولیدکننده نمی صرفد

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران در ادامه در خصوص صادرات برق تولیدی توسط نیروگاه های خصوصی گفت: این امر قانونا مجاز است؛ ولی آنچنان مسیر این مهم دشوار است که کسی سراغ این کار نمی رود. نیروگاه های خصوصی تجدیدپذیر، الزما لب مرز نیستند؛ بنابراین باید برق را روی شبکه بریزند و لب مرز از توانیر تحویل بگیرند تا صادر شود. ظرفیت صادرات نسبت به مصرف خیلی کم است و از آن مهم تر، وزارت نیرو می خواهد حق ترانزیت بگیرد.

وی گفت: تا آنجایی که من می دانم توسط بخش خصوصی، حتی یک سنت برق هم تا حالا به خارج از کشور صادر نشده است. با این وجود، دولت این برق را با قیمت بالا می خرد ولی الان پول آن را به موقع پرداخت نمی کند. یک سالی می شود که این پرداخت عقب افتاده است و یکی از عواملی که بخش خصوصی برای توسعه انرژی تجدیدپذیر پای کار نمی آید همین است. دولت بی اعتبارترین خریدار برق تجدیدپذیر است. در کشوری که تورم 50 درصد است، کافی است یک الی دو سال، پرداخت این پول به تعویق بیفتد؛ گویی اصلا پولی پرداخت نشده است. کسانی که تجدیدپذیر را اجرا کرده اند و برنامه های توسعه داشتند، دیگر بنا ندارند کارشان را توسعه دهند. وقتی بخش خصوصی سرمایه گذاری کرده و نیروگاه بادی یا خورشیدی تاسیس کرده است، مجبور می شود در کشور بسوزد و بسازد و تنها کاری که می تواند بکند این است که دیگر کارش را توسعه ندهد و تجربیات منفی و سخت این کار را به سایرین انتقال دهند.