دختران بلوچ از سکوت مادران خسته اند / تازیانه فقر زیر ساخت بر پیکر زنان سیستان و بلوچستان

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، اولین گام توسعه و برقراری عدالت اجتماعی توجه به زیرساخت های مناسب با زندگی امروزی ساکنان هر کشور و هر منطقه است. هر چقدر فقر زیر ساختی در هر کشور بیشتر باشد زندگی برای زنان سخت تر می شود. فقر زیرساختی فقر فرهنگی را نیز با خود همراه می کند و در این میانه زنان به دلیل هنجارها و ارزش‌های فرهنگی، اکثریت فقرا را تشکیل می‌دهند. نکته حائز اهمیت این است که زنان کشورهای فقیر و مناطق فقرزده، همچنین دارای عاملیت و دانش ذاتی هستند که توسط سیاستگذاران در هنگام تشکیل و اجرای طرح های کاهش فقر نادیده گرفته می شود. توسعه در این کشورها همچنان بر این ایده استوار است که مردان نان آور خانه و زنان وابسته هستند. این باور قدیمی توسعه، هنوز از تفکر ایرانیان و مدیران تعیین کننده روند زیست مناطق نیز، دور نشده است.

فقر زیرساخت ها و اثر بر زندگی زنان

در این گزارش به فقر زیرساخت ها و اثر مستقیم آن بر زندگی زنان سیستان و بلوچستان به عنوان دومین استان ایران از بعد وسعت پرداخته شده است.  استانی از  کشور که محرومیت در آن قاب های زیادی دارد.

طبق آمارها، استان سیستان و بلوچستان۹۳ هزار زن سرپرست خانوار دارد. این استان رتبه چهارم در کودک‌همسری کشور را نیز دارا است.

همین در  این استان که در منطقه مرزی ایران است.پدیده زنان خودسرپرست وجود دارد که عمدتا با مرگ شوهر، زندانی یا متواری شدن‌اش بروز پیدا می‌کند و این گروه به طور خاموش به زنان سرپرست خانوار افزوده می‌شوند. در این بخش زنانی که با مردان غیرایرانی ازدواج می‌کنند نیز جای می‌گیرند که بحران کودکان بی‌شناسنامه را نیز ایجاد می‌کند. با وجود این آمارها وضعیت زندگی و معیشت زنان در این استان نیز همچنان با بحران شدید کمبود زیرساخت های ابتدایی زندگی مواجه است.

فقر و محرومیت در استان سیستان و بلوچستان، جنوب شرق ایران و توسعه نیافتگی آن، مردم این استان را از نظر اقتصادی و اجتماعی با مشکلات طاقت فرسایی مواجه کرده است و زنان این منطقه که بخش گسترده ای از سرپرست های خانوار را بر عهده دارند در شرایط حاکم بر اقتصاد کشور و نگاه عرفی به فعالیت شغلی زنان در این منطقه ، گره های اقتصادی را زیر نگاه های محکوم کننده اجتماعی باز می کنند.

بسیاری از مردم در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران در چادر زندگی می کنند. همین یک جمله نشان می دهد که تا چه میزان توجه به زیرساخت های ابتدایی زندگی در این منطقه به حاشیه برنامه ریزی های مسئولان منطقه و مدیران کشوری رفته است.

مردم در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران برای خانه های خود آب می آورند.این جمله نیز نشان می دهد که تامین زیرساخت های ابتدایی زندگی در این منطقه چقدر به تعویق افتاده است. همه مردم محلی از توسعه نیافتگی، کم آبی، سوء تغذیه و کمبود امکانات سرمایشی منطقه خود در گرمای تابستان شکایت دارند.

آب و زنان

بیش از 50 درصد روستاهای شهرستان های دشتیاری و چابهار با تانکر آب دریافت می کنند. در پی این جمله باید به این مناطق سفر کرده باشید و شاهد چگونگی تامین آب برای زیست ساکنان باشید تا مستند درک کنید که زیرساخت های شهری و روستایی حتی در ابتدایی ترین سطوح ،هنوز در بسیاری از نقاط منطقه  به خصوص در نقاط مرزی شکل نگرفته است.

این فقر آب و نبود آبرسانی مشکل و معضل تازه بروز کرده نیست. مطالبه مردمی و رسانه ای در خصوص طلب زیرساخت های ابتدایی زیست، طی این سالها خاموش نبوده است و صدها و صدها بار از نبود این زیرساخت ها گفته شده است. سازمان های مردم نهاد کشور، هزاران مرتبه از مشکلات نبود این زیرساخت ها به مسئولان گفته اند و از سوی دیگر خود گام هایی برای بهبود شرایط در آن مناطق برداشته اند اما همچنان مشکلات پا برجاست و نسل به نسل انسان های ساکنان مناطق محروم از زیرساخت های شهری و روستایی با آسیب های نبود این امکانات در عذاب هستند.

وقتی از نبود زیرساخت های ابتدایی سخن می گوییم از کمبود آب و آب آشامیدنی سالم، مسکن، جاده های قابل استفاده، برق و سایر امکانات اولیه، سخن در میان است و نبود این  زیرساخت ها،گریبان ساکنان مناطق محروم ایران را گرفته است.

نبود این زیرساخت ها زنان را به کارگران خانگی بدون مزد تبدیل کرده است که نمی توانند به حقوق اولیه انسانی خود مانند حق اشتغال آبرومندانه فکر کنند و آنها را از مشارکت در امور اجتماعی که می تواند تغییرات مثبتی در زندگی آنها ایجاد کند، باز می دارد.

حال سیستان و بلوچستان یکی از استان های ایران است که مبحث آب و بحران آب در آن یکی از اساسی ترین آسیب های منطقه است که بخصوص زنان این استان را درگیر کرده است.

ایران اکنون با کمبود جدی آب مواجه هستند. منابع آب ایران به طور جدی از مدیریت نامناسب و عدم مدیریت آب رنج می‌برد.در ژانویه 2018، نیویورک تایمز در مقاله ای تکان دهنده گزارش داده بود که طی 50 سال، 12 استان از 31 استان ایران تمام سفره های زیرزمینی خود را از دست خواهند داد.

کمبود آب و مهاجرت اجباری 50 میلیون ایرانی

کمبود آب در صورت عدم مدیریت صحیح منجر به مهاجرت اجباری 50 میلیون ایرانی خواهد شد. در ادامه این گزارش که نگاه به وضعیت زنان سیستان و بلوچستان دارد باید تاکید داشت که دو سوم جمعیت استان سیستان و بلوچستان به آب آشامیدنی بهداشتی دسترسی ندارند.این آمار نه برای امسال و پارسال که از چهارسال پیش از سوی کارشناسان اعلام شده است و برای این بحران و رفع آن هیچ برنامه ریزی عینی تاکنون انجام نگرفته است.

 این کمبود آب و مدیریت ناصحیح آب رسانی بهداشتی به مناطق محروم معضلات مستقیمی را برای زنان این مناطق ایجاد کرده است به طور مثال زنان و دختران چابهار باید هر روز  5 یا 6 بار در روز پیاده روی کنند تا به  نقطه آب آشامیدنی مناسب برسند، سپس دیگ و ظروف آشامیدنی خود را از آب پرکرده و  حمل کرده و به خانه بیاورند.

این در حالی است که استاندار سیستان و بلوچستان سه سال پیش اعلام کرده بود با  کاهش 50 درصدی آب چاه که تنها منبع تامین آب شرب ساکنان مناطق شمالی استان است مواجه هستیم که با  توجه به افزایش میزان خشکسالی در این سه سال این حجم منبع آب شرب نیز کاهش یافته است .  اگر این سرچشمه خشک شود، شهر زابل غیرقابل زندگی می شود و همه مجبور به ترک آن می شوند.

هنجارهای جنسیتی و زنان

همانطور که گفته شد هر چقدر زیرساخت های توسعه و نیازهای اولیه زندگی تامین نشود این فقر بر افزایش فقر و توقف رشد فرهنگی اثرگذار خواهد بود .تقریبا نیمی از جمعیت 2.6 میلیون نفر سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از پهناور ترین استان کشور را بانوان تشکیل می دهند.

سیستان وبلوچستان یکی از استان هایی است که به دلیل فقر فرهنگی ،اعتیاد و در بیشتر موارد بی سرپرستی و یا بدسرپرستی زنان و دختران موجب ایجاد آسیب های زیادی شده است .بیش از 90 درصد زنان آسیب دیده استان افرادی هستند که مناطق حاشیه شهر زندگی میکنند و بیشتر در معرض خطر هستند .یعنی درست در مناطقی که زیرساخت هایی که باید از سوی دولت ها در تمام این سالها تامین می شد ولی با تاسف باید گفت که تامین نشده است و آنان هنوز از ابتدایی ترین حقوق زیست همچون در دسترس بودن آب آشامیدنی بهداشتی و سالم به دور هستند و همین یک فقر آب نشان می دهد که در آن منطقه چه مشکلات بهداشتی و فرهنگی و آموزشی وجود دارد. نبود آب نشان از میزان فقر منطقه و آسیب های خشونت های ناشی از فقر بر زنان مناطق محروم است.

فقر در میان انبوهی از ثروت

فقر بر سیستان و بلوچستان در حالی خانه دارد که منطقه به منطقه این استان لیست طولانی دارد.ازشهر سوخته که قدیمی‌ترین شهر جهان است تا کاروانسرای نصرت‌ آباد که به دوران صفویه برمی‌گردد و ارگ جلال آباد و قلعه رستم زابل که هر کدام داستان‌های عجیبی در دل خود پنهان کرده‌اند. اگر از تماشای عجایب طبیعت لذت می‌برید، در سیستان و بلوچستان تا دلتان بخواهد می‌توانید سرگرم شوید. سواحل مکران،‌ کوه‌های مینیاتوری چابهار،‌ تالاب لیپار با رنگ‌های سحرآمیزش و بندر گواتر که منزلگاه امن پرندگان مهاجر است همگی شما را به وجد خواهند آورد.اسامی دیدنی مناطق سیستان و بلوچستان که هر کدام می توانند به تنهایی بستری برای گردشگری باشد ضمن اینکه این استان بسترهای تولید شغل بسیاری دارد که همه مورد بی توجهی عجیبی قرار گرفته است.

بی توجهی تامین زیرساخت زندگی در استانی به وسعت چند کشور

 کافی است در جستجوگر گوگل آسیب های منطقه سیستان و بلوچستان را با محدود کردن وضعیت جستجو بر روی تمرکز آسیب ها بر زنان تحقیقی انجام دهید، در چند ثانیه هزاران مقاله، گزارش، گفت و گو، خبر ، اظهار نظر مسئولان، وعده ها و وعید ها از سالیان دور تا همین روزها برایتان ردیف می شوند که نگاه به محتوا هر گزارش با گزارش بعدی یک تاکید را محکم و محکم تر می کند و آن اینکه هیچ تغییری شکل نگرفته است، فقر باقی است ، حرکت زیرساختی حرکتی آهسته تر از سرعت حلزون در حرکت در دارد و این جمعیت میلیونی بیشتر در بحران غرق می شوند.

در میان این جستجوها به جرات به این مهم می رسید که آسیب هایی که زنان سیستان وبلوچستان در میان آمارها گم شده اند.زنان این استان به دلیل فقر فرهنگی و حاشیه شینی در معرض آسیب پذیری هستند و نیاز به مراقبت جدی و توجه دارند.

دخترانی خسته از سکوت مادران

و اما در پایان نگارنده این گزارش تاکید می کند که می داند این گزارش هم لا به لای گزارش های دیگر که از قبل نوشته شده است و انتشار یافته گم می شود درست مثل زنان سیستان و بلوچستان که در میان گرداب آسیب های اقتصادی و فرهنگی در حال غرق شدن هستند. آنها با درد عجین نشده اند. درد فقر و آسیب هایش هر روز چون تازیانه بر زندگی آنان کوبیده می شود. آنها با درد عجین نشده اند ، زنان سیستان و بلوچستان همزمان که آب را بر دوش می کشند به آینده بهتر ساختن برای خود فکر می کنند و نسل های تازه از سکوت مادران خود خسته اند.