معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با رکنا مطرح کرد:
دولت فورا به صحنه مدرسه داری بازگردد /تامین فرصت های کیفی تربیتی و عادلانه چالش اصلی آموزش و پرورش است
رکنا: معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش معتقد است، وقتی از عده ای که موافق وجود و گسترش مدارس غیر دولتی هستند می پرسید چارهی نبودن کیفیت، عدالت و رقابت در مدارس دولتی چیست؟ می گویند: دولت باید فورا از صحنه مدرسه داری خارج شود!
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در ادامه سلسله گفت و گوهای رکنا با ابراهیم سحرخیز ، معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش در خصوص «آموزشِ پولی» و رویکردهای نادرست صاحب نظران حوزه آموزش در کشور در این باره به جایی رسیدیم تا به این پرسش اساسی، پاسخ داده شود که «الگوی مطلوب برای تامین نظام مالی آموزش و پرورش چیست؟»
ابراهیم سحرخیز ، در خصوص عدالت آموزشی و تعارض منافع در آموزش و پرورش در ابتدا با اشاره به اینکه طرفداران خصوصی سازی آموزش و پرورش در ایران، با نگاه کالایی به تعلیم و تربیت رسمی همان نسخه ای را تجویز می کنند که تا کنون در دیگر حوزه های اقتصادی از جمله هدفمندی یارانه ها در بخش حامل های انرژی، به حراج گذاشتن کارخانه ها، فروش ناعادلانه املاک و مستغلات دولتی، آزاد سازی قیمت کالاهای اساسی، دارو و غیره اتفاق افتاده است، گفت: آنها با چیدن دو مقدمه ساده، نتیجه می گیرند «در حال حاضر تامین فرصت های کیفی تربیتی به صورت سراسری و عادلانه چالش اصلی آموزش و پرورش کشور است، عنصر اصلی به وجود آورنده کیفیت و عدالت، رقابت است و رقابت واقعی در نهاد دولتی امکان پذیر نیست.» وقتی می پرسید چاره چیست؟ پاسخ داده می شود: «دولت باید فورا از صحنه مدرسه داری خارج شود. البته با حفظ وظایف قانونی و حاکمیتی خود که یکی از آنها تامین هزینه ها است.»
وی در ادامه افزود: باید در نظام توزیع مالی چرخش ایجاد کرده با استفاده از «بن های آموزشی» این منابع را متناسب با توان دهک های اقتصادی جامعه در اختیار والدین قرار داد تا فرصتی برای تامین عدالت بیشتر مهیا شود. برخی بزرگ ترین مزیت این پیشنهاد را اجرای سهل و سمحه آن بدون نیاز به پیش نیازهای قبلی دانسته و تنها پیش نیاز برای عملیاتی شدن این طرح را ایجاد امکان قدرت مانور برای مدارس در برنامه درسی می دانند.
مدارس غیر دولتی، شأن «مدرسه محوری» را پایین می آورند
سحرخیز تاکید کرد: فروپاشی هندسه حاکمیتی آموزش و پرورش با ایجاد تنوع و چند پارگی در برنامه درسی مدارس با هدف جذب مشتری بیشتر و لاجرم اخذ پول یا شهریه بیشتر، با شعار فریبنده رقابت پذیر شدن مدارس، تقلیل شأن نزول کلید واژه «مدرسه محوری» به مسابقه مدارس برای چاق و چله کردن عناوین و رئوس محتوای برنامه هفتگی مدارس به صورت کاملا آزاد، خلاص شدن دولت و حاکمیت از استخدام معلم، پرداخت حقوق و مستمری ثابت به معلمان کارمند و خروج دولت از صحنه مدرسه داری به عنوان خشت آغازین تحول بنیادین در آموزش و پرورش از اهداف غلط این نگاه است.
وی در ادامه افزود: همچنان که اشاره رفت، خروج دولت از صحنه مدرسه داری یا خصوصی سازی نرم و تدریجی، چشم اندازی تیره و تاری است که به عنوان بخشی از یک برنامه ریزی استراتژیک در حال سایه انداختن بر سر آموزش و پرورش دولتی در ایران است. حال رهبران چشم انداز نگر این جنبش الگویی (Visionary leader) چه کسانی هستند؟ ساده انگاری است آن را تنها به حساب یک یا چند نفر مصادره کرده یا صرفاً با تقلیل و تنزیل موضوع به یک گفتمان دانشگاهی یا پژوهشی ساده، به آرامی از کنار آن عبور کنیم.
مدرسه را نمی توان مثل بیمارستان و مراکز درمانی اداره کرد!
سحرخیز تاکید کرد: آتش تهیه این اتفاق بزرگ از همان زمانی ریخته شد که در اوان سال های ۶۹ و ۷۰ طرفداران تاسیس مدارس غیردولتی با دور زدن قانون اساسی، زورشان بر مخالفان چربید. هریک فرصت را غنیمت شمرده، با تقسیم این غنایم بزرگ، صاحب مجتمع های بزرگ آموزشی با قیمت نصف و نیمه در حد رایگان شدند. رد پای خصوصی سازی نظام آموزشی را باید در برنامه تعدیل اقتصادی دولت سازندگی (۷۶_۶۸) جست و جو کرد که حسگرهای سازمان برنامه و بودجه نسبت به هزینه های آموزشی حساس شده، در صدد برآمدند تا مدارس را نیز مانند بیمارستان ها و مراکز درمانی به صورت خودگردان اداره کنند.
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش گفت: باز شدن پای نیروهای شرکتی به ادارات از جمله آموزش و پرورش، خرید صندلی های خالی از مدارس غیردولتی ، راه اندازی طرح هایی مانند رافع و امثال آن، خرید خدمات آموزشی، رونمایی از بسته معلمان خرید خدمات آموزشی در مدارس نابرخودار دولتی، آب رفتن ردیف های استخدامی از سوی سازمان برنامه و بودجه در اوایل دولت یازدهم، مقاومت در برابر افزایش حقوق معلمان رسمی و پیمانی، تلاش برای حذف مدارس سمپاد و نمونه با هدف رونق بخشی به درآمد مدارس غیردولتی، هل دادن دانشگاه فرهنگیان به سوی حذف و تعطیل شدن آن، به صفر رساندن سرانه مدارس دولتی، تمامی آنها در حکم قطعات پازلی هستند که باید در برنامه زمانی این پروژه (Deadline) به وسیله وزرای خیلی از دولت ها کنار هم چیده شوند.
ابراهیم سحرخیز گفت: کافی است نگاهی به تفکر غالب بر اعضای شورای عالی آموزش و پرورش از سال های دهه هفتاد تا کنون بیندازید. کم نبوده و نیستند کسانی که خود از صاحبان یا بانیان تأسیس مدارس غیردولتی در ایران محسوب شده یا آتش بیار معرکه برای بهانه دادن دست برنامه و بودجه برای کاهش سهم آموزش وپرورش از بودجه عمومی دولت محسوب می شوند! تاخیر دوازده ساله در اجرای رتبه بندی معلمان ، باز کردن پای لشگری از معلمان خرید خدمات آموزشی با دستمزدی ناچیز در حد یک کار دانشجویی، تصادفی نیست.
خصوصی سازی مدارس، سنت لایتغیر وزرای آموزش و پرورش
وی در پایان گفت: گرچه میانگین نرخ ماندگاری وزیران در آموزش وپرورش به کمتر از ۳۰ ماه در ایران می رسد؛ اما راهبرد ثابتی مثل حرکت آرام و تدریجی به سوی خصوصی سازی سنت لایتغیر، آموزش و پرورش کشور بوده و هست. این روزها، از زبان رییس دولت، وزیر و معاونان وی، بارها شاهد این جمله هستیم که «باید فعالیتهای آموزشی و پرورشی را به مردم واگذار کرده، مدارس را مردمی اداره کنیم.» با این وجود امید است که تغییر رویکردی در این خصوص در دوره جدید مشاهده شود.
ارسال نظر