مرگ پنج هزار معتاد در یکسال، 800 نفر زن بودند/ هفت نهاد و سازمان موظف به مهار آمار اعتیاد اما کم توجه

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، مواد مخدر مقوله دیرآشنایی نیست. مساله‌ای که هر چه پیشتر می‌رویم، به درد آن اضافه می‌شود. از مراحل پیشگیری تا درمان و مراقبت‌های بعدش همگی مستلزم پرداخت هزینه‌هایی است که دود می‌شود و از بین می‌رود. در این میان بسیاری از راهکارها مورد بررسی قرار می‌گیرد اما فاجعه از آن زمانی آغاز می‌شود که در خبرها می‌آید، ۸۰ درصد معتادان با تعدد ترک مواجه می‌شوند!

بررسی وضعیت معتادین دستگیر شده نشان می دهد که   ۶۳ درصد کلیه معتادان دستگیر شده از رده سنی جوانان کشور هستند.

طبق آخرین آمار رسمی منتشر شده که ناصر اصلانی، معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر  اعلام کرده است ۶۴ هزار معتاد متجاهردر کشور وجود دارد. بر اساس آمار، دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر معتاد رسمی در کشور داریم و تخمین زده می‌شود که یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نیز معتاد شناسایی نشده وجود داشته باشد.

در سال گذشته پنج هزار و ۳۴۲ نفر بر اثر سوءمصرف مواد و داروهای مخدر و محرک در کشور جان خود را از دست دادند. از این تعداد چهار هزار و ۵۶۱ نفر مرد و ۷۸۱ نفر زن بودند.

و اما کارشناسان می گویند: اعتیاد بیماری است که جامعه‌شناسان و کارشناسان حوزه رفتاری به آن نگاه تک‌بعدی نداشته و آن را ماحصل چند خطای اجتماعی تصور می‌کنند.

اعتیاد یک پدیده مهم اجتماعی است که  عوامل بسیاری در آن دخیل است؛ افراد معتاد اغلب خود را مجرم و مقصر می‌دانند و همین تصورات اشتباه است که مانع بازگشت آنها به جامعه می‌شود و هر روز در جامعه شاهد آسیب‌های بیشتری هستیم.

افراد معتاد به همه مسائل منفی نگاه کرده و اعتماد نخستین مساله‌ای است که در روابط‌شان از بین می‌رود و بی‌اعتمادی باعث می‌شود تعاملات اجتماعی‌شان کاهش پیدا کرده و در تنهایی و انزوا بسر ببرند و همیشه با احساس شکست زندگی کنند.

در حقیقت افراد معتاد باید از سوی خانواده خود درک شده و مورد حمایت قرار گیرند تا بتوانند راه زندگی خود را پیدا کنند. یکی دیگر از مسائلی که باید مورد تحلیل قرار گیرد، فقر اقتصادی است، زیرا بیکاری نیز از عوامل موثر به شمار می‌رود. گروه‌های حمایتگری مانند خانواده در کاهش این پدیده اجتماعی تاثیر‌گذار است. همبستگی خانواده با گروه‌های اجتماعی باعث می‌شود این پدیده در جامعه کاهش پیدا کند.

اعتیاد؛ بیماری اجتماعی

دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: اعتیاد نوعی بیماری اجتماعی به شمار می‌رود که برای فرد خانواده و جامعه مشکلاتی را به بار می‌آورد، از این رو یک مساله غیر‌عادی در جامعه تلقی می‌شود. برخی خانواده‌ها در نگاه اول به این مساله ساده نگاه می‌کنند و آن را مشکلی ساده می‌‌پندارند، در حالی که برخی دیگر به حدی این مساله را بزرگ می‌کنند که نوعی بیماری روانی همه اعضای خانواده را در‌بر ‌می‌گیرد. یک فرد معتاد فعالیت‌های اجتماعی‌اش محدود می‌شود و زندگی‌اش حول محور رفتارهای بیمارگونه‌اش می‌چرخد، زیرا در ابتدای امر این حالت خود را انکار می‌کند، اما به مرور زمان به جایی می‌رسد که همه مسوولیت‌های خود را از یاد می‌برد.

این جامعه شناس تاکید داشت : افراد معتاد رفتارهای غیر‌قابل پیش‌بینی دارند و سراسر زندگی‌شان اضطراب و ترس است. برای دور شدن از فشارهای روانی و عوامل محیطی و استرس‌های پیرامون خود حتی ممکن است دفعات مصرف خود را افزایش دهند. معتادان اغلب دمدمی‌مزاج هستند و برخی رفتارهای خود را از خانواده مخفی نگه می‌دارند. دروغ نخستین مساله‌ای است که در رفتارهای آنها  دیده می‌شود و برای هر کاری به دروغ متوسل می‌شوند.

وی افزود : خانواده در ترک مواد‌مخدر در فرد معتاد تاثیر بسزایی دارد. اعضای خانواده در این شرایط تلاش می‌کنند به نحوی به بهانه‌های مختلف فرد معتاد را ترک داده و او را از وادی اعتیاد دور کنند.

این جامعه‌شناس در ادامه می‌گوید: روابط اجتماعی و خانوادگی عمیق و بحث‌های پی در پی تا‌حدودی در فرد معتاد تاثیرگذار بوده و اگر فرد معتاد خود را در محیط خانواده پیدا کند، قادر خواهد بود جذب تعاملات اجتماعی و خانوادگی شود و سریعا تصمیم به ترک بگیرد، بنابراین گفت‌وگو در محیط خانواده تاثیرات بسزایی به همراه دارد. خانواده موظف است به فرد معتاد وظایفی داده و مسوولیت‌هایی را به او محول کند؛ مسوولیت‌هایی چون امور خانه، تعهدات خانوادگی و... نیز باید به عهده این افراد باشد تا کمتر احساس طردشدگی داشته باشند. شرکت در مراسم  خانوادگی باعث می‌شود او  الگوهای جدید رفتاری داشته باشد و در این تعاملات اجتماعی خیلی از مسائل را یاد گرفته و آشنا شود. با توجه به اینکه افراد معتاد از جمع دوستان و فامیل کناره می‌گیرند، دچار افسردگی و  اختلالات روانی و رفتاری می‌شوند، بنابراین برای بازگشت به رفتارهای سالم اجتماعی نیاز است تا دوستانی را در کنار خود داشته باشند که معتاد نیستند.

احساس خشم و عصبانیت در وجود معتادان

دکتر قرایی‌مقدم در ادامه بیان می‌‌کند: افراد معتاد خود را شکست‌ خورده فرض می‌کنند و بیشتر به همین علت احساس خشم تنفر و عصبانیت را تجربه می‌کنند، بنابراین امید و احساسات مثبت به مرور زمان در آنها میمیرد و از هر‌گونه همکاری تعاون و مشارکت دور می‌شوند، از این رو اعضای خانواده وظیفه دارند فرد معتاد را به زندگی دوباره بازگردانده و او را با دنیای جدیدی رو‌به‌رو سازند تا آسیب کمتری به آنها و خانواده‌شان وارد شود. این افراد روحیه جمع‌گرایی نداشته و اغلب احساس تنهایی دارند و اعضای خانواده‌هایشان بویژه فرزندان آنها احساس غم و اندوه می‌کنند. پدرانی که معتاد هستند، مادر باید دو نقش مهم اجتماعی را در قبال فرزندان خود به عهده بگیرد. مادران در این خانواده‌ها اغلب احساس مسوولیت بیشتری داشته و تلاش می‌کنند خانواده خود را حفظ کرده و نقش‌های اجتماعی را به عهده می‌گیرند. اعضای خانواده فرد معتاد باید یاد بگیرند چگونه در برابر فرد معتاد رفتار کنند، از این رو  باید مهارت‌های خود را افزایش داده و راه زندگی کردن را به این فرد آموزش دهند. چنانچه اعضای خانواده خود را بی‌مسئولیت نشان دهند، فرد معتاد حتی به مصرف الکل نیز گرایش پیدا می‌کند، از این رو باید نقش‌های خانوادگی را نیز تقویت کرد.

احساس خلأ در وجود مصرف کنندگان مخدر

این مدرس دانشگاه در ادامه می‌گوید: برخی افراد از روی ناآگاهی گرفتار اعتیاد می‌شوند و حتی برخی افراد به دلیل گرفتار شدن در برخی آسیب‌های اجتماعی مانند طلاق و... به مصرف مواد‌مخدر رو می‌آورند و برای دور شدن از خلأهای روانی و عاطفی به مصرف مواد‌مخدر روی می‌آورند، از این رو اعتیاد مساله‌ای نیست که بتوان فقط تک‌بعدی به آن نگریست، بلکه نوعی نگرش خاص را می‌طلبد. با توجه به اینکه یک تهدید اجتماعی به شمار می‌رود، باید در حوزه‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرد. بیکاری یکی از عوامل تاثیر‌گذار در بروز اعتیاد در جامعه است. بالا رفتن سن ازدواج، زیاده‌خواهی، فردگرایی، فرار از مسوولیت‌های خانوادگی، مشکلات روحی و روانی و... از علل گرایش جوانان به مواد‌مخدر و مصرف مواد صنعتی است. همچنین طلاق‌های رسمی و عاطفی، خشونت، پرخاشگری و... از دیگر عوامل تاثیر‌گذار در اعتیاد به شمار می‌رود. افرادی که احساس امنیت روانی ندارند، زودتر به مصرف مواد‌مخدر روی می‌آورند. شیوه‌های تربیتی نادرست و بودن در گروه‌های همسالان ممکن است شوق گرایش به اعتیاد را در افراد افزایش دهد.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه اعتیاد یک بیماری ویرانگر است که کل جامعه را گرفتار آسیب می‌کند، می‌افزاید: خانواده‌هایی که اغلب دارای استحکام نیستند و ثبات رفتار در آنها وجود ندارد، سلامت فکری نداشته و به راحتی به آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد رو می‌آورند. اغلب افراد معتاد خود را یک مجرم تلقی می‌کنند، بنابراین تمایل دارند در گروه‌ها و محیط‌هایی قرار بگیرند که همه افراد مانند آنها باشند و بودن در کنار افراد معتاد به آنها احساس امنیت می‌دهد،  از این رو در انزوا و تنهایی بسر می‌برند و نوع نگرش، باورها و ارزش‌های‌شان با دیگر افراد جامعه متفاوت است و برخی رفتارها را ضد‌اجتماعی تلقی نمی‌کنند. این افراد هیچگونه کنترل و مدیریتی روی رفتارها و زندگی خود ندارند. با توجه به صنعتی شدن جامعه گرایش به مواد سنتی کاهش پیدا کرده و تمایل به مصرف مواد صنعتی نیز بیشتر شده است، به همین دلیل شاهد آسیب‌های بیشتری در جامعه هستیم و آمارهای اعتیاد در جامعه بیشتر شده که جامعه را با نگرانی‌هایی رو‌به‌رو کرده است.  افراد معتاد نیازمند آن هستند که از سوی خانواده و جامعه بیشتر مورد حمایت قرار گیرند تا انگ اینکه مجرم هستند از روی آنها برداشته شده و به جامعه بازگردند. برای بازگرداندن یک فرد معتاد به جامعه فاکتورهای زیادی وجود دارد که خانواده باید از این فاکتورهای مثبت مطلع باشد. خانواده باید به فرد بیمار به چشم یک بیمار نگاه کند و به او حس اعتماد را داشته باشد تا او هم نیز متقابلا به خانواده خود اعتماد کند. متاسفانه عاملی که باعث می‌شود فرد معتاد به جامعه و خانواده اعتماد نکند، احساس طرد شدن و انگ اجتماعی است، چون خود را مقصر و گناهکار می‌دانند، از این رو تمایل بیشتری پیدا می‌کنند که به خود آسیب بزنند و در برابر ترک اعتیاد از خود مقاومت نشان می‌دهند.