خطر انقراض یوز ایرانی بعد از 21 سال عملکرد بدون تخصص و اعتبار /ادامه بحران های محیط زیستی در فلات ایران

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،  27 آبان 1401، معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست درباره «بازوحشی سازی» و «رهاسازی» پیروز گفت: امکان اینکه «پیروز» خوی وحشیگری پیدا کند تقریبا ناممکن است.

با بیان این جمله از سوی معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، بحثی که در این مقطع زمانی مطرح شده این است که آیا فقط سازمان در این دوره برای پیروز تلاش کرده؟ آیا بودجه حفظ یوزپلنگ ایرانی در تمام 20 سال گذشته اثری بر بهبود وضعیت این گونه کلیدی در چرخه حیات وحش داشته و به شکل صحیح هزینه شده است؟

پاسخ مسئولان فعلی و سابق  سازمان محیط زیست در خصوص پروژه حفظ یوز پلنگ ایرانی چیست در ادامه جواب آنها را به رکنا می خوانید:

ناموفق بودن پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در 21 سال گذشته

حسن اکبری، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست ضمن تایید عدم موفقیت پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در 21 سال گذشته به خبرنگار رکنا گفت: اساسا روند توسعه کشور و شرایط اجرای پروژه های عمرانی، معدنی و شهرسازی در کشورمان در چند دهه گذشته بخصوص در دو دهه اخیر، به گونه ای بوده است که پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی به هیچ وجه نمی توانست به موفقیت برسد. در واقع، روند معدن کاوی، جاده کشی، دامداری و شهرسازی در زیستگاه های این گونه در 21 سال گذشته به نحوی پیش رفت که گونه حساسی مثل یوز آسیایی نمی توانست در این شرایط جمعیت خود را حفظ کند یا افزایش دهد. اگرچه نمی توان انکار کرد که در چند سال اول اجرای پروژه یوز آسیایی، گام های مثبتی برای بهبود کیفیت حفاظت از این گونه در حال انقراض برداشته شد.

آغاز حفاظت از یوز آسیایی در ایران از سال 1380

اکبری درباره گام های مثبت پروژه یوز آسیایی برای حفاظت از این گونه مهم حیات وحش کشور توضیح داد: از اواخر دهه 70 موضوع لزوم حفاظت از یوز آسیایی در ایران مورد توجه جدی قرار گرفت و همین مساله نیز باعث شد که در سال 80 پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ با همکاری برنامه عمران سازمان ملل آغاز شود. در آن زمان نیز سازمان محیط زیست با همکاری UNDP تعدادی نیروی حفاظتی را به طور خاص برای اجرای این پروژه و حفاظت از زیستگاه های یوزپلنگ استخدام کرد. این اقدام باعث شد تعداد قابل توجهی نیروی بومی و کارآمد به عنوان محیط بان پروژه یوزپلنگ در زیستگاه های یوز ایرانی مشغول به کار شوند و حضور این افراد سبب شد کیفیت حفاظت از یوزپلنگ و طعمه های آن در زیستگاه های طبیعی بهتر شود.

وی افزود: بعد از گذشت مدتی از اجرای پروژه بین المللی یوز آسیایی و استخدام تعدادی محیط بان ویژه برای همکاری با این پروژه، مسئولان پروژه یوز آسیایی به سمت توسعه تجهیزات لازم برای پایش جمعیت و حفاظت از یوزپلنگ رفتند و در همین راستا نیز تعدادی دوربین تله ای وارد کشور شد که نه تنها به پروژه یوز کمک کرد، بلکه باعث شد سازمان محیط زیست بتواند پایش بهتری را درباره برخی گونه های در معرض انقراض دیگر انجام دهد و بخصوص اطلاعات بیشتری را درباره وضعیت گونه های شب گرد حیات وحش در سطح کشور کسب کند.

معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست ادامه داد: در سال های نخست اجرای پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی، برخی اراضی ملی کشور با نگاه ویژه حفاظت از یوز آسیایی به جمع مناطق حفاظت شده سازمان محیط زیست اضافه شد که از جمله آنها می توان به منطقه نایبندان طبس و دره انجیر اردکان اشاره کرد که در اوایل دهه 80 به شبکه مناطق حفاظت شده کشور پیوستند.

مهمترین عوامل کمرنگ شدن نتیجه اقدامات مثبت پروژه یوز آسیایی

اکبری در بخش دیگری از صحبت هایش به مهمترین عوامل کمرنگ شدن نتیجه اقدامات مثبت پروژه یوز آسیایی اشاره کرد و گفت: با وجود این که در سال های اول اجرای پروژه بین المللی یوز آسیایی، اتفاقات مثبت مختلفی در زمینه حفاظت از یوزپلنگ در کشورمان رخ داد، اما همزمان شاهد وقوع رخدادهای دیگری بودیم که نه تنها تاثیر این اتفاقات مثبت را کمرنگ کرد، بلکه باعث شد شرایط برای حفاظت از یوزپلنگ در برخی زیستگاه های آن سال به سال بدتر شود.

ناهماهنگی پروژه یوزپلنگ با روند توسعه عمرانی کشور

یکی از مهمترین عوامل این مساله نیز آن است که در طول اجرای پروژه بین المللی یوزپلنگ، عمده تمرکز سازمان محیط زیست و مسئولان اجرای پروژه بر حفاظت از یوز ایرانی در مناطق چهارگانه محیط زیست بود، این در حالی است که در خارج از این مناطق اتفاقاتی در روند توسعه عمرانی کشور رخ داد که شرایط را برای زیست یوزپلنگ در زیستگاه و تردد امن این حیوان از کریدورهای طبیعی اش دشوارتر کرد.

معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست ادامه داد: در سال هایی که تمرکز سازمان محیط زیست و مسئولان پروژه بین المللی بر حفاظت از یوزپلنگ در مناطق حفاظت شده بود، شاهد رشد تعداد طعمه های یوزپلنگ، بهبود وضعیت منابع آبی و کاهش تعارضات انسانی و حیوانی در زیستگاه های طبیعی یوز بودیم، ولی متاسفانه ما عملا نمی توانستیم جلوی اجرای برنامه های مخربی را بگیریم که در خارج از مناطق حفاظت شده رخ می داد و باعث تهدید جمعیت یوز آسیایی می شد، زیرا اولا منابع مالی و توان نیروی انسانی ما برای انجام این کار کافی نبود و ثانیا ضوابط قانونی کشور به ما اجازه نمی داد که جلوی اجرای طرح های توسعه ای در خارج از مناطق چهارگانه را بگیریم. این در حالی است که یوزپلنگ برای زیست امن خود اساسا خواهان یک قلمروی بسیار وسیع است که صرفا به مناطق حفاظت شده محدود نمی شود و عمده کریدورهای این حیوان در خارج از مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست قرار دارند.

ابزار علمی برای حراست از یوزپلنگ ایرانی در حال انقراض نداریم

وی در ادامه تاکید کرد: قوانین کشورمان به گونه ای تعریف شده است که وقتی یک یوزپلنگ برای گسترش قلمروی خود از مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست خارج می شود، اساسا ما ابزار عملی مهمی برای حراست از این گونه در حال انقراض در دست نداریم. این قوانین در طول 21 سال گذشته به همین صورت بوده و اکنون نیز به همین صورت است. این مساله نیز باعث شده است که عواملی مثل تصادفات جاده ای، شکار یوزپلنگ در خارج از زیستگاه، حمله سگ های گله به یوزپلنگ و البته معدن کاوی در حاشیه زیستگاه های یوز در طول دو دهه گذشته، عدم موفقیت برنامه های حفاظتی پروژه بین المللی یوز آسیایی در بهبود وضعیت این گونه در حال انقراض را به همراه داشته باشد. این در حالی است که متاسفانه اکنون هم مثل تمام 21 سال قبل، ما ابزار قانونی لازم برای پیشگیری از تخریب زیستگاه های یوزپلنگ با اجرای پروژه های عمرانی در خارج از مناطق حفاظت شده را نداریم و بنابراین هنوز هم ممکن است تهدیدات موجود در خارج از مناطق حفاظت شده، بتواند به کاهش جمعیت یوز ایرانی دامن بزند.

 این اظهارات اکبری در حالی مطرح می شود که بسیاری از کارشناسان حفاظت از حیات وحش لزوم حفاظت از زیستگاه برای حفاظت از گونه را جزء مسایل ابتدایی حفاظت از گونه های ارزشمند در حیات وحش می دانند و باور دارند که اگر روند حفاظت از یوز در کشور که از بیش از دو دهه پیش شروع شده است با متدهای علمی و کارشناسی شده پیش می رفت اکنون توسعه تبدیل به کلیدواژه‌ای برای توجیه شکست احتمالی روند حفاظت از این گونه نمی شد.

در دو دهه گذشته اعتبار ویژه ای برای حفاظت از یوز اختصاص نیافته است

اکبری با تاکید بر این که کمبود اعتبارات حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در 21 سال گذشته مهمترین عامل عدم موفقیت کشورمان در جلوگیری از انقراض این گونه مهم حیات وحش بوده است، عنوان کرد: با وجود این که برنامه عمران سازمان ملل (UNDP) از سال 80 تا 96 بودجه هایی را برای حفاظت از یوز ایرانی هزینه کرد، اما چه از سال 97 به این سو که سازمان محیط زیست بدون حمایت های مالی بین المللی مشغول حفاظت از یوز آسیایی است و چه در همان دوره ای که ما حمایت های مالی سازمان ملل را دریافت می کردیم، همواره اعتبارات ما برای اجرای برنامه های لازم در جهت بهبود وضعیت حفاظتی زیستگاه های اصلی یوزپلنگ و کریدورهای آن ناکافی بوده است؛ زیرا اساسا در دو دهه گذشته هیچ گاه در بودجه های سنواتی سازمان محیط زیست، اعتبار ویژه ای برای حفاظت از یوز ایرانی پیش بینی نشد.

معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست ادامه داد: در سال 1400 مجموعا حدود 3 میلیارد و 600 میلیون تومان بودجه برای حفاظت از زیستگاه های یوزپلنگ و اجرای پروژه تکثیر در اسارت در اختیار ما قرار داده شد که ما 3 میلیارد تومان از این مبلغ را برای تقویت امکانات حفاظتی زیستگاه های توران و میان دشت هزینه کردیم و 600 میلیون تومان را نیز به پروژه تکثیر در اسارت اختصاص دادیم. این در حالی است که اساسا با بودجه 3 میلیارد تومانی حفاظت از تمام زیستگاه های یوزپلنگ در سراسر کشور، نه می توان اقدام خاصی در جهت خرید حقوق عرفی مرتع داران در این زیستگاه ها انجام داد و به مدیریت حضور دام اهلی و سگ گله به عنوان مهمترین تعارضات یوز در زیستگاه مهم پارک ملی توران پرداخت و نه می توان اقدام خاصی را برای ایمن سازی جاده هایی انجام داد که از وسط کریدورهای مهم تردد یوزپلنگ عبور می کنند.

اکبری تاکید کرد: ما برای این که کمبود شدید اعتبارات حفاظت از یوزپلنگ در سال 1400 تا حدودی در سال جاری برطرف شود، در همان سال گذشته تلاش های زیادی را برای افزایش بودجه مربوط به این گونه در حال انقراض انجام دادیم؛ به طور مثال، ما در سال گذشته برنامه نجات یوزپلنگ را برای سازمان برنامه و بودجه ارسال کردیم و خود من شخصا با معاون قبلی و فعلی سازمان برنامه جلسه برگزار کردم و از این دوستان درخواست کردم که وضعیت حفاظتی از یوز ایرانی را ببینند و اعتبار ویژه ای را برای حفاظت از این گونه مهم حیات وحش ایران اختصاص دهند، اما متاسفانه امسال هم این اتفاق رخ نداد و هیچ اعتبار مخصوصی برای جلوگیری از انقراض یوز آسیایی در بودجه سال 1401 پیش بینی نشد.

یوز ایرانی نه اولویت دولت ها بود نه از پیامدهای احتمالی انقراض آگاه بودند

 به نظر می رسد دیدگاه های معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست در مورد عدم تامین اعتبار برای پروژه حفاظت از یوز از جانب سازمان محیط زیست نشان می دهد که جلوگیری از فروپاشی اکوسیستم و حیات وحش طبیعی کشور نه تنها اولویتی برای دولت ها نبوده است بلکه نگاه بخش متولی این مساله به موضوع نیز چندان تخصصی و با در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی آن در آینده نبوده است.

پلنگ ایرانی در یک دهه آینده به سرنوشت یوز دچار خواهد شد

اکبری در توضیح بیشتر درباره بودجه سازمان محیط زیست برای حفاظت از یوز آسیایی در سال 1401 گفت: با وجود تمام مذاکرات و پیگیری هایی که ما در سال گذشته برای افزایش اعتبارات حفاظت از یوزپلنگ ‌آسیایی انجام دادیم، در سال 1401 تنها 30 میلیارد تومان برای اجرای تمام مفاد طرح تنوع زیستی به سازمان محیط زیست اختصاص یافته است. این در حالی است که ما باید بودجه طرح تنوع زیستی را برای حفاظت از حیات وحش 31 استان تقسیم کنیم و این بودجه را برای مقابله با بیماری های حیات وحش، انجام برنامه های سرشماری، نجات میش مرغ که مانند یوز در حال انقراض است، نگهداری از سایت های گوزن زرد که وضع نگران کننده ای دارد، حفاظت از دیگر گونه های در معرض انقراض و سایر مسائل مربوط به حیات وحش هزینه کنیم و همچنین بخشی از اعتبارات مربوط به بررسی گونه های آندمیک گیاهی، موزه تاریخ طبیعی، بانک‌ ژن و سایت های فسیلی حساس سازمان محیط زیست نیز از همین بودجه هزینه می شود. طبیعتا در چنین شرایطی بخش اندکی از بودجه 30 میلیارد تومانی را می توانیم به طور خاص برای اجرای برنامه های حفاظت از زیستگاه های یوزپلنگ و طرح‌ تکثیر در اسارت اختصاص دهیم.

معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست ادامه داد: ما در سال 1401 هرچقدر هم بخواهیم از اعتبارات مربوط به سایر گونه های حیات وحش و دیگر مسائل مربوط به تنوع زیستی کم کنیم و یوز آسیایی را به طور خاص مورد توجه قرار دهیم، بازهم حداکثر می توانیم 6 میلیارد تومان برای اجرای برنامه های مربوط به یوزپلنگ آسیایی در سال جاری هزینه کنیم که از این مقدار حدود 5 میلیارد تومان برای تقویت امکانات و برنامه های حفاظت از زیستگاه های یوز اختصاص می یابد و یک میلیارد تومان هم برای طرح تکثیر در اسارت باقی می ماند. البته این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که ما ناچاریم برای تقویت حفاظت از یوزپلنگ، بودجه مربوط به سایر گونه های حیات وحش را کاهش دهیم، آن هم در شرایطی که همین حالا گونه هایی مثل خرس سیاه، هوبره یا پلنگ ایرانی در وضعیت نامناسبی قرار دارند و اگر ما نتوانیم به وضعیت پلنگ ایرانی به خوبی رسیدگی کنیم، شرایط این گونه هم ده سال دیگر مثل وضع امروز یوز آسیایی می شود.

•تمامی این اتفاقات در حالی رخ داده است که اکثر دولت هایی که در یک دهه گذشته در کشور روی کارآمدند شعارهای محیط زیستی داشتند و توجه به این امر مهم را جزء برنامه های اصلی خود عنوان کرده اند اما بعد از روی کار آمدن کمترین توجه را به این مسایل داشته اند اما محمدی زاده، رییس سابق سازمان محیط زیست در این مورد دیدگاه دیگری دارد.

تهدیدهایی که از ابتدا زیستگاه یوزپلنگ را نشانه داشت و همچنان نیز وجود دارد

محمدجواد محمدی زاده، معاون سابق رئیس جمهور و رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست در گفت و گو با رکنا در تشریح جزئیات پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی عنوان کرد: در فاز اول پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی براساس تهدیدهایی که برای این گونه جانوری وجود داشت، برنامه هایی برای تقویت حفاظت از زیستگاه های یوزپلنگ تعریف شد و تعدادی هم محیط بان با بودجه مشترک سازمان محیط زیست و پروژه بین المللی یوزپلنگ به طور خاص برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی استخدام شدند.

وی افزود: از جمله تهدیداتی که در ابتدای آغاز پروژه بین المللی یوز برای زیستگاه های یوزپلنگ آسیایی شناسایی شد، چرای بیش از حد دام اهلی در زیستگاه های یوز بود، به نحوی که حتی در برخی مناطق دامداران گله های متعدد شتر را وارد زیستگاه های یوزپلنگ می کردند. یکی دیگر از تهدیدات نیز جاده های خطرناک و بدون داشتن تابلوی راهنما در کریدورهای تردد یوز ایرانی بود که در آن خودروها با سرعت غیرمجاز حرکت می کردند.

محمدی زاده ادامه داد: وجود معادن در مجاورت زیستگاه های یوزپلنگ و تردد زیاد خودروها و ماشین آلات سنگین در این معادن از جمله دیگر تهدیدات مربوط به یوز در ایران بود. همچنین در آن زمان طرح های توسعه ای زیادی شامل سدسازی، جاده سازی، برق کشی، لوله کشی و ... در زیستگاه های یوز یا اطراف آن اجرا شده یا در حال اجرا بود که تمام این موارد به عوامل تهدید جمعیت یوزپلنگ در ایران تبدیل شده بود.

اثر تغییرات اقلیمی بر اکوسیستم زیستگاه های حیات وحش در ایران

رئیس پیشین سازمان محیط زیست در ادامه گفت: تغییرات اقلیمی و آثار آن بر اکوسیستم زیستگاه های حیات وحش در ایران نیز از جمله دیگر تهدیداتی بود که در فاز اول پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی به عنوان عامل تهدید جمعیت یوز شناخته شد؛ به نحوی که ما در دو دهه گذشته به شدت با مشکلات ناشی از خشکسالی مواجه بودیم که باعث کاهش میزان علوفه مورد نیاز طعمه های طبیعی یوز و از بین رفتن برخی آبشخورها در زیستگاه ها شد.

وی در ادامه تاکید کرد: تخریب زیستگاه به علت وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی در ایران و البته ضعف ارائه آموزش های مناسب به جوامع محلی توسط حفاظت از طبیعت از جمله دیگر تهدیدات جمعیت یوزپلنگ ایرانی در دو دهه گذشته بود، بخصوص تخریب کریدورهای تردد یوز آسیایی توسط جوامع محلی باعث شد شبکه زیستگاهی حرکت یوزپلنگ ها در سطح کشور از بین برود و همین مساله نقش مهمی در محدود شدن شرایط زیست یوز ایرانی شد.

اعتبارات مالی پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی

محمدی زاده در بخش دیگری از صحبت های خود درباره اعتبارات مالی پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی توضیح داد: تفاهم نامه اولیه سازمان محیط زیست با UNDP بر اساس آن بود که بودجه پروژه یوز آسیایی به صورت پنجاه پنجاه توسط سازمان محیط زیست ایران و برنامه عمران سازمان ملل تامین شود. UNDP نیز از سال 80 تا 96 مجموعا 1.6 میلیون دلار در اختیار پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی گذاشت، اما سازمان محیط زیست در طول 16 سال اجرای پروژه حفاظت از یوزپلنگ در ایران معمولا سهم خود را پرداخت نکرد و یکی از دلایل اصلی متوقف شدن پروژه یوزپلنگ نیز همین بود که مسئولان برنامه عمران سازمان ملل می دیدند که تقریبا به صورت یک طرفه مشغول تامین اعتبارات پروژه یوزپلنگ بودند.

رئیس پیشین سازمان محیط زیست ادامه داد: علت تامین نشدن سهم سازمان محیط زیست از پروژه بین المللی یوزپلنگ، عدم پیش بینی اعتبارات لازم برای حفاظت از یوزپلنگ در بودجه های سنواتی سازمان محیط زیست توسط مجلس و در نظر گرفتن اعتبارات ویژه برای پروژه بین المللی یوز توسط دولت در طول سال های 80 تا 96 بود. همین مساله باعث شد که سازمان محیط زیست نتواند هزینه قابل توجهی در اختیار پروژه یوز بگذارد و بیشتر کمک های این سازمان به پروژه بین المللی یوزپلنگ معطوف به حمایت های لجستیکی و ارائه امکانات و نیروهای در اختیار سازمان به پروژه یوز برای تقویت حفاظت از زیستگاه ها بود.

قرار بود 150 محیط بان در 12 میلیون هکتار حافظ یوز ایرانی باشند

محمدی زاده در ادامه اظهار داشت: با شروع پروژه بین المللی یوزپلنگ در ایران، تعداد زیادی محیط بان با بودجه UNDP توسط سازمان محیط زیست استخدام شدند و تعداد محیط بانانی که به طور خاص در زیستگاه های یوز آسیایی فعالیت می کردند به 120 نفر رسید. اما در سال 96 به علت بازنشسته شدن برخی محیط بانان زیستگاه های یوزپلنگ و عدم استخدام نیروهای جدید به علت کمبود اعتبارات، تعداد محیط بانان زیستگاه های به 80 نفر کاهش یافت و عملا نیروهای سازمان محیط زیست برای حفاظت از زیستگاه های یوز به شکل محسوسی کمتر شد، این در حالی است که در برنامه ریزی های اولیه پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی قرار بود 150 محیط بان در 12 میلیون هکتار عرصه حفاظتی از یوز ایرانی فعال شوند.

وی در ادامه تاکید کرد: در فاز سوم پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی نیز قرار بود اعتباراتی معادل 500 هزار دلار برای حفاظت از یوز هزینه شود و برنامه این بود که 300 هزار دلار از این اعتبارات را سازمان محیط زیست ایران و 200 هزار دلار را UNDP تامین کند. اما از همان سال 97 که هنوز تحریم های بین المللی علیه ایران تشدید نشده بود، سازمان محیط زیست هیچ اقدامی برای پرداخت سهم خود به پروژه بین المللی یوز آسیایی انجام نداد و برنامه عمران سازمان ملل نیز تمایل زیادی برای باقی ماندن در این پروژه با شرایط موجود نداشت. به همین دلیل رفته رفته این پروژه متوقف شد و اکنون هم عملا هیچ کمک رسمی از سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن برای حفاظت از یوز آسیایی انجام نمی شود.

در مقطعی، استعلامات امنیتی افراد فعال در پروژه یوز انجام نشد

محمدی زاده با اشاره به مساله بازداشت برخی فعالان محیط زیست در بهمن 96 اینچنین گفت: یکی از عواملی که در سال های 96 و 97 به توقف پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی دامن زد، بازداشت برخی افرادی بود که به صورت مستقیم با این پروژه در ارتباط داشتند.

وی افزود: سوال مهمی که باید پرسید این است که آیا سازمان حفاظت محیط زیست در دوره ای خاص نباید افرادی را که در قالب پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی در زیستگاه های یوز تردد می کنند و حتما لازم است از دوربین های مختلف از جمله دوربین های تله ای برای اجرای پروژه های مربوط به پایش یوز استفاده کنند، از نظر استعلامات امنیتی به طور کامل بررسی می کرد؟ به عبارت دیگر، آیا نباید افرادی که با مجوز سازمان محیط زیست در پروژه بین المللی یوز آسیایی فعالیت می کردند، از میان افرادی انتخاب می شدند که  صلاحیت امنیتی لازم را می داشتند؟

مجوز طرح های عمرانی بر اساس تاب آوری زیستگاه ها صادر نمی شود

محمدی زاده بخش دیگری از صحبت هایش به تعارض منافع میان دستگاه های مختلف اجرایی برای مدیریت مناطق حفاظت شده محیط زیست از جمله زیستگاه های یوزپلنگ اشاره کرد و گفت: ما نمی توانیم انسان ها را از اطراف زیستگاه های یوزپلنگ به طور کامل خارج کنیم یا جلوی روند توسعه شهری و صنعتی در حاشیه مناطق حفاظت شده را بگیریم. اما چون ما از انجام آمایش سرزمین غفلت کرده ایم، نتوانسته ایم تاب آوری زیستگاه های حیات وحش را اندازه گیری کنیم و براساس آن به پروژه های عمرانی مختلف مجوز بدهیم.

رئیس پیشین سازمان محیط زیست ادامه داد: مشکل دیگری که در دهه های اخیر برای بسیاری از مناطق حفاظت شده محیط زیست از جمله زیستگاه های یوزپلنگ ایجاد شده، این است که عملا هیچ گونه مدیریت متمرکزی بر مناطق حفاظت شده ما وجود ندارد، به نحوی که وزارت نیرو برای اجرای پروژه های سدسازی، وزارت راه برای جاده سازی و وزارت جهاد کشاورزی برای توسعه طرح های مرتع داری عملا به نظر تخصصی کارشناسان محیط زیست توجه نکرده اند و سازمان حفاظت محیط زیست نیز نتوانسته است نظر حاکمیتی خود را اعمال کند و مانع از اجرای پروژه ها بدون رعایت ضوابط زیست محیطی شود.

وی در ادامه تاکید کرد: وقتی سازمان محیط زیست در دوره های مختلف نتوانست نظر حاکمیتی خود را برای جلوگیری از اجرای بسیاری از پروژه های عمرانی در حاشیه زیستگاه یوزپلنگ بدون ضوابط زیست محیطی اعمال کند و البته در موارد بسیاری نیز با خلأهای قانونی مواجه بودیم، طبیعی است که اجرای پروژه های عمرانی از معدن کاوی گرفته تا سدسازی، جاده سازی و طرح های مرتع داری به زیستگاه های یوز آسیایی آسیب بزند و باعث کاهش تاب آوری آنها شود.

حفاظت جذابیتی برای جوامع محلی نداشته است

محمدی زاده با اشاره به نقش مهم جوامع محلی حاشیه زیستگاه های یوز در حفاظت از این گونه ارزشمند حیات وحش گفت: ضعف آموزش جوامع محلی و عدم برنامه ریزی مناسب برای جلب مشارکت آنها در حفاظت از یوز آسیایی از جمله عوامل موثر در کاهش جمعیت یوزپلنگ در دو دهه اخیر بوده است، زیرا ما هنوز نتوانسته ایم جذابیت مادی و معنوی لازم برای جلوگیری از تخریب زیستگاه را در میان مردم حاشیه مناطق حفاظت شده محل زیست یوز آسیایی ایجاد کنیم و به همین دلیل، همچنان شاهد وجود تعارض میان جوامع محلی حاشیه زیستگاه و یوزپلنگ های موجود در آنها بخصوص در حوزه دامداری سنتی هستیم.

رئیس پیشین سازمان محیط زیست ادامه داد: ما آموزش های زیست محیطی را نیز به اندازه کافی در اختیار مردم نگذاشته ایم و هنوز هم بسیاری از افراد جوامع محلی حاشیه زیستگاه های یوزپلنگ درک نکرده اند که انقراض این حیوان می تواند تاثیر مهمی روی تغییر اکوسیستم و کاهش کیفیت زیست انسان های ساکن در حاشیه مناطق حفاظت شده داشته باشد. این در حالی است که اگر ما آموزش های لازم درباره دلایل لزوم حفاظت از یوزپلنگ را به جوامع محلی آموزش می دادیم، آنها یوزپلنگ آسیایی را هم مانند دام های خود جزء جدایی ناپذیری از زندگی شان می دانستند و برای جلوگیری از نابودی آن تلاش می کردند.

وی در ادامه تاکید کرد: تا زمانی که ما نتوانیم براساس آمایش سرزمین و شناخت مزیت های نسبی هر منطقه به تعریف معیشت جایگزین برای جوامع محلی بخصوص دامداران سنتی حاشیه زیستگاه های یوزپلنگ بپردازیم، نخواهیم توانست افراد محلی را با موضوع حفاظت همراه کنیم و تعارض منافع میان آنها و یوز آسیایی را از بین ببریم. همچنین ما باید با انجام حمایت مالی از دامداران حاشیه زیستگاه ها، برنامه های ویژه ای برای مدیریت جمعیت سگ های گله آنها داشته باشیم تا یکی از مهمترین تهدیدات جمعیت یوز ایرانی در سال های اخیر را با انجام اقداماتی عاجل از زیستگاه های یوز حذف کنیم؛ زیرا هرچه سگ های گله کمتر باشد، قطعا جمعیت علفخوارانی که می توانند طعمه یوزپلنگ محسوب شوند، افزایش خواهد یافت و در نتیجه شرایط برای زادآوری یوز آسیایی نیز بیشتر فراهم می شود.

سازمان محیط زیست باید در راس تصمیمات مربوط به طبیعت قرار گیرد

محمدی زاده در ادامه صحبت هایش در پاسخ به این سوال که چرا سازمان محیط زیست در 21 سال گذشته نتوانست به طور قاطع جلوی اجرای بسیاری از پروژه های عمرانی مخرب در زیستگاه های یوز را بگیرد، گفت: اساسا بسیاری از طرح های توسعه ای که در دو دهه اخیر یا در سال های قبل از آن در زیستگاه های یوز آسیایی یا حاشیه آنها اجرایی شده است، با فشار مقامات محلی اعم از استاندار، فرماندار یا نماینده مجلس به مرحله اجرا رسیده و سازمان محیط زیست قدرت لازم برای مقابله با این فشارها را نداشته و نتوانسته است ارائه پیوست ارزیابی های واقعی زیست محیطی برای اجرای طرح های توسعه ای در کشورمان را الزام آور کند و خودش بتواند در راس تصمیم گیران، درباره اجرا یا عدم اجرای طرح های عمرانی در عرصه های طبیعی نظر نهایی را بدهد.

وی افزود: باید توجه داشته باشیم که بسیاری از طرح های عمرانی اجراشده در حاشیه زیستگاه های یوز آسیایی هیچ تناسبی با ظرفیت های اقلیمی آن منطقه نداشته و صرفا برای کسب منافع اقتصادی کوتاه مدت از جمله رفع فوری مشکل بیکاری در یک منطقه به بهره برداری رسیده است. اساسا هم عمده طرح های توسعه ای در کشور ما مبتنی بر آمایش سرزمینی و ضوابط زیست محیطی اجرایی نمی شوند و اجرای این طرح ها عمدتا برمبنای تصمیم گیری های محلی و مقطعی انجام می شود و به همین دلیل است که در بسیاری از موارد شاهد آن هستیم که اجرای طرح های عمرانی عملا به تخریب زیستگاه های حیات وحش از جمله زیستگاه های یوز ایرانی منجر شده است.

  با توجه به اظهارات دو مقام مسئول فوق به نظر می رسد هیچ کدام از وجوه حفاظت به جز جذب بودجه از نهادهای بین المللی برای حفاظت از گونه در خطر انقراض یوز ایرانی یا به درستی انجام نیافته یا اینکه به طور کلی مورد بی‌توجهی قرار گرفته است و مسئولان این نهاد هم به صورت گزینشی تنها تعدادی از مشکلات را به عنوان مشکلات اصلی عنوان می‌کنند در حالیکه هیچ راه حل عملی برای آن ارایه نمی دهند اما بخشی از انتقادات در سالهای اخیر متوجه انجمن مردم نهاد یوزپلنگ ایرانی بود که متولی مدیریت و تامین مالی کمک های بین المللی در این زمینه بود

  پیش از این رکنا در جریان تلف شدن یک قلاده یوز ایرانی در جاده های استان سمنان در گزارشی با انتقاد از انجمن یوز ایرانی عنوان کرده بود: «ذکر این سوال از یک سازمان مردم نهاد مرتبط با اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست یعنی «انجمن یوزپلنگ ایرانی» خالی از لطف نیست که بودجه هایی که این انجمن از خارج از کشور برای حفظ یوز ایرانی دریافت کرده است، دقیقا صرف چه مواردی شده که امروز شاهد چنین ضعفی در ایمن سازی یکی از جاده های عبور یوزپلنگ آسیایی در کشورمان هستیم؟» که این انجمن در 6 بند توضیحاتی را پیرامون این موضوع ارایه داد.

بی توجهی سازمان محیط زیست به هشدارها

در روزهای گذشته و بعد از اظهار نظر حسن اکبری، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست مبنی بر عدم امکان بازگشت پیروز به طبیعت سوالاتی پیرامون این مساله به وجود آمد که آیا پیروز می تواند ژن خود را به نسل های آینده انتقال دهد یا این پروژه با شکست روبه رو شده است؟

در این باره محمود کرمی، بومشناس و پیشکسوت حفاظت از حیات‌وحش کشور در گفتگو با رکنا بیان کرد: ما باید توجه داشته باشیم که مسایل و مشکلات موجود در طبیعت ایران گونه ها را به این وضعیت کشانده است و بازگرداندن گونه های تکثیر شده در اسارت به طبیعت نیازمند ملزوماتی است که باید به آن توجه شود.

وی با اشاره به اینکه دانشمندان صاحب نامی از جمله جرج بی شلر در سالهای گذشته به ایران سفر کردند و در مورد وضعیت نابه‌سامان حفاظتی یوز هشدارهایی را دادند، تاکید کرد: متاسفانه نه این هشدارها جدی گرفته شد و نه اینکه گزارشی از پیشنهادات وی برای حفاظت از یوز در اختیار کارشناسان و رسانه ها قرار گرفت تا مورد پیگیری قرار گیرد.

استاد سابق دانشگاه تهران افزود: من چندین بار از معاون فعلی سازمان محیط زیست درخواست کردم تا پیشنهادات آقای شلر و اقداماتی را که در راستای اجرایی شدن آن انجام شده است را اعلام کنند اما متاسفانه توجهی به این مساله نشده است.

پیروز وحشی نمی شود اما می تواند منتقل کننده ژن به نسل های بعدی باشد

کرمی تصریح کرد: در آینده با توجه به امکانات موجود در کشور و درصد اهمیت این مساله انتقال ژن پیروز به نسل های بعدی امکان پذیر خواهد بود اما توانایی بازگشت آن به طبیعت به دلیل پیچیدگی وضعیت زیستگاه های ما در کشور با سوالات جدی روبه رو است.

وی با انتقاد از عدم تعامل سازمان محیط زیست با کارشناسان حوزه حیات وحش ادامه داد: متاسفانه سازمان محیط زیست سیستم بروکراتیک پیچیده ای دارد و درهای خود را به روی کارشناسان این حوزه بسته است که این موضوع مساله حفاظت از گونه های ارزشمند در کشور را با مشکلات جدی روبه‌رو کرده است.

پیشکسوت حوزه حفاظت از حیات وحش کشور گفت: یکی از مشکلات اصلی ما تخریب زیستگاه گونه های ارزشمند در حیات وحش ایران است و این پروژه های تکثیر در اسارت را با سوال جدی مواجه می کند که در صورت موفقیت پروژه های مذکور گونه های پرورش یافته به کدام زیستگاه امن که بتواند حداقل نیازهای گونه را تامین کند، منتقل خواهد شد.

وی با اشاره به نقش باغ وحش ها در دنیا در تسریع روند حفاظت از ژنوم گونه های آسیب دیده افزود: متاسفانه در کشور ما باغ وحش ها نه تنها نمی توانند نقشی مثبت در روند حفاظت داشته باشند بلکه فضایی غیرمثبت را حتی در ترویج جلب توجه افکار عمومی به حیات وحش داشته اند.

ادامه بحران های محیط زیستی در فلات ایران

 به نظر می رسد سریال شانه خالی کردن از قبول مسئولیت در قبال حیات وحش کشور به ویژه در مورد گونه در معرض خطر انقراض یوز ایرانی تکمله ای بر اولویت دار نبودن موضوعات زیست محیطی در کشور باشد و در آینده بحران های محیط زیستی را در فلات ایران تشدید ببخشد که با تسریع روند تغییرات اقلیمی و بحران آب قابلیت تبدیل شدن به قدرتمندترین چالش ایران در دهه های آینده را خواهد داشت.