در گفتوگوی رکنا با روان شناس کودکان مطرح شد؛
زخم هایی که روی پوست کودکان نیست و در آینده سر باز می کند/ علت طغیان نوجوانان علیه والدین
رکنا: دکتر علیرضا تبریزی در مورد آسیب هایی که کودکان در نتیجه تنبیه و آزار والدین در آینده می بینند نکاتی را ارائه کرد. او با بیان اینکه باید باور "من خوب هستم، دیگران هم خوب هستند" را از کودکی در ذهن افراد نهادینه کنیم ابراز داشت: وقتی افراد به سنین بزرگسالی می رسند، سعی می کنند تا احساس خوب بودن شان را از روش های دیگر بدست آورند. به عنوان مثال افرادی که در کودکی تحقیر شده اند، شروع به دریافت توجه از دیگران بواسطه روش های عجیب و غریب می کنند.
کودکان از نظر روانکاوی در 5 سال اول زندگی شخصیت اصلی خود را شکل می دهند. تعاملات و معاشرت کودکان می تواند تاثیر بسزایی در رشد شخصیتی آن ها داشته باشد. گاهی کودکان مورد تحقیر و آزار روحی و روانی قرار می گیرند. این آزار های روحی می تواند تبعات دشواری برای کودکان در سنین بزرگسالی به بار آورد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، همواره در تعامل با فرزندان و کودکان نکات ریز و درشت زیادی مشاهده می شود. کودکان به دلیل آن که حساسیت زیادی نسبت به اطراف شان دارند، به سرعت اتفاقات دور و برشان را یاد گرفته و تاثیر می پذیرند. بنا به گفته روانکاوان، شخصیت کودکان در 5 سال اول زندگی تشکیل می شود، این مطلب بیانگر اهمیت سال های کودکی است و نشان می دهد که هر نوع ارتباط و معاشرت با کودکان می تواند تبعات بلندمدت بگذارد.
متاسفانه برخی از خانواده ها به علت ناآگاهی با فرزندان خود مانند بزرگسالان رفتار می کنند یا آن ها را مورد تحقیر و سرزنش قرار می دهند. گاهی مشاهده می کنیم که افراد بزرگسال به قصد شوخی کردن، به کودکان عباراتی مثل قد کوتاه، کوتوله، کوچولو یا عباراتی که نشانگر ضعف آن ها نسبت به بزرگسالان است را به کار می برند. گاهی هم به شکل مستقیم با ادبیاتی تند و پرخاشگرانه آن ها را اصطلاحاً تنبیه می کنند و به شکلی دیگر مایه شکل گیری احساس حقارت در آن ها می شوند. این موارد مثل زخم هایی هستند که نه روی پوست بلکه بر روح و روان کودکان حک می شوند و تا بزرگسالی نیز در صورت عدم توجه شخص یا خانواده اش، با او همراه و بر رفتار و حرکات او اثر می گذارند.
لزوم پذیرش باور"من خوب هستم، دیگران خوب هستند"
دکتر علیرضا تبریزی، متخصص روان شناسی کودکان در مورد تاثیر آسیب و آزاری که افراد در سنین کودکی می بینند به خبرنگار رکنا گفت: یکی از نکاتی که مورد تاکید روان شناسان در حوزه تربیت فرزندان قرار دارد، این است که انسان ها باید باور "من خوب هستم، دیگران هم خوب هستند" را بپذیرند. باور "من خوب هستم" باعث می شود تا عزت نفس افراد بالا رود. وقتی به دیگران توهین می کنیم، روی باور من خوب هستم آن ها تاثیر گذاشته و تخریب شان می کنیم. در واقع با این کار عزت نفس کودک تخریب شده و احساس من خوب نیستم در آن ها تقویت می شود.
طغیان در نوجوانی در نتیجه عدم پذیرش خوب بودن انسان هاست
وی ادامه داد: وقتی احساس من خوب نیستم در کودکان تقویت شود، در سنین نوجوانی شروع به طغیان می کنند. آن ها سعی می کنند به والدین شان اثبات کنند که من خوب هستم. آن ها سعی می کنند تا توانایی هایشان را به رخ والدین بکشند و این موضوع فقط از طریق جنبه های مثبت نشان داده نمی شود. به عنوان مثال آن ها در ذهن خود به والدین شان می گویند: شما فکر می کنید من بی عرضه ام، اما من سیگار می کشم، مشروب می خورم، تا دیر وقت در بیرون از منزل می مانم و در زمان کرونا ماسک نمی زنم. به عبارتی افراد با اقدامات نامطلوب عملاً به والدین شان اثبات می کنند که انسان خوبی هستند و احساس خوب بودن را از این طریق در خودشان ایجاد می کنند.
تبعات منفی احساس خوب نبودن در بزرگسالی
تبریزی در بیان اثرات روش های تربیتی کودکان در سنین بزرگسالی گفت: وقتی افراد به سنین بزرگسالی می رسند، سعی می کنند تا احساس خوب بودن شان را از روش های دیگر بدست آورند. به عنوان مثال لباس های عجیب و غریب به تن می کنند تا به دیگران بفهمانند که با آن ها متفاوت هستند ولی در عین حال انسان خوبی هستند. افرادی که در کودکی تحقیر شده اند، شروع به دریافت توجه از دیگران از طریق روش های عجیب و غریب می کنند. آن ها سعی می کنند به دیگران بفهمانند که علی رغم تفاوت با دیگران اما انسان خوبی هستند. احساس من خوب نیستم می تواند بر ایجاد اختلالات خلقی، افسردگی، خودکشی و به خطر افتادن سلامت روان افراد طی سال های متمادی منجر شود.
ضرورت آموزش فرزندپروری به والدین
این متخصص روان شناسی کودکان در توصیه به والدین برای برخورد با کودکان گفت: آموزش فرزندپروری به عنوان راهکاری کلی برای والدین می تواند موثر باشد. والدین باید والدگری یادبگیرند تا بتوانند در تربیت فرزندان شان اثرگذار باشند. در حال حاضر پدرومادر ها از طریق یادگیری مشاهده ای یکسری مدل ها را در جریان فرزندپروری شان اجرا و به همین میزان بسنده می کنند. در این میان باید توجه داشت که ارائه توجه بدون قید و شرط می تواند احساس من خوب هستم را در کودکان به وجود آورد. به عبارتی در این نوع فرزندپروری توجه مثبت و تشویق های والدین فقط در صورت بروز رفتارهای مثبت از سوی کودکان ارائه نمی شود، بلکه با هر کاری مثل سلام کردن، تر و تمیز کردن اتاق و سایر کارهای روزمره باید کودکان را تحسین و تشویق کرد.
لزوم دادن توجه مثبت بدون شرط و فرزندپروری توسط والدین
علیرضا تبریزی در پایان اظهار داشت: می توان وقتی کودکان در حال راه رفتن هستند آن ها را در آغوش گرفت و نوازش کرد. همچنین با بیان جملات محبت آمیز، حس خوبی به آن ها منتقل نمود. این جملات به کودکان کمک می کند تا خودشان را دوست داشته باشند و در سنین بالاتر از چیزی که هستند راضی و احساس خوبی از خودشان داشته باشند، آن ها در این صورت نیازی نمی بینند که خود را تبدیل به چیزی کنند که نیستند. به طور کلی دادن توجه مثبت غیر شرطی و یادگیری مهارت های فرزندپروری بهترین راهکار برای تربیت صحیح کودکان است.
ارسال نظر