جنجال "تویست داغم کن" در ایران / گفتگو با ر. اعتمادی + فیلم
حجم ویدیو: 123.01M | مدت زمان ویدیو: 00:15:42

به گزارش گروه فرهنگی رکنا: اعتمادی بنیانگذار و سردبیر اولین مجله با مخاطب ویژه نسل جوان ایران بود. مجله جوانان از نشریات مؤسسه اطلاعات در سال های دهه چهل و پنجاه با سردبیری اعتمادی (۱۳۴۵–۱۳۵۹) به یکی از پرفروش‌ترین مجلات ایران تبدیل شد که فراتر از مرزهای ایران حتی در دیگر کشورهای فارسی‌زبان همانند افغانستان و تاجیکستان هواداران خود را داشت.

وی بیشتر کتاب‌هایش را با نام مستعار ر. اعتمادی به چاپ رسانده‌است. او بیشتر شهرت ادبی‌اش را به خاطر سوژه‌های داستان‌های خود دارد. 

ر. اعتمادی یکی از معدود رمان نویسان معاصر ایرانی است که چندین نسل جوان ایران علی‌رغم همه محدودیت‌های چاپ کتاب هایش، بسیاری از کتاب‌های او را خوانده‌اند و می‌شناسند.

رکنا برای معرفی این پیشکسوت و انتشار تجربیات وی به گفتگو با او پرداخت که شرح آن به صورت مکتوب و تصویری در 9 شب آینده و راس ساعت 21 منتشر خواهد شد.

رجبعلی اعتمادی از ماجرای سربازی رفتنش شروع کرد و گفت: من زودتر از سنی که نظام وظیفه تعیین می کند داوطلبانه رفتم. چون معدل من خوب بود می توانستم دوره سربازی را در تهران بگذرانم اما از آن جایی که علاقه مند بودم سرزمینم را بیشتر بشناسم تیپ رشت را انتخاب کردم و در آن یکسال در رشت، منجیل و آستارا که خط مرزی ایران و شوروری سابق در آن سال ها بود، گذراندم.

قبولی در آزمون اطلاعات
این روزنامه نگار پیشکسوت به ماجرای ورودش به موسسه اطلاعات اشاره کرد و گفت: موسسه اطلاعات در سال 1335 یک کنکوری برای تشکیل اولین کلاس خبرنگاری در ایران برگزار شد، حدود 800 نفر دراین آزمون شرکت کردند 15 نفر انتخاب شدند که یکی از آن ها من بودم، شاید انتخاب من به این دلیل بود که در دوران نوجوانی عاشق مطالعه بودم و تقریبا تمام آثار بزرگان جهان را خوانده بودم، تا جایی که وقتی 14 سالم بود دیگر آثاری از بزرگان جهان نبود که نخوانده باشم؛ به مسائل روز نیز علاقه مند بودم و مجلات و روزنامه ها را می خواندم.
وی ادامه داد: از آنجا که خوی و خصلت من وفاداریست با اینکه پیشنهادات دیگری خارج از روزنامه اطلاعات داشتم اما تا آخرین روز ممکن قبول نکردم. من در اطلاعات دو جنبه خاص داشتم، یکی جنبه روزنامه نگاری که مسیر خود را در اطلاعات شروع کردم و تا اینکه معاون سردبیرکل روزنامه شدم که در سال 1345 پیشنهاد انتشار مجله جوانان را دادم و جوانان منتشر شد، یک بخش عمده کار من روزنامه نگاری بود که موفق شدم چهارصد هزار تیراژ برای مجله بیاورم که در تاریخ ایران بی نظیر بود.

آغاز ماجراجویی در مجله جوانان
اعتمادی در ادامه سخنان خود به دو بار شکست مجله جوانان پیش از آنکه وی مسئولیت آن را بر عهده بگیرد اشاره کرد و گفت: زمانی که من پیشنهاد انتشار مجله جوانان را دادم به من گفتند مگر نمی دانی که ما دو بار این مجله را چاپ کردیم اما هر دوبار با شکست مواجه شدیم؟ گفتم که علتش این است که شما مجله منتشر می کردید تا بزرگان درباره جوانان صحبت کنند اما من می خواهم مجله ای منتشر کنم که جوانان به بزرگترها بگویند، شما باید با من چگونه برخورد کنید و خواسته های جوانان چیست؟
وی گفت: بخش دوم کار من که همچنان همراه من است رمان نویسی و کتاب نویسی است که از زمانی که در مجله اطلاعات هفتگی خبرنگار ویژه بودم از آن موقع تمرین داستان نویسی را شروع کردم و اولین رمان های من با استقبال خوبی مواجه شد و اولین رمانی که بسیار صدا کردم نامش "تویست داغم کن" بود.

برای اولین بار در تاریخ رمان نویسی ایرانی ظرف یک هفته پنج هزار نسخه از آن فروش رفت. از آن سال تاکنون حدود 40 رمان منتشر کردم که دوره های مختلفی داشته است. در 13 سال اوایل انقلاب ممنوع القلم بودم و کتاب های من چاپ نمی شد. بعد از 13 سال اجازه فعالیت داده شد که هم رمان های قدیم و هم رمان های جدید چاپ شد و تا هشت سال این مسیر ادامه داشت تا اینکه دوباره مشکل درست شد و اکنون شش رمان منتشر نشده دارم که در وزارت ارشاد مانده است. سلایق افراد متفاوت است و هر کسی که حکومت را در دست می گیرد یک نوع سلیقه دارد اما من کار خودم را انجام می دهم و همچنان رمان هایم را می نویسم، بالاخره یک روزی این ها چاپ می شود.

عشق، کهنه نشدنی ترین دستاورد بشر 
اعتمادی در ادامه با بیان اینکه جوهره رمان هایش همچنان آمیخته با عشق است گفت: بخش دیگری را به رمان نویسی اضافه کردم که آن رمان های عرفانی است. اولین کارم در این زمینه رمانی به نام"آبی عشق" بود، آخرین کاری که دراین حوزه انجام دادم رمانی است که در حدود یک ماه پیش منتشر شده است که نام آن "سفر عشق به سلطان ساوالان" است. این رمان در حقیقت الهام گرفته از منطق الطیر عطار است. در این رمان انسان است که هفت مرحله را پشت سر می گذارد و به کوه سبلان می رسد.
وی در ادامه در خصوص چرایی محوریت عشق در داستان هایش گفت: من به این دلیل عشق را در داستان هایم به عنوان ماده اصلی انتخاب کردم که چون عشق هیچوقت کهنه نمی شود. همان موقع که رمان های من خیلی فروش داشت برخی گروه از جوانان که اهل سیاست بودند می آمدند و می گفتند که همه جوانان رمان های شما را می خوانند پس چرا یک رمان سیاسی نمی نویسی؟ من در جواب می گفتم که رمان های سیاسی زمان دارد و وقتی آن مشکل سیاسی حل شد، آن رمان نیز تا ابد مرده است امام کارهایی که عشق و زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم دست مایه اصلی آن ها است همیشه خواد ماند. برای مثال کارهای شکسپیر هنوز هم چاپ می شود، روی پرده های نمایش می آید و از آن ها فیلم تهیه می شود. زیرا سیاسی نیست و زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم زمان خود را روایت می کند.

توجه مردم، گنج نویسنده
این روزنامه نگار و رمان نویس پیشکسوت در ادامه گفت: من در این دو رشته رکوردهایی را برای خود داشته ام، اما آن چه که برای من مهم است رکورد نیست، بلکه توجه و علاقه مردم به کارهای من است و من با مردم نوعی ارتباط روحی دارم، برای یک نویسنده همین مهم است. آن چیزی که من را تاکنون نگهداشته و باعث شده در سن 85 سالگی لااقل عصا دست نگیرم همین محبت های مردم است و به همین جهت هم به خارج از ایران نرفتم.
اعتمادی در بخش دیگری از سخنان خود به لزوم تغییرات بنیادی در نوع روزنامه نگاری و مجله نویسی در ایران اشاره کرد و گفت: اشتباهی که در ایران اتفاق افتاد این بود که ارتباط نسل قبلی با نسل جدید قطع شد. 
ادامه این مصاحبه را فرداشب ساعت 21 در رکنا پیگری کنید. 

قسمت های دیگر:

قسمت دوم: ماجرای افشاکردن عشرتکده اشراف توسط ر.اعتمادی خبرنگار حوادث + فیلم

قسمت سوم: ماجرای عجیب "ر. اعتمادی" نویسنده سرشناس با معتادان + فیلم

 

وبگردی