روز جوان در روزگار دلار 90 هزار تومانی / رویاهایی که زود دفن می‌شوند

 به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، امروز در ایران روز جوان است. روز جوان به جای آنکه روز جشن و امید باشد، بیشتر به یک روز نمادین برای یادآوری مشکلات نسلی بدل شده است که در سخت‌ترین شرایط  رشد کرده و هنوز هم درگیر چالش‌هایی است که بیش از هر زمان دیگری آینده‌اش را تهدید می‌کند.

اقتصادی که جوانی را به چالش کشیده است

جوانی در ایران با واقعیتی آغاز می‌شود که بیش از هر چیز به اقتصاد وابسته است. نرخ دلار که در هفته‌های اخیر از 90هزار تومان عبور کرده، نشانه‌ای از اقتصادی است که مدام  قدرت خرید مردم را کاهش می‌دهد. در چنین شرایطی، داشتن یک شغل با درآمدی که حداقل کفاف زندگی را بدهد، برای بسیاری از جوانان به یک رؤیا تبدیل شده است.

بر اساس اعلام کارشناسان، خط فقر در ایران رقمی فراتر از دستمزد بسیاری از شاغلان است. این یعنی بخش بزرگی از جوانانی که موفق شده‌اند وارد بازار کار شوند، همچنان زیر فشار هزینه‌های کمرشکن زندگی دست‌وپا می‌زنند.

از سوی دیگر، کسب‌وکارهای نوپا و استارتاپ‌هایی که می‌توانستند محملی برای رشد نسل جوان باشند، در سایه تحریم‌ها، بوروکراسی پیچیده  یا به کلی از بین رفته‌اند یا در مسیر رشدشان با موانع فراوانی روبه‌رو هستند.

امکان راه‌اندازی یک کسب‌وکار برای بسیاری از جوانان ایرانی، دیگر تنها به ایده و دانش بستگی ندارد؛ بلکه سرمایه‌گذاری، روابط و دسترسی به رانت‌های دولتی، مهم‌ترین پیش‌شرط موفقیت به شمار می‌رود.

ازدواج و فرزندآوری؛ تصمیماتی که دیگر ساده نیستند

ازدواج و تشکیل خانواده، زمانی از مراحل طبیعی زندگی یک جوان محسوب می‌شد. اما امروز، برای بسیاری از جوانان، ورود به زندگی مشترک به چالشی حل‌نشدنی تبدیل شده است. هزینه‌های بالای مسکن، جهیزیه، مراسم ازدواج و حتی مخارج روزمره، باعث شده که بسیاری از جوانان قید ازدواج را بزنند یا آن را تا سنین بالا به تعویق بیندازند.

در این میان، کسانی که با وجود تمام سختی‌ها ازدواج می‌کنند، اغلب پس از مدت کوتاهی با بحران‌های اقتصادی و فشارهای معیشتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند .

فرزندآوری نیز در چنین شرایطی، از یک انتخاب شخصی به یک دغدغه غیرممکن تبدیل شده است. بسیاری از زوج‌های جوان به دلیل نبود ثبات اقتصادی و نگرانی از آینده، از فرزندآوری منصرف شده‌اند. این مسئله، در بلندمدت می‌تواند بحران‌های جمعیتی را نیز تشدید کند.

عشق و زندگی شخصی؛ وابسته به توان مالی

در گذشته، عشق و روابط عاطفی، بیشتر بر پایه احساسات و درک متقابل شکل می‌گرفت، اما در شرایط کنونی، مسائل اقتصادی به عاملی تعیین‌کننده در روابط جوانان تبدیل شده است. هزینه‌های بالای تفریحات، مسکن، خودرو و حتی هزینه‌های کوچک روزمره، باعث شده که جوانان ایرانی برای داشتن یک رابطه عاطفی پایدار نیز با چالش‌های جدی روبه‌رو باشند.

وقتی یک جوان برای خرید ساده‌ترین نیازهای خود دچار مشکل است، چگونه می‌تواند به داشتن یک رابطه عاطفی سالم فکر کند؟ بسیاری از روابط، در همان مراحل ابتدایی به دلیل مشکلات مالی از هم می‌پاشند و آن‌هایی که ادامه می‌یابند، اغلب تحت تأثیر فشارهای اقتصادی قرار می‌گیرند.

سایه سنگین تبعیض بر سر آینده جوانان

علاوه بر مشکلات اقتصادی، جوانان ایرانی با یک مشکل جدی دیگر نیز مواجه‌اند: تبعیض در دستیابی به فرصت‌های شغلی و مدیریتی. در بسیاری از بخش‌های دولتی و حتی خصوصی، انتصاب‌ها بر اساس شایستگی انجام نمی‌شود، بلکه وابستگی‌های سیاسی، خانوادگی و جناحی، تعیین‌کننده موقعیت افراد است.

جوانانی که دارای توان علمی و مهارت‌های بالا هستند، در بسیاری از مواقع، از دستیابی به جایگاه‌های مناسب محروم می‌شوند، در حالی که افراد کم‌صلاحیت اما دارای روابط قدرتمند، به راحتی در موقعیت‌های کلیدی قرار می‌گیرند. این روند، باعث شده که بسیاری از جوانان مستعد، انگیزه خود را از دست بدهند و به فکر مهاجرت یا انزوا بیفتند.

زیرساخت‌های فرسوده، مانعی برای پیشرفت نسل جوان

یکی دیگر از چالش‌های بزرگ جوانان ایرانی، مواجهه با زیرساخت‌های فرسوده‌ای است که نه‌تنها رشد و پیشرفت را کند کرده، بلکه زندگی روزمره را نیز دشوار کرده است.

از سیستم آموزشی گرفته تا شبکه حمل‌ونقل، از صنعت فناوری تا فضای شهری، همه‌چیز نشان از یک عقب‌ماندگی دارد که بخش عمده‌ای از آن، به دلیل تحریم‌ها و بخش دیگر، ناشی از سوءمدیریت و عدم برنامه‌ریزی بلندمدت است.

احساس سهرابی، فعال حوزه کارگری در خصوص روند زندگی جوانان در ایران در آستانه روز جوان اینگونه به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: هنگامی که یک جوان مشاهده می‌کند که امکان برنامه‌ریزی مشخصی برای آینده خود در رشته تخصصی مورد علاقه‌اش وجود ندارد و زیرساخت‌های لازم برای پیشرفت حرفه‌ای او مهیا نیست، به‌تدریج دچار سرخوردگی، ناامیدی و حتی فرسودگی می‌شود .  این مسئله به شدت خطرناک است، زیرا نیروی جوانی، که سرمایه اصلی هر کشور برای توسعه و پیشرفت محسوب می‌شود، در صورت نداشتن امید به آینده، دیگر انگیزه‌ای برای  تلاش نخواهد داشت. در همین راستا، این سخن حضرت امام (ره) به ذهن من می‌رسد که در بیانیه گام دوم انقلاب نیز مورد تأکید قرار گرفته است؛ ایشان اشاره کرده‌اند که یکی از چالش‌های اساسی کشور، عدم استفاده بهینه از ظرفیت‌های جوانان است. این موضوع جای تأمل دارد که چرا کشور از توانایی‌های نیروی جوان خود بهره‌برداری مناسبی نمی‌کند؟ چنانچه فردی سال‌ها وقت و انرژی خود را صرف تحصیل کرده و مدارج علمی را طی کند، اما در نهایت با مشکل اشتغال مواجه شود، طبیعی است که این مسئله برای او ناامیدکننده خواهد بود. حال اگر در کنار این مسئله، شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور نیز ناپایدار باشد، پرسش اساسی این است که آیا چنین فردی می‌تواند آینده‌ای معقول و مطمئن برای خود متصور شود؟ آیا چشم‌اندازی برای پیشرفت، ارائه خدمات مؤثر به جامعه و دستیابی به جایگاه اجتماعی مطلوب برای او وجود دارد؟

این فعال حوزه کارگری با تاکید بر اینکه امروزه جوانانی که در جامعه زندگی می‌کنند، از نزدیک شاهد چالش‌های اقتصادی و معیشتی خانواده‌های خود هستند. طبیعی است که افراد در دوران رشد و بلوغ، الگوهای رفتاری خود را از محیط پیرامونی، به‌ویژه از والدینشان دریافت کنند ادامه داد: زمانی که یک جوان می‌بیند که پدر یا مادر او که سال‌ها در یک شغل مشغول به کار بوده‌اند، اکنون با مشکلات اقتصادی جدی مواجه شده‌اند و حتی پس از بازنشستگی قادر به تأمین حداقل‌های معیشتی خود نیستند، چه تصوری از آینده خود خواهد داشت؟ برای مثال، خانواده‌ای که قصد دارد در پایان هفته ساعاتی را در کنار یکدیگر سپری کند، اما درگیر مشکلات مالی و معیشتی است، یا پدری که با بیماری خاصی دست‌وپنجه نرم می‌کند و به دلیل هزینه‌های سنگین دارو و درمان، قادر به تهیه داروهای موردنیاز خود نیست، همه اینها تأثیرات روانی شدیدی بر فرزندان و جوانان آن خانواده خواهد گذاشت. آنان از نزدیک شاهد هستند که چگونه عدم ثبات اقتصادی، افزایش قیمت‌ها و ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه، کیفیت زندگی خانواده را تحت تأثیر قرار داده است. حال پرسش این است که در چنین شرایطی، چگونه از یک جوان انتظار داریم که نسبت به آینده خود امیدوار باشد و به‌عنوان یک نیروی کارآمد در کشور باقی بماند و برای پیشرفت آن تلاش کند؟ تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران کشور، از جمله مسئولان دولتی و اعضای شورای عالی سران قوا، باید نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری نشان دهند. آنان باید درک کنند که جوانان به دلیل عدم امید به آینده، بیش از پیش به فکر مهاجرت هستند.

اشغال شدن فرصت‌های شغلی توسط افراد بازنشسته

وی تاکید داشت: امروزه یکی از چالش‌های اساسی در حوزه اشتغال، اشغال شدن فرصت‌های شغلی توسط افراد بازنشسته است. این موضوع سبب کاهش فرصت‌های ورود جوانان تحصیل‌کرده به بازار کار شده و آنان را از دستیابی به جایگاه‌های شایسته خود بازمی‌دارد. فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که آمادگی ورود به عرصه اشتغال را دارند، به دلیل نبود موقعیت‌های شغلی مناسب، از تشکیل خانواده، مشارکت اقتصادی و ارائه خدمات به جامعه بازمی‌مانند.این گروه از جوانان، در حالی که انگیزه و توانایی لازم برای فعالیت اقتصادی دارند، به دلیل عدم وجود فرصت‌های شغلی متناسب، ناگزیر به مهاجرت می‌اندیشند. با توجه به ظرفیت‌های بالقوه‌ای که در کشور وجود دارد، نباید این سرمایه‌های انسانی نادیده گرفته شوند؛ بلکه باید برای توسعه و پیشرفت کشور از توانمندی‌های آنان بهره برد.

آسیب‌های اشتغال در دهه اخیر و کاهش انگیزه جوانان برای کار

احسان سهرابی با گفتن از اینکه وضعیت اشتغال جوانان در دهه اخیر با مشکلات متعددی روبه‌رو بوده است که تأثیرات منفی بر انگیزه آنان برای ورود به بازار کار داشته است بیان داشت: بسیاری از جوانان، پس از ورود به مشاغل مختلف، به دلیل شرایط نامناسب، دستمزدهای ناکافی و نبود امنیت شغلی، خیلی زود از کار خود کناره‌گیری می‌کنند. دلیل اصلی این موضوع، عدم تأمین نیازهای حداقلی معیشتی است که موجب می‌شود افراد به جای فعالیت در بخش‌های تولیدی و صنعتی، به مشاغل واسطه‌گری و دلالی روی آورند؛ زیرا این حوزه‌ها، در مقایسه با مشاغل تولیدی، سود بیشتری دارند و امنیت اقتصادی بهتری را برای آنان فراهم می‌کنند.یکی از مشکلات اساسی در این زمینه، تعیین دستمزدهای غیرواقعی و عدم تناسب حقوق با هزینه‌های معیشتی است. در شرایطی که هزینه‌های زندگی به‌شدت افزایش یافته است، دستمزدهای فعلی قادر به تأمین نیازهای اولیه جوانان نیستند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از آنان تمایلی به ورود به مشاغلی مانند کار در کارخانه‌ها نداشته باشند و در عوض به سمت فعالیت‌های واسطه‌گری و مشاغل غیرمولد گرایش پیدا کنند.

تأثیر بی‌ثباتی اقتصادی بر آینده جوانان و خانواده‌ها

این کارشناس حوزه کارگری افزود: روند کنونی اقتصاد کشور، موجب شده است که بسیاری از خانواده‌ها توان تأمین مالی جوانان خود را از دست بدهند. والدینی که زمانی قادر به حمایت مالی از فرزندانشان بودند، اکنون خود در شرایط دشوار اقتصادی قرار دارند و با مشکلات معیشتی متعددی مواجه‌اند. این وضعیت، نه‌تنها آینده شغلی جوانان را تحت‌الشعاع قرار داده، بلکه موجب افزایش شکاف‌های اقتصادی و کاهش سطح رفاه اجتماعی شده است.علاوه بر این، یکی از نگرانی‌های اساسی، افزایش هزینه‌های درمانی و بهداشتی است. در حالی که در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور همواره بر این نکته تأکید شده است که مردم نباید غیر از رنج بیماری، دغدغه دیگری داشته باشند، اما در عمل، هزینه‌های درمان به یکی از چالش‌های مهم اقتصادی خانواده‌ها تبدیل شده است. این مسئله به‌ویژه برای جوانانی که به‌دنبال استقلال اقتصادی هستند، دشواری‌های مضاعفی ایجاد کرده است.

چالش حضور مدیران بازنشسته در بخش‌های دولتی و خصوصی

سهرابی با اشاره به یکی دیگر از معضلات جدی در حوزه اشتغال گفت: بسیاری از مدیران بازنشسته، به‌جای واگذاری مسئولیت‌ها به جوانان متخصص، همچنان در ساختارهای اجرایی باقی می‌مانند. این افراد یا به‌عنوان مشاور در همان سازمان‌ها فعالیت خود را ادامه می‌دهند، یا پس از بازنشستگی در بخش خصوصی مشغول به کار می‌شوند.در حالی که قوانین مشخصی برای بازنشستگی و خروج این افراد از سیستم مدیریتی وجود دارد، اما در عمل، این قوانین به‌طور کامل اجرا نمی‌شوند. نتیجه این روند، بسته شدن مسیرهای شغلی برای جوانان و کاهش فرصت‌های آن‌ها در عرصه‌های مدیریتی است. با این وضعیت، نیروی جوان و متخصص کشور از ایفای نقش در توسعه اقتصادی محروم می‌شود و این امر، پیامدهای منفی در بلندمدت به‌همراه خواهد داشت.

تأثیر شرایط اقتصادی بر بخش خصوصی و اشتغال جوانان

 یکی از بخش‌هایی که بیشترین تأثیر را از وضعیت نامساعد اقتصادی پذیرفته، بخش خصوصی است. در حال حاضر، بسیاری از کارفرمایان با مشکلاتی نظیر کمبود سرمایه، نبود نیروی انسانی متخصص و نوسانات اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این عوامل، موجب کاهش ظرفیت جذب نیروی کار در این بخش شده است. نظر شما چیست؟ سهرابی اینگونه توضیح داد:  عدم حمایت‌های لازم از کسب‌وکارهای داخلی باعث شده است که برخی از کارفرمایان، به‌جای استفاده از نیروی کار ایرانی، به‌کارگیری نیروی کار خارجی را ترجیح دهند. افزایش ورود نیروی کار مهاجر به کشور و اشتغال آن‌ها در بخش‌های مختلف، موجب افزایش فشار بر بازار کار داخلی شده و فرصت‌های شغلی جوانان ایرانی را محدودتر کرده است.در چنین شرایطی، یکی از مهم‌ترین مسائل، ایجاد فضای اعتماد برای جوانان و افزایش امید به آینده است. هنگامی که یک دانش‌آموز در مقطع راهنمایی، پیش از ورود به دانشگاه، به این نتیجه می‌رسد که آینده‌ای جز مهاجرت ندارد، این نشان‌دهنده بحرانی عمیق در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و اجتماعی است.برای جلوگیری از گسترش این بحران، لازم است که سیاست‌های اشتغال‌زایی، حمایت از تولید داخلی و توسعه کسب‌وکارهای نوین به‌گونه‌ای تدوین شود که جوانان احساس کنند می‌توانند در کشور خود پیشرفت کنند. افزایش مشارکت اجتماعی، تنها در صورتی امکان‌پذیر خواهد بود که اعتماد جوانان به تصمیم‌گیرندگان کشور جلب شود.

احسان سهرابی- کارشناس حوزه کارگری در پایان تاکید داشت: اگر این روند ادامه پیدا کند و نسل جوان احساس کند که در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های کلان جایگاهی ندارد، این موضوع نه‌تنها به یک بحران اقتصادی، بلکه به یک چالش  جدی تبدیل خواهد شد. بنابراین، ایجاد بسترهای مناسب برای اشتغال، حمایت از نیروی کار جوان، شفاف‌سازی فرآیندهای مدیریتی و حذف تبعیض‌های موجود، از جمله اقداماتی است که می‌تواند موجب بازگشت امید به آینده در میان جوانان شود.

  • فیلم تریلر شوخی با استاد تاکاگی Teasing Master Takagi san Movie

وبگردی