رکنا گزارش می دهد
نسلکشی پلنگهای ایرانی/ ضعف مدیریت سازمان محیط زیست در برابر گونه های در معرض انقراض / بیبرنامگی، بیتفاوتی!
مرگ پیاپی پلنگهای ایرانی در سراسر کشور دیگر حتی به تیتر یک رسانهها هم تبدیل نمیشود، گویی این فاجعه به امری عادی بدل شده است. در تازهترین مورد، لاشه یک پلنگ در منطقه حفاظتشده کوه بزنگان سرخس پیدا شد، بیآنکه جزئیات دقیقی از علت مرگ، جنسیت یا سن آن اعلام شود. در همین حال، روزگذشته پلنگ دماوند که روزها با بیماری شدید دستوپنجه نرم میکرد، جان خود را از دست داد.
![نسلکشی پلنگهای ایرانی/ ضعف مدیریت سازمان محیط زیست در برابر گونه های در معرض انقراض / بیبرنامگی، بیتفاوتی!](https://cdn.rokna.net/thumbnail/BkKa2Yo5QT3I/yYGYIWiRH1jE7SFsFf8OS8GtVdPr30fs0wJj5HjN1IuvcJmljcN6H8bAsgVZzpzYCc2Paf9tWNy3TqJ7J2yYx6_iJ_9nS3dv9VaDD9pzMsmGiYQZhOmIlhgOn3kc4a2cu-sqRij4X3KvtfuJ1_NwVg,,/%D9%86%D8%B3%D9%84+%DA%A9%D8%B4%DB%8C+%D9%BE%D9%84%D9%86%DA%AF+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg)
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بیبرنامگی، بیکفایتی و بیتفاوتی؛ این سه واژه، خلاصهای از عملکرد سازمان محیط زیست در قبال حفاظت از گونههای در معرض انقراض ایران است.اما چه کسی پاسخگوی این فجایع است؟ بر اساس برآوردهای دو دهه پیش، ایران میزبان ۵۵۰ تا ۸۵۰ قلاده پلنگ بود، اما در شرایط فعلی هیچ آمار دقیقی از جمعیت این گونه در کشور وجود ندارد.
روند روبهرشد شکار غیرمجاز، تصادفات جادهای، تخریب زیستگاه و درگیری با دامداران، جمعیت این گونه را به مرز نابودی کشانده است. با وجود هشدارهای مکرر متخصصان و فعالان محیط زیست، سازمان محیط زیست همچنان به شیوهای منفعل عمل میکند و حتی یک برنامه ملی و عملیاتی برای حفاظت از پلنگ ایرانی ارائه نداده است.
شکار، مسمومیت، تخریب زیستگاه؛ پلنگ ایرانی در محاصره تهدیدات
مرگ پلنگها در مناطق مختلف ایران همچنان ادامه دارد. دنا، خراسان، گیلان، مازندران و فارس تنها بخش کوچکی از لیست سیاه مناطقی هستند که هر ساله نامشان در گزارشهای مرگ این گونه به چشم میخورد. دلایل این مرگومیرها کاملاً مشخص است.
شکار غیرمجاز: بهدلیل ضعف نظارت و نبود مجازاتهای بازدارنده، شکارچیان همچنان آزادانه این گونه ارزشمند را هدف قرار میدهند.
تصادف جادهای: توسعه بیرویه جادهها بدون در نظر گرفتن گذرگاههای ایمن، باعث شده که بسیاری از پلنگها قربانی بیتوجهی مسئولان شوند.
مسمومیت عمدی: دامداران که از نبود برنامههای کاهش تعارضات رنج میبرند، گاه با طعمههای مسموم به جان این گونهها میافتند.
نابودی زیستگاهها: تغییر کاربری اراضی، تخریب جنگلها و توسعه ناپایدار، زیستگاههای این گونه را محدود کرده و بقای آن را به خطر انداخته است.
سازمان محیط زیست؛ نهادی منفعل و بیتفاوت در برابر لیست گونه های در معرض انقراض
عملکرد سازمان محیط زیست در مواجهه با این بحران، چیزی جز انفعال محض نیست. این سازمان نهتنها هیچ برنامه علمی و عملی برای نجات پلنگ ایرانی ندارد، بلکه حتی در مستندسازی و ارائه آمار دقیق از جمعیت این گونه نیز ناتوان است. در حالی که کشورهای دیگر با برنامههای حفاظتی توانستهاند جمعیت گونههای در معرض خطر خود را احیا کنند، سازمان محیط زیست ایران هنوز در مرحله وعده و حرفهای تکراری باقی مانده است.
تأثیر تحریمها یا توجیه سوءمدیریت؟
یکی از بهانههای رایج در قبال وضعیت بحرانی محیط زیست ایران، تحریمهای بینالمللی است. اما آیا تحریمها مانع از تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه برای مقابله با شکار غیرمجاز شدهاند؟ آیا تحریمها باعث شدهاند که پروژههای جادهسازی بدون ارزیابیهای زیستمحیطی انجام شوند؟ آیا تحریمها مسئول بیتفاوتی جامعه و عدم فرهنگسازی درباره اهمیت حفاظت از حیات وحش هستند؟
واقعیت این است که بخش عمده بحران محیط زیست ایران، ناشی از سوءمدیریت، بیتوجهی و ناکارآمدی داخلی است. اگر این سازمان حداقل استانداردهای بینالمللی را در حفاظت از حیات وحش رعایت میکرد، امروز وضعیت به این مرحله نمیرسید.
آیا هنوز امیدی باقی مانده است؟
پلنگ ایرانی را میتوان نجات داد، اما نه با رویه فعلی. برای جلوگیری از انقراض این گونه، اقدامات زیر ضروری است:
تشدید قوانین مقابله با شکار غیرمجاز: مجازاتهای سختگیرانه و افزایش نظارت در مناطق حفاظتشده، میتواند به کاهش شکار کمک کند.
ایجاد گذرگاههای ایمن در جادههای خطرناک: نصب دوربینهای نظارتی، کاهش سرعت و ایجاد گذرگاههای ایمن برای حیات وحش باید در اولویت قرار گیرد.
برنامه جامع مدیریت تعارضات با دامداران: جبران خسارات و ارائه راهکارهای جایگزین برای جلوگیری از درگیری میان دامداران و پلنگها ضروری است.
احیای زیستگاههای تخریبشده: جلوگیری از تغییر کاربری اراضی و اجرای برنامههای احیا میتواند به افزایش شانس بقای این گونه کمک کند.
آموزش و فرهنگسازی عمومی: جامعه ایرانی باید نسبت به اهمیت حفاظت از گونههای در معرض خطر آگاه شود.
فرصت زیادی باقی نمانده است
پلنگ ایرانی، بهعنوان یکی از نمادهای طبیعی و فرهنگی کشور، در آستانه نابودی است. اگر روند فعلی ادامه یابد، بهزودی این گونه تنها در خاطرات باقی خواهد ماند. اما مسئولیت این فاجعه فقط بر دوش سازمان محیط زیست نیست؛ دولت، جامعه علمی، رسانهها و مردم نیز در این مسیر نقش دارند.
مسئولان تا چه زمانی میخواهند نظارهگر نابودی سرمایههای ملی باشند؟ آیا قرار است پلنگ ایرانی نیز به سرنوشت یوزپلنگ دچار شود؟ یا اینکه اینبار، قبل از رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت، اقدامی جدی صورت خواهد گرفت؟
زمان تصمیمگیری فرا رسیده است؛ یا باید برای نجات این گونه اقدامی جدی کرد، یا با بیتفاوتی شاهد خاموش شدن یکی دیگر از میراثهای طبیعی ایران بود.
-
آغاز ماجراجویی یخی / تریلر دوبله فارسی انیمیشن عصر یخبندان در فیلیمو کودک + فیلم
ارسال نظر