رکنا گزارش می دهد
سرانه روزانه تولید پسماند هر تهرانی 764 گرم است، 58 درصد این میزان پسماند مواد غذایی است
طبق گزارش رکنا، سرانه تولید پسماند روزانه هر شهروند تهرانی ۷۶۴ گرم است.طبق آمار، ۵۸ درصد از این رقم، پسماند مواد غذایی است و مابقی سایر زباله ها را شامل می شود. این آمار برای مبدا، یعنی در خانه شهروندان تهرانی است و وقتی این زباله ها به مخزن و بعد سایت دفع پسماند آرادکوه می رسد ترکیبش فرق می کند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، طبق آنالیز فیزیکی سال 1398، طبق نمونه هایی که از در خانه شهروندان تهرانی گرفته شد، سرانه تولید پسماند روزانه هر شهروند تهرانی ۷۶۴ گرم است.طبق آمار، ۵۸ درصد از این رقم، پسماند مواد غذایی است و مابقی سایر زباله ها را شامل می شود. این آمار برای مبدا، یعنی در خانه شهروندان تهرانی است و وقتی این زباله ها به مخزن و بعد سایت دفع پسماند آرادکوه می رسد ترکیبش فرق می کند.
افزایش پسماند تر در مخازن و بعد در سایت آرادکوه، به این دلیل است که فرایند اختلاط پسماند در مخازن رخ می دهد؛ لذا پسماند تر افزایش پیدا می کند.
وقتی دورریزها، زمین را خفه میکنند
تهران، این کلانشهر پرهیاهو، نهتنها زیر بار ترافیک و آلودگی هوا له شده، بلکه حالا با بحرانی پنهان اما مرگبار دستوپنجه نرم میکند: پسماند غذایی.
روزانه بیش از ۹ هزار تُن زباله در این شهر تولید میشود که سهم بزرگی از آن، به دورریز مواد غذایی اختصاص دارد. این رقم تکاندهنده نهتنها نشاندهنده بحران مصرفگرایی است، بلکه آینده زیستمحیطی تهران و حتی ایران را در معرض تهدیدی جدی قرار داده است.
تصویری از فاجعه
تهرانیها هر روز بهطور میانگین ۷۶۰ تا ۷۹۰ گرم زباله تولید میکنند؛ عددی که نهتنها از میانگین ملی (۷۰۰ گرم)، بلکه از متوسط جهانی (۳۰۰ گرم) بسیار بالاتر است. در این میان، بخش عمدهای از زبالههای تولیدی، شامل مواد غذاییای است که میتوانست در سفرهها مصرف شود. غذاهایی که حالا بهجای سیر کردن گرسنگان، سر از سطل زباله درآوردهاند و در دل زمین دفن میشوند تا هوای ما را آلودهتر و آبهای زیرزمینی را مسمومتر کنند.
آلودگی پنهان؛ زبالههایی که نفس زمین را بند آوردهاند
مواد غذایی دورریختهشده، پس از دفن، گاز متان تولید میکنند؛ گازی که ۸۰ برابر قویتر از دیاکسید کربن در گرمایش زمین نقش دارد. این یعنی هر روز و هر ساعت، پسماندهایتر تهران در حال افزایش دمای زمین و تشدید تغییرات اقلیمی هستند. اما فاجعه فقط به گاز متان محدود نمیشود. شیرابههای حاصل از این زبالهها، خاک و آبهای زیرزمینی را آلوده کرده و کشاورزی و حیاتوحش مناطق اطراف تهران را در معرض نابودی قرار دادهاند.
تصور کنید، جنگلها و مزارع اطراف پایتخت، که روزی میتوانستند منبعی برای هوای پاک باشند، حالا زیر بار آلودگی ناشی از شیرابههای زبالههایتر نفسشان به شماره افتاده است.
پسماند غذایی؛ تهدیدی برای اقتصاد شهری
هدررفت مواد غذایی در تهران، تنها یک بحران زیستمحیطی نیست. این دورریزها، سالانه میلیاردها تومان هزینه بر دوش مدیریت شهری میگذارند. جمعآوری، حمل و دفن زبالهها نیازمند بودجه عظیمی است که میتوانست برای بهبود زیرساختهای شهری هزینه شود. از سوی دیگر، زبالههای غذایی نشاندهنده نابودی حجم عظیمی از منابع ارزشمند هستند. آب، خاک، انرژی و زمان صرف تولید این مواد غذایی شده و حالا همه این منابع، بیهیچ بهرهای، به زباله تبدیل میشوند.
چرا تهران تا این حد گرفتار پسماند غذایی شده است؟
پژوهشها نشان میدهند که رفتار مصرفی و عادتهای نادرست خانوارهای تهرانی، عامل اصلی این بحران هستند:
خرید بیرویه: خانوادهها اغلب بیش از نیاز خرید میکنند و مواد غذاییای که مصرف نمیشود، بهسرعت فاسد و دور ریخته میشود.
عدم توجه به تاریخ انقضا: بسیاری از تهرانیها بدون توجه به تاریخ مصرف مواد غذایی، حجم زیادی از محصولات را انباشته میکنند.
نبود آگاهی محیطزیستی: بسیاری از شهروندان نمیدانند که هر کیلوگرم غذای دورریختهشده، چه هزینههای زیستمحیطی سنگینی به همراه دارد.
ضعف در ذخیرهسازی: روشهای نادرست نگهداری مواد غذایی در منازل، عمر مفید این محصولات را کاهش داده و هدررفت آنها را تسریع میکند.
چه باید کرد؟
بحران پسماند غذایی تهران، بحرانی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. برای مقابله با این چالش، اقدامات فوری و گستردهای لازم است.رسانهها، مدارس و سازمانهای مردمنهاد باید نقش فعالی در آگاهسازی شهروندان درباره پیامدهای پسماند غذایی ایفا کنند. خانوادهها باید تشویق شوند که بهصورت هفتگی و طبق نیاز واقعی خود خرید کنند.توسعه سیستمهای جمعآوری و پردازش پسماندهایتر، نظیر کمپوستسازی، میتواند به کاهش اثرات زیستمحیطی کمک کند. ارائه مشوقهای مالی و طرحهای ابتکاری برای کاهش پسماند غذایی، میتواند شهروندان را به رفتارهای پایدارتر سوق دهد.
تهران در لبه پرتگاه
تهران دیگر توان تحمل این حجم از پسماند را ندارد. آلودگی زیستمحیطی، هزینههای اقتصادی و تغییرات اقلیمی ناشی از این بحران، آینده این شهر و کشور را تهدید میکند. اگر امروز برای تغییر رفتارهای مصرفی و مدیریت بهتر پسماندها اقدام نکنیم، فردا ممکن است بسیار دیر باشد.
پسماند غذایی، بحرانی است که تنها با همت جمعی، تغییر فرهنگ مصرف و سیاستگذاری هوشمندانه میتوان آن را مهار کرد. آیا وقت آن نرسیده که به جای دفن آینده خود در دل زبالهها، برای حفظ زمین و منابع آن گامی جدی برداریم؟
ارسال نظر