در گفت و گوی رکنا با فریده ذاکری کارشناس حوزه اشتغال بررسی شد
آموزش عالی ایران به کارخانه تولید بیکار تبدیل شده است/بیش از 51 درصد جوانان بیکار، فارغالتحصیل دانشگاه هستند
فریده ذاکری در گفتگو با رکنا هشدار میدهد که بحران بیکاری در میان جوانان تحصیلکرده به حد انفجار رسیده است. با وجود رشد چشمگیر دانشگاهها، تنها 49 درصد از فارغالتحصیلان میتوانند شغلی پیدا کنند. در شرایطی که هیچ حمایتی از سوی خانوادهها برای ورود به بازار کار وجود ندارد و کارگران خارجی جایگزین جوانان ایرانی شدهاند، این وضعیت میتواند آینده کشور را به یک بحران اجتماعی و سیاسی تبدیل کند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در سالهای اخیر، شاهد کاهش شدید نرخ مشارکت اقتصادی جوانان ایرانی بودهایم. طبق آمار، از سال 1391 تا 1400، سهم فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار از 43.1 درصد به 51 درصد افزایش یافته است. این رشد قابل توجه بیکاری در میان جوانان تحصیلکرده، بازتابی از بحران عمیقتری است که نظام آموزشی و بازار کار کشور با آن مواجه است.
آموزش عالی یا تربیت بیکاران؟
چهار دهه است که ایران در تلاش است تا دسترسی به آموزش عالی را گسترش دهد، اما نتایج این تلاشها بهطور چشمگیری ناامیدکننده بوده است. بهجای فراهم آوردن بستری برای اشتغال، آموزش عالی در ایران به یک مسیر بیپایان منجر به بیکاری تبدیل شده است. در حالی که تعداد دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی از سال 1384 به بعد به طرز شگفتانگیزی افزایش یافته است، امروز بیش از 51 درصد از جوانان بیکار، فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند. این پرسش اساسی مطرح میشود: آیا آموزش عالی واقعاً میتواند به عنوان پلی به سوی اشتغال عمل کند، یا تنها به پرورش نیروی انسانی آماده برای بیکاری تبدیل شده است؟
ناتوانی در پذیرش فارغالتحصیلان
اگرچه آموزش عالی در ایران رشد کرده، اما بازار کار به شدت از پذیرش فارغالتحصیلان ناتوان بوده است. این ناتوانی، ناشی از اختلافات ساختاری بین سیستم آموزشی و نیازهای واقعی بازار است. علاوه بر این، بیش از 51 درصد از جوانان احساس بیامنیتی شغلی میکنند. کارهای موقت، فصلی و شرایط کار بیثبات، نه تنها فرصتهای شغلی کمی را برای جوانان باقی میگذارد، بلکه آنان را در دامی از اضطراب و بیاعتمادی به بازار کار گرفتار میکند.
پیشنهادات برای تحول در اشتغالزایی
برای مقابله با این بحران، لازم است که تغییراتی اساسی در سیاستهای اشتغال و آموزش کشور ایجاد شود. نظام آموزش عالی باید بهطور جدی با صنایع و مشاغل ارتباط برقرار کند و دورههای تحصیلی متناسب با نیازهای واقعی بازار طراحی شود. به جای اکتفا به مدرک دانشگاهی، جوانان باید به کسب مهارتهای عملی بیشتری تشویق شوند تا بتوانند به راحتی وارد بازار کار شوند.ایجاد شرایط کاری پایدار و امن برای جوانان، تا آنان دیگر از دست دادن شغل خود نترسند و در فضای کاری آرامش بیشتری داشته باشند.ایجاد و تقویت برنامههای کارآفرینی برای تشویق جوانان به راهاندازی کسبوکارهای خود و ایجاد اشتغال پایدار، یکی از بهترین راهها برای مقابله با بیکاری است.
وضعیت اقتصاد در جامعه به حد انفجار رسیده است
فریده ذاکری- کارشناس حوزه کار در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا در خصوص وضعیت بحران کار و بخصوص کار جوانان در ایران اینگونه گفت:متاسفانه وضعیت اقتصادی در کل جامعه به حد انفجار رسیده و شرایط واقعاً وحشتناک شده است. اکثر خانوادهها هیچ حمایتی نمیتوانند از فرزندان خود انجام دهند. یک جوان فارغالتحصیل با کمترین سابقه هم عملاً نمیتواند وارد بازار کار شود، یعنی اصلاً استخدام نمیشود مگر اینکه یک پارتی بزرگ داشته باشد یا آشنایی کسی او را معرفی کند.سرمایهای هم برای ورود به بازار کار ندارند.
وی در ادامه با اشاره به حضور فعال اتباع در عرصه مختلف شغلی ایران گفت : در کنار موارد گفته شده، ورود افغانستانی ها بسیار زیاد به ایران باعث شده که حتی کارهای خدماتی هم به جوانان ما داده نشود، چرا که صاحبکاران ترجیح میدهند افراد را با دستمزد پایینتر استخدام کنند. ، در چنین شرایطی هیچ انگیزهای برای جوانان باقی نمیماند.
برخی معلمان به دانش آموزان توصیه می کنند به جای ادامه تحصیل مهارت های فنی مثل مکانیکی بیاموزند
وی در خصوص اینکه بسیاری از جوانان ایرانی دیگر دارای سواد دانشگاهی هستند و حاضر نیستند مشاغل خدماتی را انجام دهند. به نظر شما، آیا ما فرهنگ کار را به درستی در جامعه نهادینه کردهایم یا مشکل در جای دیگری است؟ گفت: بخش زیادی از جوانان، به ویژه تحصیلکردگان، به دنبال شغلهایی هستند که درآمد و شرایط شغلی مشابه افراد با ۱۰ سال سابقه داشته باشد، اما عملاً این شرایط برای بیشتر آنها مهیا نیست.در رسانهها و برنامههای تلویزیونی و سریال سازی ها، همواره به زندگی لوکس و ثروتمندان پرداخته میشود و جوانان تنها میتوانند حسرت بخورند. ما از این واقعیت غافل شدهایم که جوانان به این الگوها دسترسی ندارند و تنها آن را فیلمها میبینند و ناامیدی برایشان شکل می گیرد.
ذاکری در پاسخ به اینکه در این شرایط، به نظر شما وزارت کار ، وزارت ارشاد و وزارت آموزش و پرورش باید چه کارهایی در زمینههای فرهنگی و اقتصادی انجام دهند تا این مشکلات را حل کنند؟ افزود:آموزش و پرورش ما الان به شدت ضعیف شده است. برخی معلمان به دانشآموزان توصیه میکنند که به جای ادامه تحصیل، مهارتهای فنی مثل مکانیکی یاد بگیرند. این نشان میدهد که ما به طور کامل نتوانستهایم فرهنگ کار و اشتغال را در جوانان نهادینه کنیم. از سوی دیگر نتوانستیم بستر کار مناسب را هم برای جوانان ایجاد کنیم.در چنین شرایطی، باید روی برنامههای فرهنگی و آموزشی بیشتر کار کنیم، از جمله در فیلمها و رسانهها.
آزمون های استخدامی فقط رانت است
تاکید داشت : سوالی که مطرح میشود این است که چرا دولت و نهادهای مختلف نمیتوانند مثل خیرین، فرصتهای شغلی ایجاد کنند؟ آزمونهای مختلف مانند بانکها یا آموزش و پرورش بدون رانت و ارتباطات، اثر ندارد. چرا در استخدامهای دولتی و خصوصی همیشه رانت و روابط مهمتر از شایستگیهاست؟
آگهی های کاریابی برای زنان به شکل توهین آمیزی به ظاهر آنان اشاره دارد
ذاکری به عرصه اشتغال زنان و دختران پرداخت گفت: هنوز تبعیض برای زنان و دختران در بازار کار وجود دارد، حتی با تحصیلات عالی؟ متاسفانه در آگهیهای شغلی اغلب به ویژگیهای ظاهری زنان اشاره میشود، مثل قد بلند، قیافه زیبا و اندام مناسب. چرا باید چنین آگهیهایی منتشر شود و چرا هیچگونه نظارتی بر آنها وجود ندارد؟ در دهه گذشته تغییرات زیادی در بازار کار برای زنان انجام نشده و اکثر آنها به مشاغل کمارزش و فروشندگی در مغازهها محدود شدهاند. اگر فضای استارتاپی و اقتصاد دیجیتال در کشور بهبود یابد و از فیلترینگ و محدودیتهای فعلی خارج شود، میتواند فرصتهای جدیدی برای جوانان، بهویژه دختران، ایجاد کند. بهویژه نسل Z که پویا و علاقهمند به کار است، میتواند با دسترسی به این فضاها به پیشرفتهای زیادی دست یابد. این نسل در شبکههای اجتماعی بسیار فعال است و علاقه زیادی به کارهای دیجیتال و استارتاپی دارد، ولی برای موفقیت در این فضا نیاز به امکانات و زیرساختهای لازم داریم. این فضا میتواند فرصتهای شغلی مناسبی ایجاد کند، بهویژه برای نسل پویا و جوان Z که معمولاً مخالف بسیاری از مسائل هستند، اما میدانم که در صفحات مجازی دیدهام که رفتارها، حرفها و ایدههایشان نشاندهنده علاقه شدید آنها به چنین حرکتهایی است.
آیا سیاستگذاران میتوانند بحران بیکاری را حل کنند؟
به گزارش خبرنگار رکنا، آیا سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان کشور قادر خواهند بود این بحران بیکاری را که نسل جوان ایران را تهدید میکند، حل کنند؟ یا اینکه روند آموزش عالی و گسترش دانشگاهها همچنان به تولید فارغالتحصیلان بیکار ادامه خواهد داد؟ آیندهنگری در این زمینه نیازمند اصلاحات بنیادین است، تا بهجای پرورش بیکاران حرفهای، آموزش عالی به یک ابزار واقعی برای ورود به بازار کار تبدیل شود.
این بحران بیکاری نه تنها تهدیدی برای آینده اقتصادی کشور است، بلکه در صورت ادامه روند کنونی، میتواند به یک بحران اجتماعی و حتی سیاسی تبدیل شود. باید از همین امروز به فکر چاره بود.
ارسال نظر