رکنا گزارش می دهد
آلودگی منابع آب، تهدیدی مرگبار برای آینده ایران/ 4 استان کشور به کانونهای اصلی آلودگی منابع آب تبدیل شده اند
آلودگی منابع آب در ایران به یک بحران غیرقابل بازگشت تبدیل شده است که تهدیدات آن نه تنها سلامت عمومی را به خطر انداخته، بلکه به نابودی اکوسیستمها و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی شدید منجر شده است. اگر این وضعیت تغییر نکند، آینده کشور با تهدیدی جدی روبهرو خواهد شد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، آلودگی منابع آب در ایران به یک فاجعه بیسابقه تبدیل شده است که نه تنها زندگی میلیونها نفر را به خطر انداخته، بلکه میتواند در آیندهای نزدیک کشور را در آستانه یک بحران تمامعیار قرار دهد. این بحران تنها یک چالش زیستمحیطی نیست؛ بلکه به یک تهدید جدی برای سلامت عمومی، امنیت غذایی و حتی ثبات اقتصادی کشور تبدیل شده است. با این حال، هیچگونه واکنش جدی و مؤثری از سوی مقامات و مسئولین در این زمینه مشاهده نمیشود و به نظر میرسد که ایران در حال حرکت به سمت یک فاجعه زیستمحیطی است که هیچ برگشتی برای آن وجود ندارد.
درختی که دیگر برگ ندارد!
قوانین مربوط به آلودگی منابع آب در ایران همچنان در وضعیت نابسامان و ناکارآمد قرار دارند. بسیاری از این قوانین قدیمی و ناتوان، عملاً قادر به برخورد با بحرانهایی نظیر آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی نیستند. در حالی که تمام دنیا در حال تدوین استانداردهای سختگیرانهتر برای مقابله با آلایندهها هستند، ایران همچنان درگیر قانونگذاریهای مبهم و ناکافی است. متاسفانه، دستگاههای نظارتی نهتنها قدرت اجرای این قوانین را ندارند، بلکه بیشتر در نقش تماشاچی قرار دارند. در بسیاری از موارد، تخلیه فاضلابهای صنعتی، بهویژه در مناطق حساس مثل اصفهان، اهواز و تهران، بدون هیچگونه پیگردی انجام میشود.
دریاچه ارومیه که نماد شکوه طبیعت ایران بود، به یک گورستان نمک تبدیل شد
مناطقی همچون خوزستان، فارس، اصفهان و تهران، در حال تبدیل شدن به کانونهای اصلی آلودگی منابع آب هستند. در خوزستان، که خود مرکز صنایع بزرگ نفتی و پتروشیمی است، آلودگی ناشی از این صنایع نه تنها باعث تخریب منابع آبی شده، بلکه تهدیدی مستقیم برای سلامت مردم منطقه بهوجود آورده است. از سوی دیگر، دریاچه ارومیه که در گذشته نمادی از شکوه طبیعت ایران بود، اکنون به یک گورستان نمک تبدیل شده است. آلودگی آبهای زیرزمینی در اصفهان، که بهدلیل استفاده بیرویه از مواد شیمیایی در کشاورزی و صنعتی شدن مناطق اطراف آن است، وضعیت به مراتب بدتری را ایجاد کرده است.
آبی که دیگر نوشیدنی نیست
در بسیاری از شهرهای کشور، بهویژه در مناطق کمجمعیت و روستایی، فاضلابها مستقیماً به منابع آبی تخلیه میشوند. این فاضلابها نه تنها از خانهها و کارخانجات میآیند، بلکه از بیمارستانها و کارخانههای داروسازی نیز وارد آبهای زیرزمینی میشوند و این آبها را به سموم مرگبار آلوده میکنند. همین فاضلابهای تصفیهنشده، باعث بروز بیماریهای واگیردار و مشکلات بهداشتی فاجعهبار در بسیاری از مناطق کشور شدهاند.
کمبود آگاهی، بحرانهایی بهمراتب بزرگتر!
شاید فاجعهبارتر از همه این باشد که مردم و مسئولین همچنان این بحران را جدی نمیگیرند. در بسیاری از مناطق روستایی و حاشیهای، عدم آگاهی عمومی نسبت به وضعیت بحرانی منابع آبی موجب شده که این منابع بهطور مستمر و بیرحمانه تخریب شوند. در این مناطق، کشاورزان و صنعتگران همچنان به استفاده از روشهای سنتی و آلودهکننده ادامه میدهند، زیرا یا آگاهی لازم را ندارند یا عملاً هیچگونه نظارتی بر فعالیتهایشان وجود ندارد.
صنایع، دستهای آلوده در تاریکی!
یکی از بزرگترین عوامل آلودگی منابع آب در ایران، صنایع آلایندهای همچون پتروشیمی، نفت و فولاد هستند که عملاً به منابع آبی کشور چنگ انداختهاند و هیچگونه مجازات جدی برای تخریب منابع آبی اعمال نمیشود. در این صنایع، فاضلابهای صنعتی به راحتی و بدون هیچگونه فیلتر یا تصفیهای به رودخانهها و دریاچهها وارد میشود. اگرچه برخی مناطق مانند اصفهان و تهران تأسیسات تصفیه فاضلاب دارند، اما این سیستمها به دلیل فرسودگی و ناکارآمدی نمیتوانند از پس حجم آلودگیها برآیند.
یک بازی سیاسی با آینده کشور!
آلودگی منابع آب در ایران به یک بحران اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی تبدیل شده است. بسیاری از صنایع بزرگ کشور بهویژه در مناطق صنعتی و کشاورزی، از فشارهای سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند و همین امر باعث میشود که مسئولین از اعمال محدودیتهای جدی بر فعالیتهای این صنایع خودداری کنند. برای دولتها، تصویب قوانین سختگیرانه و نظارت جدی بر این صنایع، اغلب با مقاومت شدید از سوی لابیهای اقتصادی و سیاسی مواجه میشود که در نهایت منجر به یک عقبنشینی بیسابقه در مواجهه با بحران میشود.
یک هشدار جدی؛ ایران در حال نابودی منابع آبی است!
اگر ایران در این لحظات حساس دست به اقدام جدی نزند، بحران آلودگی منابع آب نه تنها به بحران زیستمحیطی بلکه به یک فاجعه اجتماعی و اقتصادی تبدیل خواهد شد که نسلهای آینده کشور را با مشکلات بیسابقهای مواجه خواهد کرد. در این وضعیت، تنها کسانی که میتوانند تغییراتی در این بحران ایجاد کنند، مردم و نهادهای مستقل هستند که باید با فشار و آگاهی، مسئولین را مجبور به اقدام کنند. این بحران باید به یک اولویت ملی تبدیل شود، چرا که در غیر این صورت، ایران با یک بحران مرگبار آبی روبهرو خواهد شد که هیچگونه راهحلی برای آن وجود نخواهد داشت.
ارسال نظر