رکنا گزارش می دهد
ایران در دیپلماسی آب به طور مداوم در حال شکست است/ نمایی از ضعف دیپلماسی آب اینبار با سد پاشدان افغانستان
رکنا، ضعف در دیپلماسی آبی به وضوح از طریق دو موضوع مهم آشکار میشود: عدم پیشبینی و عدم اقدام پیشگیرانه. در حالی که کشورهای همسایه مانند افغانستان به سرعت در حال تقویت زیرساختهای آبی خود هستند، ایران در این زمینه غافل مانده و تنها به واکنشهای ضعیف و دیرهنگام بسنده کرده است. این ضعف در مدیریت منابع آبی نه تنها ایران را در برابر بحرانهای آبی بیدفاع کرده است، بلکه به کشورهای همسایه فرصتی برای اعمال فشار بر ایران در این زمینه داده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، اگر بخواهیم با نگاهی واقعبینانه و تلخ به وضعیت منابع آبی ایران بنگریم، باید اذعان کنیم که ایران در عرصه دیپلماسی آبی به طور مداوم در حال شکست است. بحرانی که در حال حاضر در حوزه رودخانه هریرود با آبگیری سد پاشدان توسط افغانستان به وقوع پیوسته، نماد بارز این شکست است. این بحران تنها یک تهدید آبی نیست؛ بلکه تهدیدی به عمق امنیت ملی، اقتصادی و اجتماعی ایران به شمار میآید. بررسی وضعیت فعلی و واکنشهای مسئولین نشان میدهد که دیپلماسی آبی ایران نه تنها نتوانسته از حقوق آبی کشور دفاع کند، بلکه زمینهساز بحرانهای جدید و پرهزینهای نیز شده است.
سد پاشدان و بحران آبی هریرود؛ اقدامی یکجانبه و پیامدهای آن
آبگیری سد پاشدان در حوضه مرزی هریرود توسط افغانستان، جریانی طبیعی این رودخانه بینالمللی را به طرز خطرناکی قطع کرده است. سخنگوی صنعت آب ایران از اثرات منفی این اقدام خبر داده و هشدار داده که این موضوع نه تنها تأمین آب شرب چند میلیون نفر را تهدید میکند، بلکه آسیبهای گستردهای به محیطزیست و به ویژه به اکوسیستم پاییندست وارد خواهد آورد. این جملات هشدارآمیز هرچند صحیح به نظر میرسند، اما در عمل به نظر میرسد که ایران در مقابل این بحران، اقدامی موثر و کارآمد انجام نداده است.
حقیقت این است که دیپلماسی آبی ایران در مواجهه با چنین بحرانهایی نه تنها واکنش مناسبی نداشته، بلکه کاملاً منفعل و بیتأثیر عمل کرده است. تأسیس و آبگیری سدهای مرزی در افغانستان بدون توافقات دقیق و روشن بین دو کشور، گواهی بر عدم مدیریت صحیح و پیشگیرانه در این عرصه است. سؤال این است که چرا مسئولان کشور در طول سالیان متمادی نتوانستند برای چنین مسائلی برنامهریزی صحیح و دپیلماسی استراتژیک داشته باشد؟
بحران کشاورزی و تهدیدات اقتصادی: از گرسنگی تا مهاجرتهای داخلی
استانهای خراسان رضوی و خراسان جنوبی که به طور مستقیم به منابع آبی هریرود وابسته هستند، به زودی با کمبود شدید منابع آبی مواجه خواهند شد. در حال حاضر، کشاورزان این مناطق که زندگی و معیشتشان به آب این رودخانه وابسته است، به شدت در معرض بحرانهای اقتصادی قرار دارند. با کاهش میزان آب در این منطقه، نه تنها کشاورزی از بین میرود، بلکه افزایش بیکاری و فقر میتواند به بحرانهای اجتماعی و افزایش مهاجرتهای داخلی منجر شود.
در واقع، بحران هریرود بیش از آنکه یک بحران زیستمحیطی یا آبی باشد، تهدیدی مستقیم برای امنیت اقتصادی و اجتماعی ایران است. این تهدیدات اقتصادی نه تنها رفاه مردم این مناطق را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه در نهایت به تهدیدات امنیتی و اجتماعی گستردهتری تبدیل خواهند شد. این در حالی است که مسئولین کشور، به جای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه، اکنون درگیر بحرانهای فزایندهای هستند که نه تنها تهدیدی برای معیشت مردم بلکه برای ثبات کشور است.
جراحتی عمیق در دل اکوسیستم ایران
بسته شدن جریان آب هریرود نه تنها تأثیرات اقتصادی منفی دارد، بلکه تهدیدی زیستمحیطی جدی نیز برای ایران به شمار میآید. تالابها و اکوسیستمهای حساس منطقه که به آب هریرود وابستهاند، اکنون در معرض خطر خشک شدن و نابودی هستند. این تغییرات، که در کوتاهمدت خود را نشان خواهند داد، ممکن است اثرات منفی آن برای دههها ادامه یابد. این فاجعه زیستمحیطی در حالی رخ میدهد که ایران هیچ استراتژی عملی و اجرایی برای حفاظت از محیطزیست مرزی خود نداشته است. در حقیقت، این وضعیت نشاندهنده غفلت و ناتوانی ایران در حفظ منابع طبیعی خود است.
ضعف فاحش دیپلماسی آبی ایران
دیپلماسی آبی ایران در برابر بحرانهایی مانند سد پاشدان و هریرود نشاندهنده ضعفهای عمیق در مدیریت منابع آبی است. ایران نه تنها نتوانسته است روابط آبی خود با افغانستان را به طور مؤثر و مبتنی بر همکاری مدیریت کند، بلکه هیچ سیاست منسجم و استراتژی مشخصی برای مقابله با بحرانهای آبی نداشته است. این ضعف در دیپلماسی آبی به وضوح از طریق دو موضوع مهم آشکار میشود: عدم پیشبینی و عدم اقدام پیشگیرانه.
در حالی که کشورهای همسایه مانند افغانستان به سرعت در حال تقویت زیرساختهای آبی خود هستند، ایران در این زمینه غافل مانده و تنها به واکنشهای ضعیف و دیرهنگام بسنده کرده است. این ضعف در مدیریت منابع آبی نه تنها ایران را در برابر بحرانهای آبی بیدفاع کرده است، بلکه به کشورهای همسایه فرصتی برای اعمال فشار بر ایران در این زمینه داده است.
پایان یک دوران بیتوجهی و بیعملی
بحران هریرود و آبگیری سد پاشدان، تنها یک نمونه از بحرانهای پیدرپی است که ایران به دلیل ضعف دیپلماسی آبی خود با آن روبهرو شده است. این بحران نشان میدهد که ایران در مقابل تهدیدات آبی، نه تنها هیچ استراتژی پیشگیرانهای نداشته، بلکه در حل مشکلات پیش آمده نیز ناکام بوده است. ناتوانی در تدوین سیاستهای آبی منسجم، غفلت از اهمیت پیشگیری و ضعف در استفاده از ظرفیتهای بینالمللی، ایران را در مواجهه با بحرانهای آبی تنها گذاشته است.
اگر ایران نتواند به سرعت یک رویکرد جدید و جامع در زمینه دیپلماسی آبی اتخاذ کند و به شکل مؤثری با کشورهای همسایه به ویژه افغانستان در این حوزه همکاری کند، آینده آبی این کشور در خطر جدی قرار خواهد گرفت. در غیر این صورت، بحرانهای آبی که امروز به نظر جزئی میآیند، به فاجعهای تمامعیار تبدیل خواهند شد.
ارسال نظر