لزوم تزریق نقدینگی به سازمان تامین اجتماعی/ «همسان‌سازی» یک مطالبه‌ی عمومی‌ست

 

به گزارش خبرنگار رکنا، با استقرار احمد میدری در مقام وزیر جدیدِ تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نگاه‌ها به سمت سازمان تامین اجتماعی معطوف شده است؛ چه کسی قرار است سکاندار مدیریت این سازمان عریض و طویل با پوشش ۶۵ درصدی جمعیت کشور شود؟

«عباس اورنگ» کارشناس رفاه و تامین اجتماعی در گفتگوی زیر بر لزوم توجه به شایسته‌سالاری در انتخاب مدیرعامل سازمان تاکید می‌کند و به توصیف چالش‌ها و اولویت‌های پیش روی مدیران تامین اجتماعی در این مقطع کنونی می‌پردازد.

انتظارات از مدیرعامل تامین اجتماعی چیست؛ این شخص باید واجد چه ویژگی‌هایی باشد؟ چه مولفه‌هایی در اولویت است؟

سازمان تامین اجتماعی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های فعال در کشور و بزرگ‌ترین سازمان بیمه‌گرِ کشور، به فراخور وسعتش با چالش‌های بزرگ مواجه است و طبیعتاً عبور از چالش‌های بزرگ نیازمند مدیران بزرگ و توانمند است. در این شرایط خیلی خوب است بتوانیم فردی را انتخاب کنیم که همه ویژگی‌های یک مدیر یا ابرمدیر را در خود داشته باشد ولیکن در فرایند تصمیم گیری محدودیت‌هایی هست؛ امروز تصمیم‌سازی‌ها براساس مطلق‌گرایی نیست و ما ناگزیریم به یک تصمیم نسبی اکتفا کنیم.

تامین اجتماعی سازمانی‌ست که هم اقتصادی‌ست هم اجتماعی‌ست و هم بیمه‌ای‌ست و هم درمانی، و از هر منظری که به آن نگاه کنیم، دنیایی از تخصص را در دل خود دارد؛ حتی در حوزه بیمه‌ای و درمانی، پیچیدگی‌ها و چالش‌های بسیار دارد؛ شما نمی‌توانید فردی را پیدا کنید که ۳۰ سال در حوزه بیمه کار کرده باشد و به همه زوایای امور بیمه‌ای مطلع باشد؛ پس اگر به دنبال این باشیم که یک متخصص جامع را انتخاب کنیم، نمی‌توانیم مدیری با تخصص فراگیر پیدا کنیم. در واقع فردی با تخصص همه‌جانبه برای مدیریت سازمان یافت نمی‌شود. مگر دنبال اقیانوسی با یک میلی‌متر عمق باشیم!

در این شرایط چه باید کرد؟ چه فاکتورهایی باید مد نظر قرار بگیرد؟

ما ناگزیریم بر سایر فاکتورهای مدیریتی تمرکز کنیم؛ امروز به کرات می‌شنویم که می‌گویند فلانی پاکدست است، آخر پاکدستی که گزینه حساب نمی‌شود، همه باید پاکدست باشند. امروز ما مدیری برای اداره سازمان تامین اجتماعی نیاز داریم که قبل از هر چیز کاملاً معتقد و پایبند به سیاست‌های رئیس جمهور باشد، به آنچه رئیس جمهور به عنوان چشم‌انداز تعریف کرده؛ مدیری می‌خواهیم که دوردست را ببیند؛ ما نیاز به مدیران ملی داریم، مدیرانی که در سطح ملی بتوانند برای سازمان آورده داشته باشند. من معتقدم اگر قرار باشد مدیرعامل سازمان تغییر کند، باید شاخص‌های کلان مدنظر تصمیم‌گیران باشد؛ مدیری می‌خواهیم که با مدیریت تامین اجتماعی صاحب نام نشود بلکه با پذیرش این کرسی، سطح تامین اجتماعی را از این که هست دو پله بالاتر ببرد.

بنابراین ما نباید خودمان را درگیر یکسری نگاه‌های جزئی کنیم؛ قطعاً اگر مدیری از درون سیستم واجد این ویژگی‌ها باشد، خیلی عالی‌ست ولی نمی‌شود به طور مطلق نسخه پیچید که حتماً مدیر باید از درون سازمان باشد؛ انتخاب مدیر از درون هر سازمانی به مراتب بهتر است اما نباید دامنه‌ی انتخاب محدود شود. شرط اصلی  همان پایبندی به چشم‌اندازهای دولت و رئیس جمهور است.

فرض کنیم مدیری توانمند و ملی انتخاب شد؛ اولویت‌های اصلی ایشان برای اداره و مدیریت سازمان تامین اجتماعی شامل چه چیزهایی‌ست؛ در کوتاه‌مدت و میان‌مدت روی چه مسائلی باید تمرکز شود؟

امروز سازمان گرفتار است و در وضع موجود، خروج از بحران‌های موجود باید اولویت اصلی باشد. در گذر زمان کار به جایی رسیده که امروز با سازمانی مواجهیم که حقوق پرسنل خودش را به سختی پرداخت می‌کند؛ پرسنل سازمان با تاخیر حقوق خود را می‌گیرند؛ خب این سازمان، یک سازمان گرفتار است و نمی‌شود برنامه‌های استراتژیک برای آن تعریف کرد چراکه به مثابه‌ی بیمار در حال نزعی‌ست که مهم‌تر از دارو به اکسیژن نیاز دارد تا بتواند احیا شود؛ در کوتاه مدت این سازمان باید بتواند روند تشدید بی‌اعتمادی که میان شرکای اجتماعی سازمان ایجاد شده را متوقف سازد؛ چون اگر این بی‌اعتمادی و بدنامی کهنه و عمیق شود، برند و اعتبار کلی سازمان مخدوش می‌شود و چه بسا فردا هم اگر به توانمندی برسد، دیگر اعتمادی در کار نباشد.

رفع این شرایط در کوتاه‌مدت و میان‌مدت به یک تلاش همه‌جانبه نیاز دارد؛ امروز « همسان‌سازی » تبدیل به یک مطالبه عمومی شده؛ حالا اینکه این همسان‌سازی باید از چه محلی اجرا شود، جای بحث دارد؛ آیا باید هزینه همسان‌سازی را تامین اجتماعی بپردازد یا از آنجا که نیاز به همسان‌سازی نتیجه‌ی سیاست‌های غلط دولت‌هاست، هزینه آن را باید خود دولت‌ بپردازد. اما در هر حال، امروز یک مطالبه عمومی داریم تحت عنوانِ همسان‌سازی. امروز یک مطالبه عمومی داریم تحت عنوان اعتبار بیمه درمانی تامین اجتماعی؛ متاسفانه بیمه درمانی تامین اجتماعی کم کم از دور خارج و بی‌اعتبار شده؛ بدون تردید درمانگری تامین اجتماعی نیاز به اصلاحات جدی دارد؛ درمان تامین اجتماعی با پرداخت دیر و نامرتبِ مطالبات مراکز درمانی کشور زیر سوال رفته و این اعتبارِ مخدوش شده باید به جایگاه سابق خود بازگردد.

یک راهکار موثر در کوتاه‌مدت پرداخت بدهی‌های دولت به تامین اجتماعی یا بخشی از این بدهی‌هاست؛ دولت در این زمینه چه باید بکند، چه می‌تواند بکند؟

آقای رئیس جمهور در اولین گفتگوی زنده‌ی تلویزیونیِ خود اعلام کرد از مقام معظم رهبری اجازه گرفتیم تا از صندوق توسعه ملی مبلغی برداشت کنیم و مطالبات کشاورزان، معلمان و پرستاران را پرداخت کنیم که این بسیار خوب است؛ اما من اعتقاد دارم اگر دولت نمی‌تواند در کوتاه‌مدت از محل دیگری بخش قابل توجهی از بدهی خود به تامین اجتماعی را بپردازد، باید این سازمان نیز به جمع اعتبارگیرندگان از صندوق توسعه ملی افزوده شود. دولت باید بخشی از مطالبات تامین اجتماعی را به هر طریقی که می‌تواند پرداخت کند تا تامین اجتماعی بتواند به تعهدات خود در قبال بیمه‌شدگان عمل نماید.

این حداقل انتظاری‌ست که مردم و بیمه‌شدگان از نظام و رئیس جمهور جدید دارند؛ مدیران جدید وزارتخانه و تامین اجتماعی باید این مساله را در کوتاه‌مدت با قدرت پیگیری کنند؛ بایستی در اسرع وقت به این مسائل پرداخته شود؛ ببینید مردم انتظاراتی داشتند که پای صندوق‌های رای آمدند و من یقین دارم جامعه‌ی بزرگ رفاه و تامین اجتماعی از جمله کارگران و بازنشستگان، نقش بزرگی در موفقیتِ دولت آقای پزشکیان ایفا کرده‌اند؛ خب الان اینها مطالباتی دارند و دولت باید به این دغدغه‌ها توجه ویژه داشته باشد و حتی اگر لازم باشد از صندوق توسعه ملی با اذن مقام معظم رهبری بردارد و به تامین اجتماعی منابع ریالی تزریق کند.