خشکسالی و آلودگی هوا ایران را به مرز فاجعه رسانده است/  سازمان محیط زیست در برابر کدام ارگان‌ها ایستادگی خواهد کرد؟

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، وضعیت محیط زیست ایران و مراقبت از آن، همانند کشتی به گل  نشسته است. محیط زیست ایران در حال حاضر با چندین چالش اساسی و بحرانی مواجه است که آینده طبیعی و زندگی جوامع را تهدید می‌کند. یکی از بزرگترین چالش‌ها، خشکسالی و کمبود منابع آبی است. کاهش بارندگی‌ها، مدیریت نادرست منابع آبی و استفاده بیش از حد از منابع زیرزمینی باعث کاهش شدید سطح آب‌های زیرزمینی و خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌های کشور شده است. نمونه بارز این چالش، بحران دریاچه ارومیه است که با روند خشک شدن سریع مواجه است. برای مقابله با این بحران، نیاز به تغییر الگوهای مصرف آب، اجرای پروژه‌های مدیریت پایدار منابع آبی و همکاری گسترده سازمان‌های مسئول وجود دارد.

دیگر چالش مهم، آلودگی هوا در کلان‌شهرها به‌ویژه در تهران و اصفهان است. افزایش جمعیت، رشد صنایع بدون ملاحظات زیست‌محیطی و استفاده بی‌رویه از سوخت‌های فسیلی باعث افزایش سطح آلاینده‌های هوا شده است. این وضعیت نه تنها به سلامت انسان‌ها بلکه به محیط زیست و اکوسیستم‌ها نیز آسیب می‌رساند. سازمان حفاظت محیط زیست در این زمینه باید با نهادهای شهری، سازمان‌های حمل و نقل و صنایع همکاری نزدیکی داشته باشد تا از توسعه حمل و نقل عمومی پاک، کاهش آلاینده‌های صنعتی و بهبود کیفیت سوخت‌ها اطمینان حاصل شود.

یکی دیگر از مشکلات، نابودی و تخریب جنگل‌ها و مراتع است که به دلیل فعالیت‌های انسانی از جمله بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی، کشاورزی ناپایدار و توسعه شهری رخ می‌دهد. تخریب جنگل‌ها در مناطقی مانند زاگرس و جنگل‌های شمال ایران باعث کاهش تنوع زیستی، افزایش خطر سیلاب و فرسایش خاک شده است. سازمان محیط زیست در همکاری با وزارت جهاد کشاورزی و سازمان منابع طبیعی باید برنامه‌های حفاظتی دقیق‌تری را اجرا کند تا جنگل‌ها و مراتع حفاظت شده و احیاء شوند.

آلودگی‌های صنعتی و پسماندها نیز یکی دیگر از چالش‌های بزرگ محیط زیستی ایران است. عدم مدیریت صحیح پسماندهای شهری، صنعتی و بیمارستانی باعث آلودگی خاک، آب و حتی هوای مناطق مختلف کشور می‌شود. سازمان حفاظت محیط زیست باید با صنایع و بخش‌های مختلف اقتصادی همکاری کند تا سیستم‌های مدرن مدیریت پسماند و بازیافت به کار گرفته شوند و استانداردهای سخت‌گیرانه‌تری در خصوص دفع زباله‌های صنعتی اعمال شود.

برای حل این چالش‌ها، همکاری مردم نیز ضروری است. سازمان محیط زیست باید مردم را به عنوان شرکای فعال در حفظ محیط زیست ببیند و با برنامه‌های آموزشی و آگاهی‌بخشی گسترده، مشارکت عمومی را افزایش دهد. همچنین، نیاز به اجرای سیاست‌هایی است که نقش مردم در مدیریت منابع و حفظ محیط زیست تقویت کند، مانند حمایت از کشاورزی پایدار، بهره‌برداری‌های درست از منابع طبیعی، و کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی.

 محسن ناصری،کارشناس محیط زیست در  واکنش به این سؤال که در حفاظت از محیط زیست ، سازمان محیط زیست کشور با کدام ارگان ها باید بدو تعارف در صورت تخلف برخورد کند و تصور نکند که چون در بدنه دولت است ، مسیر تعارف را در پیش بگیرد گفت: سازمان حفاظت از محیط زیست با هیچ ارگانی نباید تعارف داشته باشد چون مبحث، مسأله خیر عمومی و بلند مدت است.  سازمان حفاظت محیط زیست علاوه بر اعمال حاکمیت و سخت‌گیری باید راهگشایی هم داشته باشد.

این کارشناس محیط زیست گفت اختیارتی که سازمان محیط زیست در حال حاضر به عنوان یکی از معاونت های ریاست جمهوری دارد کافی است.با پیگیری‌های سازمان محیط زیست چندین تن از مدیران اجرایی درکلان کشور حکم توقیف جلب یا انفصال از خدمت دریافت کردند که خود نشانه اختیارات این سازمان است.

او  می‌افزاید: سازمان در واقع باید با یک برنامه منظم و مداوم با استفاده از تمام ظرفیت‌های موجود و ارتقا آن ها به کمک محیط زیست در وضعیت بحران کشور بیاید.

او در ادامه تصریح می‌کند: اگر یک سازمان با دامنه تکالیف کمتر به دلایل متعدد نتوانسته در واقع آن تکالیف را به نحو احسنت یا آنطور که خودش علاقه‌مند است یا انتظار جامعه است تأمین بکند باید مورد رصد قرار گیرد.