خردورزی عملی، بصیرت و تفکر انتقادی در دانشجویان مهمترین دستاورد دانشگاه است و نه دانش ژرف و عمیق
رکنا:رییس دانشگاه تهران با طرح این موضوع که هویت آکادمیکی در دانشگاههای ما به خوبی شکل نگرفته است، گفت: اولین گام برای اینکه دانشگاه و نهاد علم در خدمت جامعه و حل مسئله باشد، شکلگیری هویت آکادمیک است؛ به گونهای که هنجارهای پیشبرنده و تحولگرا تقویت شوند و عرفهای جدیدی جایگزین عرفهای مانعشونده و سنتی شوند.
به گزارش رکنا از روابط عمومی دانشگاه تهران ، دکتر سید محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران در گردهمایی اعضای هیات علمی جوان دانشگاه تهران که در جوار حرم مطهر رضوی در حال برگزاری است، گفت: اعضای هیات علمی جوانی که در سه سال اخیر به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه تهران جذب شدهاند، بهترین نخبگان کشور هستند و امیدواریم دانشگاه تهران با حضور این اساتید نخبه، جهشهای بزرگی را در عرضه علم و فناوری و اخلاق و فرهنگ در جامعه داشته باشد.
وی در اشاره به مباحثی که «پییر بوردیو» جامعهشناس فرانسوی درباره نهاد علم و روابط قدرت در دانشگاه بیان کرده است، گفت: بوردیو اشاره میکند که مهمترین کارکرد دانشگاه، شکل گیری «هویتبخشی» است و آن را تحت عنوان هویت آکادمیک تعریف میکند و میگوید مهمترین کاری که در دانشگاه باید انجام دهیم این است که در تمام ذینفعان و افراد اصلی آن بویژه اساتید، هویت دانشگاهی شکل بگیرد؛ یعنی ساختمان ذهنی و منش و روش معلمی و استادی را بتوانیم از طریق کنشهای آکادمیک ایجاد کنیم. این امر محقق نمیشود مگر اینکه ابتدا مرحله جامعهپذیری دانشگاهی و آکادمیک بخوبی محقق شود.
رئیس دانشگاه تهران، تلاشهای نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، معاونت فرهنگی و اجتماعی و دیگر معاونتها که بویژه برای ذینفعان در سالهای اولیه ورود به دانشگاه انجام میدهند را در راستای شکلدهی به مولفه هویت آکادمیک و دانشگاهی ارزیابی کرد و گفت: در این فرآیند جامعهپذیری که معمولا در ابتدای ورود به جامعه دانشگاهی شکل میگیرد، روشهای مختلفی وجود دارد. یک سری روشهایی است که به صورت رسمی انجام میدهیم و محتوایش هم رسمی است و ناظر بر قواعد رسمی در حوزه آموزش و پژوهش و ... است و در کنار آن روشهای غیررسمی نیز وجود دارد که ای بسا اهمیت بیشتری نسبت به روشهای رسمی دارد.
وی افزود: بنابراین یک بخشی هنجارهای رسمی دانشگاه است که در قالب قوانین و قواعد رسمی و عرفی آموزش باید آنها را بپذیریم و به اجرا درآوریم. یک روش دیگر برای فراگیری و نهادینه کردن هویت آکادمیک نیز بهرهگیری از تجربه اساتید موفق است؛ به گونهای که بخشهایی از فرهنگ آکادمیک و هویت آکادمیک باید از طریق کسانی که صاحب تجربه بوده و به عنوان پیشکسوتان آموزش در دانشگاه شناختهشده هستند، برای شکل گیری هنجارهای اثربخشتر مورد توجه قرار گیرد. یکی دیگر از منابع مهم شکلدهی به هویت آکادمیک در دانشگاه تهران، توجه به هنجارهای جدید آکادمیک است که اعضای هیات علمی جوان به همراه خود به محیط دانشگاه وارد نمودهاند.
دکتر مقیمی با بیان اینکه هویت آکادمیکی ما خیلی راضیکننده نیست، گفت: هویت آکادمیکی در دانشگاههای ما به خوبی شکل نگرفته است و آنچه که انتظار میرود این است که این کارکرد بتواند در خدمت جامعه و حل مسئله باشد. لذا ریشه بسیاری از ناکارآمدیهای نظام دانشگاهی، نقص در هویتبخشی و شکلگیری مناسب هویت آکادمیک است. بنابراین نیاز است با خون جدیدی که به واسطه حضور اعضای هیات علمی جوان در دانشگاه جاری و ساری شده است، به جای اینکه شما اعضای هیات علمی جوان صرفا تابع استانداردها و هنجارهای شکلگرفته باشید، مروج هنجارهای جدید باشید. مدیریت دانشگاه باید ضمن حمایت از این هنجارهای جدید که پیشبرنده و تحولگرا است، مراقبت نماید که این عرفها و هنجارهای جدید که با مقاومت اعضای قدیمی مواجه میشود، زمینه برای اجرا پیدا کند و بجای هضم شدن اعضای جوان و هنجارهایشان در اعضای قدیمی و هنجارهای سنتی، باید کمک شود تا این هنجارهای جدید تقویت شوند و بر هنجارهای سنتی که مانعشونده هویت آکادمیک پیشرو است غلبه کنند و شاهد شکلگیری عرفهای جدیدی در عرصه آموزشی، پژوهشی و فرهنگی باشیم.
رئیس دانشگاه تهران با اشاره به صدور احکام ۴۰۰ عضو هیات علمی تازه جذبشده طی سه سال اخیر، بیان داشت: با برگزاری رویدادهای شبکه نخبگانی «عرصه» یک ائتلافی بین اعضای هیات علمی جوان شکل میگیرد و این نهاد کمک میکند تا مرحله جامعهپذیری دانشگاهی با موفقیت طی شود و اعضای هیات علمی جدید را مورد حمایت قرار میدهد تا بتوانند ایدههای جدید خود را در دانشگاه به جریان بیندازند و از آن طریق شاهد شکلگیری ساخت اجتماعی واقعیت هویت آکادمیک در دانشگاه باشیم.
رئیس دانشگاه تهران با اشاره به دیدگاه اندیشمندانی همچون برگر و لاکمن در خصوص ساخت اجتماعی واقعیت Social Construction of Reality بیان داشت: در شکلگیری هر نوع واقعیتی همچون هویت آکادمیک، باید توجه داشت که این واقعیتها بر اساس اشتراکات بینالاذهانی و تعاملات روزمره است که شکل میگیرد. متاسفانه در حال حاضر، هویت دانشگاهی به عنوان یک واقعیت اجتماعی، دارای ساخت مناسبی نیست و کنش آکادمیک بین اعضای هیات علمی و دانشجویان با آن انتظاراتی که از یک دانشگاه تمدنساز میرود، سازگاری ندارد.
دکتر مقیمی به اعضای هیات علمی جوان تاکید کرد: انتظار دارم موضوعاتی که دغدغه شما است را با رویکرد دانشگاه تمدنساز در قالب این شبکه نخبگانی به اشتراک بگذارید و ارتباط با یکدیگر را به نحوی برقرار کنید که یک فضای مسئلهمحوری در دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه پیشرو شکل بگیرد. در نشستهای این شبکه نخبگانی به جای سخنرانیهای یکطرفه، سعی کنیم فضایی ایجاد شود تا خود اعضای هیات علمی، مفاهیم ذهنی و تجربیات را با همدیگر به اشتراک بگذارند و از حاصل فضای اشتراک بینالاذهانی، یک جریان هویتساز آکادمیک جدید و رشدیابنده در دانشگاه شکل بگیرد و مبنای تحولی اساسی در هویت آکادمیک متناسب با شعار محوری دانشگاه تهران شود.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران با اشاره به دیدگاههای پییر بوردیو جامعهشناس فرانسوی خاطرنشان کرد: معمولا فکر میکنیم در تعامل استاد و دانشجو، باید دانشجو را مانند انبانی ببینیم که تا میتوانیم مشتی از اطلاعات و معلومات را در درون آن بریزیم و هرچه در آن اطلاعات بیشتری بریزیم و آن را فشردهتر و فربهتر کنیم، توفیق بیشتری داشتهایم. مهمترین دستاورد نهاد علم و دانشگاه این نیست که دانش ژرف و عمیق را به دانشجو منتقل کنیم؛ بلکه روشهای کسب دانش، عادات روحی خاص، شیوههای طرح پرسش و مساله و نحوه موضعگیری علمی مهمترین دستاورد یک سیستم آموزشی است. متاسفانه در چنین شرایطی، ایجاد بینش و بصیرت، ساختن نظام فکری، نهادینه کردن تفکر انتقادی و ارتقای عقلانیت عملی (نحوه بکارگیری دانش آموخته شده) فراموش میشود. بنابراین مهمترین دستاورد دانشگاه این است که با عنایت به شیوههای سقراطی و اکتشافی و روشهای مباحثهای و مشارکتی، تفکر و خردورزی انتقادی، بینش و بصیرت دانشجویان را به گونهای تقویت کنیم تا مسائل را بخوبی فهم کنند و از دانش نظری خود برای حل مسائل واقعی جامعه بهره ببرند.
رئیس دانشگاه تهران تصریح کرد: بازخوردهای محیطی توسط کارفرمایان و پیشگامان صنعت و کارآفرینان بیانگر این واقعیت است که دانشآموختگان دانشگاهی در مباحث نظری و تئوریک از شایستگیهای بالایی برخوردارند ولی در بکارگیری آموختههایشان در عرصه عمل از شایستگی کافی برخوردار نیستند. این موضوع بیانگر این واقعیت اجتماعی است که در کارکرد آموزشی دانشگاه، خردورزی عملی در مقایسه با خردورزی نظری دارای نارسایی است. علت این است که عمدتا به مباحث تئوریک میپردازیم و فکر میکنیم هر چه دانش دانشجویان را انباشتهتر کنیم، به اهداف خود بهتر رسیدهایم؛ در حالی که باید در آموزش دانشجویان به بحث خردورزی عملی توجه بیشتری کنیم. در شرایط کنونی وقتی دانشآموختگان ما وارد بازار کار میشوند، صاحبان کسبوکار از محصولات و خروجیهای ما رضایت بالایی ندارند و این موصوع باعث میشود که فارغالتحصیلان ما علیرغم اینکه دانش عمیقی دارند، ولی از آنجا که با محیط کار دارای آشنایی چندانی نیستند، وقتی وارد محیط کار و صنعت میشوند، حالت سرگردانی به آنها دست میدهد و بجای اینکه منشا تحول در کسبوکارها شوند، در فضای سنتی حل میشوند و دانش عمیقشان را هم به مرور به فراموشی میسپارند و در همان فضای سنتی غرق میشوند و روشهای سنتی گذشته همچنان روش غالب باقی میماند.
وی در بخش دیگر سخنانش درباره روابط قدرت بین دانشجو و استاد، اظهار داشت: هر چه که محیط علمی و آکادمیک ما ساختاریافتهتر و وسیعتر شده است، مشاهده کردهایم که بیانگیزگی و دلزدگی دانشجو از محیط دانشگاه بیشتر شده و دانشجویان از روابط قدرت استاد_ دانشجو، احساس بیعدالتی دارند و بر این باورند که استادان به دلیل مقام معلمی، عمدتا از قدرت قانونی و قدرت اجبار خود استفاده میکنند.
اما به نظر میرسد که دانشجویان انتظار دارند استاد به جای منبع قدرت قانونی، از قدرت شخصی خود یعنی قدرت اطلاعات و مرجعیت خود استفاده کند. یعنی به جای اینکه روشهای قانونی و اجباری مبنا باشد، باید روشهای شراکت بینالاذهانی، اقناعی و مشارکتی بین دانشجو و استاد شکل بگیرد و دانشجویان امکان این را پیدا کنند تا دیدگاههای خود را در فضایی همدلانه مطرح کنند. ولی متاسفانه استادان ما به اندازه کافی از مهارت ایجاد توازن قدرت و بهرهگیری از قدرت مرجعیت و قدرت اطلاعات برخوردار نیستند و تا زمانی که این شایستگی و مهارت در اساتید بوجود نیاید، احساس بیعدالتی از روابط قدرت و ناامیدی دلزدگی در دانشجویان فروکش نخواهد کرد.
رئیس دانشگاه تهران در ادامه سخنانش، به شایستگیها و مهارتهای شغل معلمی اشاره نمود و در توضیح یک موضوع روانی و رفتاری در شکلگیری روابط قدرت در دانشگاه، به هوش هیجانی (هوش عاطفی) در روابط اجتماعی اشاره کرد و بیان داشت:
هوش عاطفی (Emotional Intelligence) شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای خود و دیگران است. کسانی که از هوش احساسی برخوردارند میتوانند عواطف خود و دیگران را کنترل نمایند و تعامل مناسبی با دانشجویان داشته باشند. هوش هیجانی از طریق تقویت مهارت یادگیری قابل ارتقا است. اساتید با مهارت هوش هیجانی میتوانند در تعامل با مخاطبان خود، احساسات، عواطف و خشم و خوشحالی خود و دانشجویان را مدیریت کنند.
دکتر سید محمد مقیمی از خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزشی، مهارت اجتماعی و همدلی به عنوان مولفههای لازم برای کنترل و مدیریت احساسات در روابط اجتماعی نام برد و به مواردی اشاره نمود که به علت عدم وجود مهارت هوش عاطفی در برخی اساتید، شاهد رویدادهای ناخوشایندی در دانشگاه بودهایم.
وی با ذکر نمونهای از جذب هیات علمی در دانشگاه تهران، یادآور شد: در اوایل دهه ۹۰ بعد از مدتی که یکی از محققان دارای دهها مقاله علمی معتبر در دانشگاه تهران جذب شده بود و با توجه به پرونده علمی درخشان وی انتظار میرفت که استادی موفق باشد، ولی اندکی پس از جذب وی شاهد این بودیم که دانشجویان خیلی ناراضی هستند و مایل به شرکت در کلاس وی نیستند. پس از بررسی، متوجه عملکرد ضعیف ایشان شدیم که یکی از دلایل اصلی این ضعف، آن بود که در کنترل عواطف خود و دیگران در کلاس موفق نبود و به عبارت دیگر فاقد مهارت هوش هیجانی بود. چون مهارت هوش عاطفی نداشت، رفتارهای کلامی و غیرکلامی او در طرف مقابل اثر عکس میگذاشت. کسانی که فاقد مهارت هوش عاطفی یا هیجانی هستند، به درستی نمیتوانند عواطف مثبت و منفی خود را در جای مناسب بکار گیرند، از مدیریت خشم برخوردار نیستند و حتی نمیتوانند در جای مناسب لطف و محبت خود را ابراز دارند و یا اگر لطفی میکنند در طرف مقابل اثر معکوس داشته باشد. تقویت هوش هیجانی اساتید باعث میشود که آنها علاوه بر خود، مدیریت اثربخشی بر عواطف و احساسات دانشجویان داشته باشند و فضای مثبتی را در کلاس درس و روابط خود با دیگران حاکم سازند.
وی با تشریح هر یک از مولفههای هوش هیجانی، از مولفه همدلی به عنوان یکی از اصلیترین سازههای هوش عاطفی نام برد و افزود: در حقیقت وقتی همدلی صورت میگیرد که فرد به درستی احساسات دیگران را درک میکند و در تصمیمگیری و رفتار متقابل طوری عمل میکند که بر اساس در نظر گرفتن احساسات طرف مقابل تنظیم میشود. لحن کلام، زبان بدن، حالت چهره و ... خود را به گونهای تنظیم میکند که فرد مقابل احساس میکند در جای او قرار گرفته و درک درستی از حالات او دارد. قرآن کریم با بیان نوع رفتار همدلانه حضرت ابراهیم علیهالسلام با افرادی که اجرام آسمانی همچون خورشید و ماه و ستاره را میپرستیدند، به ما تعلیم میدهد که چگونه برای اثرگذاری بر دیگران میتوانیم به عنوان معلم در قلوب دیگران نفوذ کنیم و آموزههای مورد نظر خود را تعلیم دهیم.
رئیس دانشگاه تهران در پایان خطاب به اعضای هیات علمی جوان، گفت: خردورزی انتقادی و ترویج آن در محیط علمی از ملزومات اصلی کنش آکادمیک برای شکلگیری هویت آکادمیک است و لذا به عنوان یک معلم باید قواعد و اصول تفکر انتقادی را یاد بگیریم و در محیط کلاس بکار گیریم و این روحیه و منش را در دانشجویان تقویت و نهادینه کنیم. به جای آنکه دانشجو را بمباران اطلاعاتی کنیم، به مهارتهایی توجه کنیم که ساختمان ذهنی دانشجویان را متناسب با هویت و منش دانشگاهی برای خدمت به جامعه در راستای تمدن نوین ایرانی و اسلامی شکل دهد.
ارسال نظر