افشین صالحیان در گفت و گو با رکنا مطرح کرد
اولین مشکل کشور عدم وجود سیاست انرژی است/ قوانین فعلی؛ بکلی گذار جهانی انرژی را نادیده گرفتهاند/ اثرناکارآمدی بیشتر از تحریم
رکنا اجتماعی، استراتژیست ارشد شبکه برق Southwest Power Pool گفت: اولین مشکل اساسی کشور عدم وجود سیاست انرژی است.اولین مشکل اساسی کشور عدم وجود سیاست انرژی است. آنچه که ما امروز در ایران سیاست انرژی می خوانیم در واقع واکنش ما به وقایعی است که برایمان اتفاق می افتد. نه برنامه ریزی به سمت هدفی مشخص. حضور پررنگ ایران در بحرانهای بین المللی و موضع گیری های ایران غالبا منجر به مشکلات و محدودیت های بیشتر برای کشور در عرصه بین المللی می شود. در چنین شرایطی جلب سرمایه گذاری خارجی تقریبا غیر ممکن و همکارهای علمی و فنی متوقف می شود. قوانین فعلی ایران در عرصه انرژی بکلی گذار جهانی انرژی را نادیده گرفته اند.صنعت انرژی کشور در مسیری اشتباه حرکت می کند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ناترازی گاز کشور تنها جنبه اقتصادی ندارد بلکه بر تمام امورات اقتصادی و معیشتی و محیط زیست و رشد و توسعه ایران اثرگذار است. ناترازی گاز، حتی می تواند منجر به فشار بر نرخ ارز ملی شود،منجر به کاهش درآمد صادراتی ایران می شود ،بر صنایع داخلی تأثیر منفی می گذارد، زیرا باعث کاهش نیروی کار و رقابت نامساعد با صنایع خارجی میشود.
از سوی دیگر ناترازی گاز تاثیر بسزایی بر محیط زیست ایران دارد.استفاده بیش از حد از گازهای آلودهکننده برای تولید برق و گرمایش منجر به افزایش آلودگی هوا میشود که بر سلامت افراد و محیط زیست تأثیر منفی می گذارد. استفاده بدون کنترل از منابع انرژی آلودهکننده مانند گاز، منجر به تغییرات اقلیمی ناشی از گازهای گلخانهای می شود که تأثیرات جدی بر محیط زیست و فعالیتهای کشاورزی و دامپروری دارد.استفاده بیش از حد از منابع انرژی نسبت به تولید گازهای گلخانهای و آلودهکننده، ممکن است منجر به تغییرات در الگوهای بارش و آب و هوا شود که بر منابع آب و خشکسالیها تأثیر منفی خواهد داشت.
ناترازی گاز با خود رشته ای از مشکلات عمده را برای کشور ایران ایجاد می کند که در ادامه به این مبحث پرداخته ایم.
چندین مساله در مشکل ناترازی گاز کشور موثر هستند
حل مساله ناترازی گاز کشور، به نظر نیازمند بسته ای از اقدامات ترکیبی است.اول باید دید که اصل مشکل از کجا سرچشمه گرفته است و دوم اینکه راه حل تخصصی چیست ؟ مهندس افشین صالحیان استراتژیست ارشد شبکه برق Southwest Power Pool در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی رکنا در این خصوص اینگونه پاسخ داد: چندین مساله در مشکل ناترازی گاز کشور موثر هستند.چندین سال پیش دولت ایران برای بالا بردن درآمدهای نفتی و صدور بیشتر نفت تصمیم به جایگزین کردن گاز برای مصارف خانگی، تجاری و صنعتی کرد. این تغییر سبب بالا رفتن تقاضا برای گاز در سطح کشور شد ولی همزمان با این گذار برای جایگزینی گاز با نفت منابع تولید گاز کشور بطور متناسب با افزایش تقاضا، افزایش پیدا نکرد. عدم سرمایه گذاری در صنعت گاز برای توسعه توانایی ها در استخراج بیشتر گاز و فرسودگی زیرساخت های فعلی صنایع گاز و پایین آمدن راندمان عملیاتی آنها تنها چند علت از علل کاهش تراز هستند.
افشین صالحیان در ادامه در پاسخ به این سوال که با وجود داشتن بزرگترین ذخایر نفت و گاز متعارف دنیا، کشور با ناترازی در عرضه و تقاضای انرژی به ویژه در مورد گازطبیعی، بنزین و گازوئیل روبرو شده است این گره بزرگ تا چه میزان به شرایط تحریمی و تا چه میزان به مدیریت دور از تخصص بر می گردد گفت: تا حد زیادی به تخصص و مدیریت ارتباط دارد. تحریم ها بی تاثیر نیستند ولی در حال حاضر بعنوان یک پوشش برای بی کفایتی مدیریتی استفاده می شوند. ایران در قبل از انقلاب در برهه ای بعد از ملی شدن صنعت نفت سخت ترین تحریم های نفتی جهان را تجربه کرد. تحریمهایی که از تحریم های فعلی بسیار خرد کننده تر و محدودکننده تر بودند ولی مدیریت آن زمان سبب شد که کشور دچار بحرانهای عمیق، طولانی و نابود کننده زیرساخت های کشور نشود. بنابراین تحریم ها به خودی خود موثر نیستند. نحوه مدیریت آنها و نوع نگرش به منافع ملی می توانند تاثیر گذاری تحریم ها را چندین برابر کند.
بخش بزرگی از تصمیم گیری های کشور در بخش انرژی مرتبط به نیازهای انرژی چین است
این استراتژیست ارشد شبکه برق در خصوص اینکه سیاستهای کلی نظام و قوانین فعلی بر توسعه صنایع پالایشی با رویکرد پتروپالایشی و تغییر رویکرد سوخت محور چقدر در این امر و ایجاد این مشکل اثرگذار است نیز اینگونه توضیح داد: اولین مشکل اساسی کشور عدم وجود سیاست انرژی است. آنچه که ما امروز در ایران سیاست انرژی می خوانیم در واقع واکنش ما به وقایعی است که برایمان اتفاق می افتد. نه برنامه ریزی به سمت هدفی مشخص. حضور پررنگ ایران در بحرانهای بین المللی و موضع گیری های ایران غالبا منجر به مشکلات و محدودیت های بیشتر برای کشور در عرصه بین المللی می شود. در چنین شرایطی جلب سرمایه گذاری خارجی تقریبا غیر ممکن و همکارهای علمی و فنی متوقف می شود. قوانین فعلی ایران در عرصه انرژی بکلی گذار جهانی انرژی را نادیده گرفته اند. صنعت انرژی کشور در مسیری اشتباه حرکت می کند. بخش بزرگی از تصمیم گیری های کشور در بخش انرژی مرتبط به نیازهای انرژی چین است. چین بعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران و بسیاری مواقع بعنوان تنها خریدار نفت ایران قدرت تحمیل شرایط خریدش را به ایران دارد. این شرایط خرید سبب شده است که کشور برای تامین درآمدهای نفتی سیاست هایی در پیش بگیرد که در دراز مدت حافظ منافع ملی نخواهد بود.
مهندس افشین صالحیان استراتژیست ارشد شبکه برق Southwest Power Pool درباره اینکه زبان اقتصاد ایران در چه عرصه هایی باید تغییر کند و این تغییر باید چگونه باشد تا حداقل در بخش انرژی با کاهش معضلات مواجه شویم گفت: دست دولت باید از سیاست های مالی و پولی کشور قطع شود. سیاست های پولی غیر مستقل بانک مرکزی کشور را تبدیل به مجری دستورات دولت کرده است. سیاست های مالی مجلس را به تشویق کننده ولخرجی های دولت کرده است. هیچ محدودیتی برای دولت در استفاده از منابع مالی کشور وجود ندارد. بخشی از این منابع حتی در اختیار دولت نیستند. با هرج و مرجی که در دستگاه اقتصاد کشور وجود دارد هیچ امیدی به تقویت صنعت انرژی وجود ندارد و البته نه صنعت انرژی و نه هیچ صنعت دیگری از این هرج و مرج اقتصادی نفعی نمی برند. دولت بسان معتادی است که توان برنامه ریزی و رفع اعتیاد خود را از دست داده است و فقط با مخدر بیشتر سعی در ادامه حیات دارد.
نوسازی و مدرنسازی صنایع فرسوده انرژی و استفاده از تکنولوژیهای جدید هوش مصنوعی
مهندس افشین صالحیان در خصوص اینکه علل ناترازی انرژی را در رشد فزاینده مصرف، هدررفت بالای انرژی و نیز در عدم رشد تولید متناسب با نیاز کشور را چگونه باید جستجو و حل کرد چنین گفت: راه حلهای فنی این مشکلات در دنیا ارائه شده است و کشور نیازی به اختراع دوباره چرخ ندارد. بعنوان مثال با وسایل برقی کم مصرف و بهینه مصرف تا ده درصد می توان مصرف برق را کاهش داد. نوسازی و مدرنسازی صنایع فرسوده انرژی و استفاده از تکنولوژیهای جدید هوش مصنوعی امکان استفاده بهینه از منابع موجود انرژی و کم کردن هدررفت انرژی را فراهم می کند. اما مشکلات کشور در رده استراتژیک تصمیم گیری است. تصمیم به مشارکت در فرآیندهای بین المللی که منجر به محدودیت های بیشتر برای کشور می شود با هیچ راه حل فنی قابل حل نیست. تصمیم به ولخرجی هایی که سهم سرمایه گذاری در زیرساخت های حیاتی را ناچیز می کند راه حل فنی ندارد. مشکلات کشور در بخش انرژی بیش از آنکه جنبه فنی داشته باشند جنبه مدیریت استراتژیک دارد.کسانی که در مسندهای مدیریت استرتژیک انرژی هستند باید تحصیلات و تجربه کاری مرتبط داشته باشند تا کشور صدمات جبران ناپذیری از تصمیماتشان متحمل نشود.
ارسال نظر