فاجعه والدینی که کرونا آنها را معلم کرد / کودکان با حمله کرونا از رشد جا مانده اند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بر زندگی انسان تغییر و سردرگمی حاکم است. علت این سردرگمی و ناپایداری شیوه بیماری کووید 19 است. یک بیماری ناشناخته در ابعاد جهانی. آنچه که بدیهی است، این حادثه تاثیری مانند هر بحران دیگری بر کودکان خواهد داشت. این تاثیر به اندازه ابعاد ناشناخته ویروس کرونا، در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سلامت و شخصیت، ناشناخته است. کودکان امروز شناخت زودهنگام تر و عمیق تری از مرگ دارند. آنها از همنشینی با گروه های همسان خود ( آنچه که در محلات، مدارس یا مهدها برقرار است ) محروم هستند. به ناگهان و برخلاف عادت عرف زمان بیشتری را با والدین خود می گذرانند. والدینی که خود دست خوش تغییرات هستند و رفتارهای هیجانی دارند. رفتارهایی که می تواند به علت مرگ عزیزانشان باشد. در واقع کودکانی امروز یکی از دوران های حساس زندگی خود را می گذرانند که محبوس هستند در فضایی که بندهای دیرینه مناسبات اجتماعی پاره می شود. به طور کلی در دورانی که مرگ تکرار می شود و مکررا شنیده می شود.

دکتر میترا حکیم شوشتری، روانشناس و استاد دانشگاه درباره این موضوع با رکنا گفت و گو کرد.

f6ebf1c885d04530a4369ecf384ce85a

حکیم گفت: کودکان از شش سالگی مرگ را به عنوان یک حادثه برگشت ناپذیر درک می کنند. تا قبل آن مرگ را وداعی موقت تلقی می کنند. اما احساس سوگ در آنها بر سنین کمتر باز می گردد. زمانی که می بینند اطرافیانشان شیون می کنند و کنترل خود را بخاطر عاملی فراگیر و نادیدنی ( یعنی مرگی کسی که از آن صحبتی می کنند) از دست می دهند. آنها درک می کنند که ممکن است که مرگ ممکن است به هر کسی صدمه بزند. امروز، آنها مرگ انسان هایی را می بینند که در برابر کرونا بی پروا هم نبودند. افرادی بودند که بسیار مراقبت کردند اما گرفتار مرگ شدند. این به کودکان می آموزد که چقدر به پدیده ای نزدیک هستند که همه از آن فرار می کنند.

کودکانِ والدینی که راهی برای تسلی خود ندارند

وی افزود : این ناشناخته بودن و این ناگزیری از بیماری، اینکه افراد نمی توانند خشم خود از کرونا را به طبیعت بازگردانند، سوگ را عمیق می کند. این محیطی بسیار پر آسیب را برای کودکان ایجاد می کند. کودکان با والدینی روبرو هستند که راهی برای تسلی خاطر خود پیدا نمی کنند و نتیجه ی آن رفتارهای هیجانی است. مسلما افرادی که بی دفاع تر هستند، اسیب بیشتری می بینند. این یعنی کودکان آسیب شدیدی از این رفتارها می بینند. این به کودکان آسیب های برگشت ناپذیری وارد می کند که زندگی کودکان را به تباهی می کشاند.

کودکان از رشد جا مانده اند

این روانشناس بیان کرد : اضطرابی اینک با کودکانِ حتی خردسال همراه است که بزرگتر ها راهی بیان کنترل آن بلد نیستند. تقریبا تمام افرادی که با کودکان در ارتباط هستند، حاملان این اضطراب هستند. والدین جز تماشای تلویزیون پیشنهادی برای کودکانشان ندارند. ما که نمی توانیم رشد یا تکامل کودکان را به عقب بیاندازیم. نمی توانیم به بچه دوساله بگوییم که دوسال دیگر راه رفتن یاد بگیر. متاسفانه هیچ موعد پایانی نیز برای کرونا متصور نیستیم که برنامه ریزی کنیم. بهتر است والدین بر سازگاری با این شرایط متمرکز باشند تا آسیب کمتری به کودکانشان وارد شود.

فجایع روانی همان فجایعی است که جنگ ها دارند

وی در پاسخ به این پرسش که « آیا بضاعت فرهنگی جامعه را آن قدر می بینید که والدین بتوانند در سازگاری کودکانشان با شرایطی این قدر متفاوت موفق باشند؟ » گفت : بیشتر نمود روانی بعد از فجایعی مانند جنگ یا شیوع بیماری اضطراب و اختلال پس از سانحه و اختلالات حاد اضطرابی است. این آسیب ها می تواند برای کودکان مادام العمر باشد. می تواند تجربه های آتی انسان ها تحت تاثیر قرار دهد. اما کرونا هم مانند تمام این فجایع دو رو دارد. به هر حال امتیاز با خانواده بودن در درمان برای ما مهم بود. به والدین یاد می دادیم که رفتارهای خوب فرزندانشان را با ده دقیقه بازی با او تشویق کنند. قبلا والدین زمان کمی برای این کار داشتند. اما امروز به وفور برای کودکانشان وقت دارند. منتهی رفتار مناسبی با کودکان ندارند. اگر آنها بتوانند هیجان های خود را کنترل کنند، می توانند دستاورد خوبی از این شرایط داشته باشند. این می تواند نداشته های امروز کودکان را جبران کند.


بضاعت فرهنگی جامعه کم است

وی در ادامه گفت : نگاه اجمالی به بضاعت فرهنگی جامعه نشان می دهد شرایط خیلی خوب نیست. والدین بسیار بهم ریخته هستند. مسئله مشکلات دیگر جامعه ، مانند بیکاری، معیشت، فقر و از این قبیل مصائبی است که بر کرونا سوار شده است. شاید اگر این مسائل نبود گفت و گو با والدین آنها را مجاب به رفتاری می کرد که کم آسیب ده تر باشند. خیلی از خانواده ها رنج بیشتری از مسائل مذکور می برند تا کرونا. خیلی از خانواده ها به سمت حاشیه نشینی سوق داده می شوند. این مهاجرت از فضایی که امتیاز بیشتری داشت به فضایی که امتیازات کمی دارد، تاثیرات منفی دارد. شاید در خصوص کرونا نشود کمک شایانی به مردم کرد، اما اصلاح این امور می توانست تاب آوری خانواده ها را بیشتر کند و مسلما در رفتار آنها با کودکان و آسیب های پیش رو اثر می گذاشت.


درباره مشکلات اقتصادی با کودکان صحبت نکنید

حکیم گفت : ما درک می کنیم که فشارهای اقتصادی تا چه اندازه سنگین هستند. اما بهتر است که والدین در این باره ها در خانه کمتر صحبت کنند. این حداقل کاری است که می توانند برای کودکانشان کنند. ما که عمری مدیریت زندگی را در شرایط بحرانی را تمرین کرده ایمن، امروز ناچاریم همین کار را بکنیم. حداقل کودکان را از تبعات این نوع گفت و گو در خانواده ها مصون نگه داریم. شاید بزرگسالانی که به راحتی در رابطه با مشکلات اقتصادی صحبت می کنند، متوجه نباشند که کودکانشان ( بویژه کودکان خردسالشان ) چقدر اضطراب آنها را درک می کنند. ما بسیار بی انگیزگی در کودکان و نوجوانان می بینیم. آنها می دانند که قرار است وارد شغلی شوند که کفاف زندگی معمولی را نمی دهد. این موضوعات در کشور ما بسیار پررنگ است.

کودکان هراس از آینده دارند

این استاد دانشگاه بیان کرد : کودکان ما هراس از آینده دارند. این موضوعات را آموزش تغییر نمی دهد. زیرا عملا امور روز بروز بدتر از دیروز می شود. این موضوعی نیست که تکذیبش کنیم. آنها به دلیل واقعیت جامعه بیمناک می شوند. اینها موضوعاتی است که در مصاحبه های بالینی در کلینیک ها در کودکان به وفور می بینیم.
وی در ادامه بیان کرد : ما نتوانسته ایم جایگزین مناسبی برای مدرسه پیدا کنیم. کودکان باید در محیط امن و نظارت شده فعالیت های اجتماعی را تمرین کند. آنها در مدرسه می توانستند با همسالانشان مراوده کنند. در این مراودات موضوعاتی که بیان کردیم را گفت و گو می کردند. هر چقدر که این زبان کودکانه بود باز راهگشای اضطراب های کودکان بود. امروز یا مدرسه نمی روند یا اگر به مدرسه بروند تدابیر بهداشتی نمی گذارد رابطه واقعی با هم داشته باشند. روابط محدود به واتساپ شده است. نمی توانیم به این رابطه واقعی بگوییم. این شرایط حتی برای بزرگسالان مشکلات ادراکی ایجاد می کند.
 

نقش والدین با وظایف آموزشی مخدوش شد

حکیم گفت : کودکان هم مدرسه از دست داده اند و هم با تغییر نقش والدین به عنوان معلم مواجه هستند. این قضیه فاجعه است. والدین مجبور هستند که به کودکانشان تکلیف بدهند. مجبورند بر عملکرد آنها نظارت کنند. این درگیری دائم برای کودکان آسیب زا است. نقش والد را مخدوش می کند. اموزش هم مخدوش می شود. رقابت بین مادران برای اینکه بچه هایشان موفق تر از دیگران باشد، به نسبت بیش از مدارس است. این موضوع در مدارس مشکل ما بود در حالی که بسیار کمتر است. مشخصا بیشتر از گذشته آسیب خواهند دید.

امیدوارم کرونا خیلی طول نکشد

این استاد دانشگاه گفت : امیدوارم کرونا خیلی طولانی نشود. موضوعات به سادگی آسیب می بینند. مثلا پارسال همه بچه ها سال تحصیلی را پاس کردند اما خیلی مسائل یاد داده نشد. امروز کودکی به کلاس پنجم راه یافته است که جدول ضرب را بلد نیست. امنسال هم مانند سال گذشته تحصیلی گذشت. شما فرض کنید کودکانی در مقطع راهنمایی وارد می شوند که باید ضرب و تقسیم اعشاری انجام دهند، اما جدول ضرب عادی را بلد نیستند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.