اضطراب قابل یادگیری است/والدین و معلمان اضطراب را منتقل نکنند

به گزارش رکنا ، «سی و پنجمین نشست علمی و تخصصی آموزش در دوران پاندمی کرونا» با مدیریت علمی سعید طاهری و با حضور علی‌اصغر فانی استاد دانشگاه و وزیر اسبق آموزش و پرورش، سیما فردوسی‌پوراستاد دانشگاه و روانشناس، سید حمید قاسمی استاد دانشگاه و علیرضا کمره‌ای معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش به صورت ویدئو کنفرانسی برگزار شد.

سیما فردوسی‌پور در این نشست با موضوع «نقش والدین در کاهش استرس بچه‌ها در دوران کرونا» سخن گفت.

وی در ابتدا با ارائه تعریف علمی از اضطراب و تمایز آن از ترس گفت: گاهی‌اوقات اضطراب و ترس مترادف با هم به کار برده می‌شوند اما در تعریف متفاوت هستند. اضطراب یک هیجان است که واکنش‌های فیزیولوژیک و رفتاری ایجاد می‌کند و با انتظار ارتباط مستقیمی دارد. درواقع یک انتظار به سطوح آورنده است درحالی‌که ترس گرچه یک هیجان است اما عامل ایجاد آن مشخص است.

فردوسی‌پور ادامه داد: امروزه آنچه بیشتر شاهد آن هستیم، ترس در میان دانش‌آموزان و مردم است که بیشتر معطوف به ترس از ابتلاء به کرونا یا در برخی از دانش‌آموزان، ترس از دست دادن فرآیند یادگیری است. عامل ایجادکننده این هیجان مشخص است.

وی افزود: اضطراب و ترس اگر در حد طبیعی باشد، ما مشکلی در آن نمی‌بینیم. در حد طبیعی بودن یعنی اینکه با عامل ایجادکننده‌اش هماهنگ باشد. حتی بسیاری از افراد معتقدند مقدار کمی از اضطراب لازمه ایجاد تحرک در فرد است. مثلاً اگر دانش‌آموزان ما مقدار کمی اضطراب نداشته باشند، به سراغ درس و آموزش‌ها نمی‌روند بنابراین بحث ما اضطراب‌ها و ترس‌های در حد طبیعی نیست بلکه بحث درباره آن محدوده‌ای است که مداخله درمانی و مشاوره را می‌طلبد.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: نکته مهم آن است که اضطراب وقتی از حالت طبیعی خارج می‌شود، به موارد دیگری مانند درد تبدیل می‌شود. سردردها، مشکلات گوارشی و بیماری‌های روان‌تنی از آن جمله هستند. ما در بین دانش‌آموزان نیز از این نوع اضطراب‌های تبدیل شده زیاد داریم یا حتی اضطرابی که در نوجوانان و کودکان به پرخاشگری تبدیل می‌شود. حتی در سطح جامعه نیز بسیاری از پرخاشگری‌هایی که دیده می‌شود، زاییده اضطراب است. اضطراب در یادگیری هم تأثیر می‌گذارد و به طور کلی فرآیندهای شناختی فرد را متأثر می‌کند. بسیاری از دانش‌آموزان ما هستند که باهوش‌اند اما به دلیل اضطراب و ترس در سطوح پایین‌تر یادگیری قرار می‌گیرند.

این روانشناس ادامه داد: نکته بعدی آن است که باید متمایز کنیم دانش‌آموزانی را که از قبل مضطرب بوده‌اند و در شرایط جدید کرونا بر اضطرابشان افزوده شده است. به دلیل آنکه محیط خانواده افراد آرام نبوده، تشنج‌هایی در محیط زندگی‌شان بوده یا تجربه‌های بدی داشته‌اند، ممکن است زمینه‌های اضطرابی داشته باشند و در شرایط کرونا، هیجانات‌شان بیشتر می‌شود.

فردوسی‌پور افزود: تحقیقات نشان می‌دهد هر زمان با عدم قطعیتی روبرو هستیم و شرایط غیرقابل پیش‌بینی، اضطراب به سطوح بالایی می‌رسد. در مورد کرونا هم اطلاعات زیادی نداریم و با عدم قطعیت روبرو هستیم؛ پدیده‌ای است غیرقابل پیش‌بینی که اضطراب را به سطوح بالایی می‌تواند ببرد. در چنین شرایطی اگر بتوانیم به خانواده و دانش‌آموزان تأکید کنیم که بر روی مواردی که از کنترل ما خارج است، تمرکز نکنند، در کاهش اضطراب موفق خواهیم بود. مواردی مانند آنکه چه زمانی واکسن کرونا می‌آید؟ چه زمانی داروی کرونا وارد می‌شود؟ این مسائل همه غیرقابل پیش‌بینی است و باید از توجه دانش‌آموز و بخصوص والدین کنار برود. نکته دیگر آن است که اضطراب قابل یادگیری است و از طریق سرایت روانی منتقل می‌شود یعنی اگر والدین خودشان اضطراب داشته باشند، آن را منتقل می‌کنند یا اگر دوستان یک دانش‌آموز یا افرادی که در محیط زندگی‌اش هستند بخصوص معلم این ترس را داشته باشد، به دانش‌آموز منتقل می‌شود.

وی در ادامه به استراتژی‌های مدیریت استرس اشاره کرد و گفت: استراحت کافی یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های مدیریت استرس است. امروزه شاهد هستیم به دلیل اینکه دانش‌آموزان به مدرسه نمی‌روند، شب‌ها دیر می‌خوابند حتی والدین هم تنظیم خواب شبانه‌روزی‌شان به هم خورده است. وقتی خواب شبانه کم شود، روی ناقل‌های عصبی اثرگذار است که یادگیری را ضعیف می‌کند و تاب‌آوری را پایین می‌آورد. مورد دیگر، ورزش است. شاید این روزها صلاح نباشد که برای ورزش به خارج از منزل برویم اما باید بچه‌ها در منزل تحرک کافی داشته باشند. متأسفانه شاهد ابتلاء به چاقی در میان کودکان و نوجوانان هستیم. تغذیه هم مسئله دیگری در این میان است. همین موارد به علاوه مدیریت زمان، به افراد کمک می‌کند که در برابر اضطراب‌ها قوی‌تر باشند. متأسفانه بسیاری از دانش‌آموزان ادراک درستی از زمان ندارند. هم معلمان و هم والدین باید به این امر توجه داشته باشند و جایگزین کردن افکار مثبت و منطقی به جای افکار غیرمنطقی و منفی بسیار کمک‌کننده است. حتماً خانواده‌ها هفته‌ای یکبار باید دور هم جمع شوند که اولاً افکار مثبت را تقویت کنند. دوماً به سوالات فرزندان پاسخ دهند و تمرکز را روی پروتکل‌های بهداشتی قرار دهند. نکته دیگر در این گفت‌وگوها آن است که برخی بچه‌ها به صورت ذاتی اهل گفتگو و در میان گذاشتن احساساتشان نیستند و حتی تا قبل از ۱۰ سالگی معمولاً توانمندی به زبان آوردن طرح استرسشان را ندارند اما وقتی والدین درباره خودشان صحبت کنند، ممکن است فرزندان به حرف بیایند. اگر باز هم تمایلی به حرف زدن نشان ندهند، باید ابزار نقاشی در اختیارشان قرار گیرد، سپس با تفسیر نقاشی آنها به درونشان پی ببریم.

فردوسی‌پور بیان کرد: لزومی ندارد دانش‌آموزان به شکل افراطی در معرض اخبار قرار گیرند حتی خود والدین هم این کار را انجام ندهند. از سوی دیگر، نباید در دام عادی جلوه دادن وضعیت بیفتیم. واقعیت آن است که شرایط عادی نیست و بحرانی است. والدین نباید مرتباً تکرار کنند «چیزی نیست» چون فرزندانشان را از رعایت پروتکل‌ها دور می‌کنند.

وی با اشاره به باورها و اعتقادات مذهبی و تمرین‌های دینی برای بالا بردن آرامش در زندگی گفت: در تمام دنیا روی این مسئله تأکید می‌شود که تمرینات دینی و مذهبی می‌تواند آرامش به همراه بیاورد. نکته دیگر آن است که شاید برخی از دانش‌آموزان در برابر حوادث، توانشان کمتر باشد و غمگین شده باشند. در چنین شرایطی، آموزش امید به زندگی که حتماً باید از طریق معلمان انجام شود، بسیار مهم است. معلم تنها مطالب درسی را نباید آموزش دهد بلکه بحث تربیتی می‌طلبد که در همین آموزش‌های مجازی، امید به زندگی نیز مورد اشاره قرار گیرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.