کودکان مضطرب فرزندان والدین پر استرس
رکنا : چنانچه پدر یا مادری همه کارهای خود را با استرس و اضطراب همراه کنند، کودک یاد میگیرد چگونه با شتاب و عجله زندگی کند. از سوی دیگر اگر والدینی با آرامش و دور از دغدغه زندگی کنند و روالی آرام و بدون شتاب را در زندگی پیش گیرند، کودک از رفتارهای خانواده میآموزد باید با آرامش زندگی کند و در هر جایی نیاز نیست که با شتاب کارهای خود را پیش ببرند.

اضطراب / به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا ، در امور اجتماعی نیز تجربیات ثابت کرده است افراد عجول با استرس و اضطرب کمتر میتوانند به موفقیتهای چشمگیرتری دست یابند. کودکان مضطرب از یکسو ممکن است در شرایط منفی قرار گیرند و گرایشات منفی را پذیرا باشند و حتی ممکن است این اضطراب آنها را به سویی هدایت کند که برخلاف انتظارات خانواده باشد.
نقش هیجان در زندگی
عاطفه کیانینژاد، روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا میگوید: همه کودکان و بزرگسالان به مقداری هیجان و استرس طبیعی نیاز دارند. اگر استرس در حد صفر باشد، زندگی خستهکننده میشود. از طرفی استرس نیز در زندگی فوایدی دارد. استرس منبعی از انرژی است که باعث جهتدهی به رفتارها میشود. مثلا اگر کسی نگران آینده نباشد، درس نمیخواند و از طرفی استرس به طور متوسط انسانها را فعال میکند و همچنین کسی که قبلا میتوانسته بر استرس خاصی غلبه کند، با احساس اعتماد به نفس بیشتری زندگی میکند، اما اگر استرس در حد شدید و مزمن باشد، میتواند تاثیرات مخربی داشته باشد. قبل از اینکه به مضرات و آسیبهای استرس بپردازیم، لازم است تعریف دقیقی از استرس و اضطراب داشته باشیم؛ منظور از استرس تغییرات و وقایعی است که در محیط زندگی به وجود میآید. این تغییرات میتواند حتی مثبت یا منفی باشد، اما اضطراب حالتی درونی است که فرد تجربه میکند که میتواند با احساس بیقراری و افکار آشفته همراه باشد. از طرفی برخی استرسها میتواند زاده محیط بیرونی باشد، مانند تغییر محل سکونت، ورود فرزند جدید به خانواده و حتی وقایع مثبت و منفی دیگر، اما برخی استرسها میتواند از منابع درونی ناشی شود، مانند فکرهای منفی، فاجعهآمیز کردن امور برای خود، داشتن انتظارات غیرمنطقی از دیگران و باید و نبایدهای ذهنی.
کیانینژاد، روانشناس بالینی ادامه میدهد: استرس زمانی آسیبرسان میشود که از طرفی شدید باشد و از طرف دیگر مزمن. مضرات استرس عبارتند از ایجاد احساس نامطلوب و مشغولیت ذهنی با امور استرسزا، مشکل در ارتباط با دیگران، احساس خستگی مداوم، اشکال در خواب یا اشتها، ایجاد عادتهای بد مانند ناخن جویدن یا تیک عصبی، ایجاد بیماریهای روانی، کاهش اعتماد به نفس. واکنشهای جسمانی اضطراب عبارتند از درد در عضلات، تیک و لرزش دستان، بیقراری، مالیدن دستها به هم، صاف کردن صدا و... از سوی دیگر علائم رفتاری اضطراب، عبارت از فعالیت بیش از حد، تند راه رفتن، تند حرف زدن، عجله داشتن، عصبانیت، پرخوری، گیجی، حواسپرتی و کابوس است.
کابوس زندگی
این روانشناس بالینی از علائم شایع احساسی میگوید و ادامه میدهد: از علائم احساسی میتوان به خستگی و بیحالی اشاره کرد و همچنین مشغولیت ذهنی به امور ناراحتکننده که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد. یکی از عواملی که در کودکان میتواند استرسزا باشد، میتوان به تغییرات در سبک زندگی اشاره کرد.
هرگونه تغییر باید از قبل به اطلاع کودک رسانده شود و شرایط مناسبی برای آن مهیا شود. برخی تغییرات میتواند برای ما عادی باشد، اما ممکن است برای کودک استرسزا باشد، در نتیجه به وضوح باید تغییرات آتی برای کودکان شرح داده شود تا آنها بدانند با چه اتفاقاتی قرار است روبهرو شوند. همچنین تغییراتی مانند تغییر محل سکونت، تغییر مدرسه و ورود فرزند جدید به خانواده، تغییر محل خواب یا ساعت خواب به طور موقتی باعث افت عملکرد کودک میشود و کودک برای سازگار شدن با شرایط جدید نیاز به زمان و حمایت والدین دارد. یکی دیگر از این موارد استرسزا جر و بحثهای روزمره با کودک است، این جر و بحثها منجر به مشکلات جسمانی و روانی برای کودک میشود. همچنین اضطراب مادران یا پدران منجر به ایجاد اضطراب در کودک میشود.
محیطهای ناامن
این مدرس دانشگاه بیان میکند: برای مثال والدینی که محیط زندگی را جایی ناامن میدانند، به فردی اعتماد نمیکنند و مدام از خطرات جامعه برای کودک سخن میگویند و کودک ترسو، مضطرب و بیاعتماد پرورش خواهند داد. یکی دیگر از عوامل استرسزا میتواند عوامل محیطی مانند سر و صدا، آلودگی هوا، ازدحام، روابط خانوادگی متشنج و تغییرات زندگی باشد. از دیگر عواملی که منجر به اضطراب میشود، تغذیه نامناسب، کمتحرکی، ناکامی و نپرداختن کودک به علاقهمندیها و تبعیض میان کودکان است. از آنجا که نحوه تفکر انسان در دوران کودکی شکل میگیرد، ایجاد محیطی که کودک در آن احساس امنیت، آرامش و حمایت کند، جزو نیازهای اساسی او محسوب میشود. معمولا والدینی که کودک خود را تهدید به ترک کردهاند، در ارائه احساس حمایت و امنیت دچار مشکل خواهند شد، در نتیجه گفتن این جملات برای کودکان مخرب و استرسزاست. برخی مادران با تکرار این جملات که «دیگر من مادر تو نیستم»، «تو را ترک خواهم کرد»، «آخر تو مرا میکشی»، «یک روز از این خانه میروم» و... باعث ایجاد اضطراب در کودک میشوند و در اینگونه موارد کودک ممکن است با این طرز تفکر رشد کند.
وی اضافه میکند: این قبیل کودکان تصور میکنند بالاخره یک روز از سوی مادر خود ترک خواهند شد و همه افرادی که با او در تعامل هستند، قصد سوءاستفاده از او را دارند، بنابراین از پس مشکلات برنخواهند آمد و تصور میکنند نیازها و خواستههایشان هیچ ارزشی ندارد. از سوی دیگر یکی از راههای کنترل اضطراب این است که به کودک احساس کارآمدی بدهیم، یعنی به او القا کنیم که میتواند از پس مشکلات زندگی برآید. چند باور اطمینانبخش باید در کودکان نهادینه شود؛ این باورها عبارتند از اینکه دنیا جایی نسبتا امن است، من میتوانم از پس بیشتر امور دربیایم، اکثر مردم انسانهای خوبی هستند، مردم به من احترام میگذارند و من نیز به آنها. در صورتی که چنین باورهایی در آنها شکل بگیرد، زودتر میتوانند با مشکلات کنار آیند و بر استرسها غلبه کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
-
فیلم لحظه سرریز شدن سد تاجیار در آذربایجانشرقی
ارسال نظر