محمد حیدرپور، جامعهشناس فرهنگی و مدرس دانشگاه در گفت و گو با رکنا:
آمار آسیب های اجتماعی اعلام می شود، نتیجه هیچ! / تصمیم قضائی برای پدر رومینا در آینده این جرائم تاثیر گذار است
رکنا، اجتماعی؛ سال ها است که مرکز آمار یا نهادهای آمارنگاری کشور، در رابطه با آسیب های اجتماعی آمارهای متعددی اعلام می کند. انتظار می رود که دستگاه ها حاکمیتی در ازای این آمارها پاسخگو باشند و اعلام کنند که فعالیت هایشان در قبال کاهش آمار آسیب ها چه بوده است. متاسفانه عمده اخبار محدود به آمار می شود و از اقدامات مناسب در قبال آسیب ها خبری نیست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا؛ هر ساله آمار خشونت، بزه، فقر و ... بالاتر می رود. گویا اشتباه است اگر انتظار داشته باشیم دستگاه های مسئول، این آمارها را زنگ خطری حساب کنند و برای کاهش آن تمهیداتی را صورت دهند. از نمونه ی این آمارهایی که به نظر می آید نادیده گرفته شده اند، آمار فرار زنان و دختران گیلانی بود.
آذر ماه سال 98، رئیس پلیس پیشگیری گیلان، آماری از فرار دختران و زنان از خانه، در این استان اعلام کرد. وی گفت: در هشت ماهه سال ۹۸ نیز ۱۲۴ نفر ثبت شده اند. شاید برای اینکه گوش هایی برای شنیدن حرف های دختران و زنان نیست. در بین این آمار ۶۷ درصد مجرد و ۳۳ درصد متاهل هستند.برخی از افراد اینگونه آمارها را یک زنگ خطر تلقی می کنند. بنابراین انتظار می رفت که به این خاطر اقداماتی صورت گیرد تا سطح این آسیب کاهش پیدا کند. اما ، هیچ خبری از آمار و تمهیدات ی که باید می شد نبود تا آنکه چند ماه بعد، خبر قتل رومینا جامعه را شوکه کرد. چه باید انجام می شد که ما شاهد این سطح و شیوه از خشونت نباشیم؟
والدین آموزش ارتباط با نسل بعد را نمی بینند
« محمد حیدرپور، جامعهشناس فرهنگی و مدرس دانشگاه »در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا در مورد اینکه چرا معضلات اجتماعی تنها بیان می شود و درمان ها و پیشگیری ها صورت نمی گیرد چنین گفت : اجتماع ایران، مستعد آسیب های بسیاری است. این استعداد علل مختلفی دارد. از مهم ترین علل این آسیب ها ارتباط مردم ایران با تمام انواع رسانه های جهانی است. این سبب دگرگونی متداولی می شود که ارتباط بین افراد و نسل ها را به چالش می کشد. منتهی، آن جوامعی که ما توسعه یافته می خوانیمشان، همراه با این مواجه ی رسانه ای، به تبع آن دگرگونی و بحران ارتباطی ، آموزش سواد رسانه ای را ارائه می کنند. اما ، والدین ما آموزشی برای ارتباط با نسل بعد خود نمی بینند. وآموزش سواد رسانه ای را اگر شروع کنند، اگر دانشگاه شروع می کنند.
و اشاره کرد: با هر تحول سخت افزاری، فرهنگ جامعه باید متاثر شود و تغییر یابد. ما می بینیم که جوانان ما تحت تاثیر این جهان متحول شده ارتباطی هستند اما، اولیا ما شناختی از این تحول ندارند. نتوانستند با این تحولات هماهنگ شوند. و باعث تاسف است که حتی، مراکزی که قرار است این تحولات را برای والدین تشریح کنند، جامانده اند و نتوانسته اند خود را با تغییرات روز هم نوا کنند.
غفلت کارگزاران آموزشی و فرهنگی از سواد رسانه ای
حیدرپور، با تاکید بر این موضوع که " تلفن همراه و به همراه آن دسترسی به فرهنگ جهان ، از دبستان در اختیار کودکان قرار می گیرد. اما آموزش سواد رسانه ای را از دانشگاه ( شاید) شروع کنیم" بیان کرد: لازم بود چگونگی استفاده از رسانه، خطرات و آسیب های آن و الگو های جیره بندی آن آموزش داده شود. اما کارگزاران آموزشی و فرهنگی ما در این خصوص غفلت کردند. بنده مخالف پاک کردن صورت مسئله و حذف شبکه های اجتماعی هستم، اما تلاش آنها بیش تر به آن سو بوده است. امروز هم نتایج آن را می بینیم.
رسانه ها نخبگان جامعه شناسی را نمی شناسند
این جامعه شناس اظهار کرد: متاسفانه، رسانه های عمومی کشور، نخبگان جامعه شناسی را در مدیریت موضوع شرکت نمی دهند. برخورد آنها با مسئله رسانه ها و فضاهای مجازی آنچنان انتقدی است که نمی خواهند پدیده را بپذیرند. آموزش رسانه ای موضوع لازمی تلقی نمی شود. مسئولین نخواسته اند تا والدین در خصوص سواد رسانه ای آموزش ببینند. آنها اهمیت گفتگو تشخیص ندادند و درک نکردند که عدم گفتگوبین والدین و فرزندان علت ایجاد چنین آسیب هائی است؛ و درک نکردند که برای آموزش به فرزندانمان نیاز به آگاهی والدین آنها و آموزش ارتباط به والدین داریم. جامعه ما برای برقراری ارتباط نیاز به آموزش دارد. این جامعه یک پا در سنت دارد درحالی که پای دیگر آن در مدرنیته است. اگر دینی هم فکر می کردند، باید بحث مشورت مهم تلقی می شد. اما تاخر گروهی از جامعه در مقایسه با گروهی دیگر، اسیب زا و تنش زا شده است.
وقتی کارگزاران فرهنگی ما، صورت مسئله را پاک می کنند
حیدرپور به این نکته پرداخت که هرگاه ما از جامعه پرخطر صحبت می کنیم، منظوری جز فقدان ارتباط بین افراد نداریم، و ادامه داد: باید در رابطه با عدم توان ارتباط به جامعه هشدار داد. به فرض اگر ارتباط سالمی بین رومینا و پدرش بود، ما شاهد شرایطی نبودیم که در آن پدر بخواهد فرزندش را بکشد. مضاف براین، رومینا هم در خصوص آنچه به سبب گستردگی فرهنگی با آن روبرو شد، آگاهی نداشت. ما از جوامع آزاد غربی صحبت می کنیم و جوانانمان از آن جوامع الگو می گیرند. اما کسی به رومینا نگفته بود که در همان جوامع آزاد، قانونمندی چنان جدی گرفته می شود، که اگر یک پسر سی ساله با او چنین رابطه ای می گرفت، محکوم و مجازات می شد. و در آن کشورها ، در مدارس به فرزندانشان خطرات و شرایط ارتباط های اجتماعی را درس می دهند. اگر کارگزاران فرهنگی ما بینش لازم را در زمینه گفتگو و ارتباط افراد داشتند، ما هرگز شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم که دلخراش هستند.
وی اشاره کرد: وقتی کارگزاران فرهنگی ما، صورت مسئله را پاک می کنند ، وقتی به نادانی و غیرت ناآگاهانه دامن می زنند، پدری هم همیت و غیرتمندی خود را در آن می بیند که گردن دختر خود را قطع کند.
رسانه ها موضوع را مورد نقد صریح قرار دهند
حیدرپور، به این پرسش که « وقتی موضوع را از کارشناسان تا مدیران دولتی بررسی می کنیم، پاسخ همه آنها راهکارهای آموزشی و فرهنگی است، همانطور که شما می گویید. پس چه مانعی وجود دارد که این اقدامات انجام نمی شود؟" پاسخ داد: گاهی خودسانسوری انجام می شود. در واقع چرخه احیای این فرهنگ و احقاق خواسته های این چنینی مشخص است. نخست رسانه ها موضوع را مورد نقد صریح قرار می دهند. سپس نمایندگان مجلس جدیت موضوع را درک می کنند و به نظارت ، مطالبه گری و وضع قانون می پردازند. سپس مسئولین فرهنگی مجاب می شوند که چه کاری باید بکنند و نظارت و همیت مجلس سبب انجام آن می شود. اما این چرخه انجام نشد. برخی نپذیرفتند که اساسا شبکه های اجتماعی تاثیری دارد. بعد که دیدند سعی کردند آن را حذف کنند. یاد دورانی می افتم که ویدئو را ممنوع کردند. یا در ساختمان ها می ریختند و دیش ها را میشکستند. نتیجه آنکارها را امروز ببینید.
وی در ادامه گفت: آنچه را که باید در مهدهای کودک آموزش می دادند، تا دانشگاه لفت دادند. سخت نیست درک این موضوع که اگر کودکان به ماهواره، تبلت و گوشی دسترسی دارند، همان زمان یا قبل از آن زمان باید به آموزش سواد رسانه ای دسترسی داشته باشند. باید از اولیای دانش آموزان دعوت شود و به آنها آموزش داده شود. لازم است که والدین به موضوع رسانه اشراف داشته باشند . تمام اینها می توانست بین اولیا و کودکانشان هماهنگی هائی ایجاد کند که ارتباط میسر شود تا تنش کاهش یابد یا با این شدت رخ ندهد. لازم است ارتباط اولیا ، مربیان و دانش اموزان مقید به قانون باشد. ما در لفظ می گوییم که امر فرهنگ بسیار مهم است، اما نهادهای بسیاری که موازی کاری می کنند، کار یکدیگر را خنثی می کنند.
تصمیم قضائی برای پدر رومینا در آینده این جرائم تاثیر گذار است
این استاد دانشگاه، در پاسخ به این پرسش که " شاید خیلی از والدین نسبت به رفتار فرزندان خود خشمگین بوده باشند. اما، بنا به بازدارنده های اجتماعی به قتل یا این حد از خشونت اقدام نمی کردند. بازدارنده هایی که قبح آنها ریخته است. پس می توانیم نتیجه بگیریم که هر برخورد قانونی که با والد رومینا( یا قاتلین قتل های ناموسی اخیر) صورت گیرد، نقش مهمی در ارتکاب چنین جرائمی در اینده خواهد داشت؟": گفت: بی شک اگر مرتکبین قتل های اخیر، اگر مجازات نشوند، ما شاهد درصد بالاتری از این جرائم خواهیم بود. توجه کنید که شرایط اجتماعی تغییر می کند. لازم است قوانین ما تغییر کنند. حتی لازم است مفاهیم ما تغییر کنند. باید تعریف جدید از غیرت ارائه دهیم.باید بپذیرند که جامعه تغییر کرده آست و ما نیازمند اینگونه تغییرات عمقی هستیم. ما نمی توانیم به استناد یک مفهوم ولی دم، پدر را صاحب نفس و زندگی فرزندش بدانیم. این مفهوم مرده است. من طرفدار اعدام نیستم، به طور کلی می گویم که این تصمیم قضائی برای آینده تاثیر گذار است.اما این یک قتل است و باید مجازات آن مطابق باشد.
و به طور کلی نتیجه آمارهای آسیب های اجتماعی از میزان فرار دختران در استان ها و ذکر استان هایی که بیشتر در معرض این آسیب هستند یا شهرهایی که کودک همسری بیشتری دارند یا همسرآزاری در کدام شهر و روستا و استان بیشتر است و یا ... مشخص نیست. آمارها و نتیجه پژوهش ها اعلام می شود ولی نهادهایی که باید برای درمان اقدام کنند ، کار موثری انجام نمی دهند و معضل می ماند و حتی خطرناک تر جلوه می کند.
ارسال نظر