وقتی سرطان زیبایی هانیه 37 ساله را گرفت او برای زنده ماندن جنگید + فیلم گفتگو متفاوت با دختر تهرانی
رکنا: بیماری سرطان از مهم ترین بیماری های غیر واگیر است که سالیانه جان انسان های زیادی را میگیرد. اما مسئله ای که در این بیماری بسیار حائز اهمیت است اصلاح باورها برای مبارزه با سرطان است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، نیمی بیشتر از سرطان ها با تشخیص زودرس قابل درمان هستند، همچنین درصد قابل توجهی از بیماران با شناسایی به موقع بیماری می توانند از نتیجه تلخ سرطان بگذریند و به زندگی سالم برگردند.
این افراد باید با حساس سازی جامعه مسئولیت اجتماعی خود را در راه آموزش، کنترل و پیشگیری از گسترش آن انجام دهند. عواملی که در ایجاد سرطان بسیار شایع هستند مصرف الکل، برنامه غذایی ناسالم ، کم تحرکی، مصرف برخی از داروها، اشعه درمانی و... هستند که به اصلاح با سبک زندگی و آموزش میتوان از ابتلا به سرطان جلوگیری کرد.
هانیه پدیدار متولد سال 56 که 17 سال است به کار مترجمی مشغول است و به صورت حرفه ای ورزش یوگا را انجام میدهد. پنج سال قبل ،در یک روز تابستانی دردی را در کشاله ران خود حس میکند که ابتدا خیال میکند از ورزش است اما پس از مدتی که درد ادامه پیدا کرد به سفارش مربی یوگا به یک دکتر زنان مراجعه کرده و در سونوگرافی مشخص میشود که کیستی در یکی از تخمدان های خود دارد.
او بعد از مراجعه به دکتر دیگری یک ماه صبر میکند تا شاید مشکل کیست برطرف شود اما این اتفاق رخ نداده بلکه تشخیصی که در این زمینه داده میشود، این بود که توده ای در تخمدان راست او وجود دارد.
هانیه در این زمینه میگوید : «در بهترین حالت باید شکمم برای جراحی باز میشد چرا که سرطان تخمدان به شدت موذی است، من نیز تا آن زمان به پدر و مادر خود در این باره نگفته بودم چرا که پدرم مشکل قلبی داشت و ممکن بود اتفاقی برایش رخ بدهد. در نهایت به مادر اطلاع دادم و از آنجایی که خود در رشته پرستاری استاد دانشگاه است مرا پیش چند دکتر فوق تخصص برد که در نهایت یک روز به من گفتند که باید سریع جراحی شوم».
بعد از عمل، تخمدان راست هانیه بیرون آورده میشود اما از آنجایی که یک مایع شکمی بدخیم نیز در بدن داشت پزشکان مجبور میشوند تا آن را نیز بیرون بیاورند. بعد از عمل، 6 جلسه شیمی درمانی تهاجمی را به دلیل سن کم و تکثیر سلولی زیاد برای او مینویسند.
هانیه از روزهای شیمی درمانی اینگونه می گوید: « همیشه فکر میکردم که بیماری برای همه است و نمیتوان انتخاب کرد که چه بیماری را چه فردی مبتلا میشود اما ده روز بعد از جراحی پدر من فوت شدند که یک هفته شیمی درمانی را عقب انداختند تا شاید شیمی درمانی بهترین نتیجه را بدهد. هنگام شیمی درمانی حال خوبی نداشتم ، هر جلسه حال هم وضعیتم بدتر می شد پس این فکر در من به وجود آمد که درباره سرطان مطالعه کنم، چرا که وقتی انسان شناخت از چیزی نداشته باشد نمیتواند به آن غلبه پیدا بکند. بنابراین از هرچیزی کمک گرفتم تا عوارض شیمی درمانی را کاهش دهم . وقتی انسان از چیزی میترسد باید در چشمهایش نگاه کنی . ترس را نمی توان در چشمها پنهان کرد. وقتی شناخت بیشتر شود ، ترس یا کمتر می شود یا بیشتر ، برای من کمتر شدو مبارزه بیشتر شد. دیگر خیلی راحت تر کلمه سرطان را بکار میبردم این در حالی است که خیلی از آدم ها بجای سرطان از کلمه cancer استفاده میکنند تا شاید بار معنایی آن را کمتر کنند. حقیقت این است که اسم سرطان از خودش ترسناک تر است اما در کل سرطان یک بیماری است .»
می گوید برای بهبود به مشاور نیز مراجعه میکند تا ذهنیت خود را نسبت به این بیماری تغییر دهد.
هانیه می گوید : در آن شرایط معنای امید ها متفاوت می شود مثلا برای من اوج امیدواری این بود که سرطان دیابت نیست که بخواهد هر روز دیالیز را تجربه کنم بلکه با یک دوره شیمی درمانی میتواند درمان شود.
آنهایی ترکم کردند که فکر می کردم همیشه کنارم می مانند
هانیه می گوید در طول درمان مسائلی را تجربه کردم که پیش از آن حتی به آنها فکر هم نمی کردم. « بسیار از اطرافیانم تغییر کردند. دوستانی که فکر میکردم همیشه کنارم هستند از ترس اینکه کنار یک آدم سرطانی باشند، فاصله گرفتند این درحالی است که آنهایی که اصلا فکر حضورشان را نمیکردم، کنارم قرار گرفتند».
هانیه با بیان اینکه تمام موهایم به دلیل سرطان ریختند ،حتی مژه و ابروهای خود را از دست دادم اذعان میکند که « هر بار باید به بقیه ثابت میکردم که نترسید من زنده خواهم ماند. البته درونم به شدت مریض بود که به وسیله تغذیه، ماساژ درمانی سعی میکردم تا بهتر شوم. در نهایت عدد تومور مارکر های آزمایش من نرمال شدند. ابتدا ماهی یکبار، بعد دو ماه یکبار و در نهایت شش ماه یکبار آزمایش میدهم»
یک فرمول جهانی وجود دارد که تا پنج سال نخست بعد از درمان سرطان، امکان برگشت آن وجود دارد اما تابستان امسال این زن پنجمین سال بهبود خود را پشت سر گذاشته و تاکنون دیگر خطری تهدیدش نمیکند اما شش ماه یکبار آزمایش های خود را انجام میدهد.
هانیه درباره زندگی قبل از سرطان خود اظهار می گوید: « زندگی سالمی را به وسیله ورزش، گیاه خواری و دوری از سیگار و مشروبات الکلی داشتم حتی مطالعات زیادی برروی خودشناسی انجام میدادم. بنابراین برای همه این سوال پیش آمده بود که چرا مبتلا به این بیماری شده ام که وقتی به آنکولوژی مراجعه کردم این بیماری را به ذهن و افکار من مرتبط دانست. چرا که همه کارهای من 20 درصد مسئله بودند درصورتی که افکار آدمی 80 درصد ماجرا را شکل میدهد.
فهمیدم زندگی بدون من هم ادامه دارد
تاکید می کند: « در گذشته برای ارائه کردن کارهایم وسواس زیادی داشتم ،حتما باید به موقع همه کارها را تحویل میدادم درصورتی که همه آن کارها نیز بدون من انجام میشدند. من با سرطان مجبور شدم تا همه چیز را کنار بگذارم و آن زمان بود که فهمیدم زندگی نیز بدون من هم ادامه دارد. پس باید من برای خودم زندگی کنم. پس زندگی خود را به کلی تغییر دادم.
هانیه در یک پروسه طولانی از موسیقی گرفته تا فیلم هایی که میبیند را تغییر میدهد. از ارتباط با آدم های منفی دوری میکند ،حتی سعی میکند دائم به سفر برود.
از مبتلا شدن به سرطان ناراحت نیستم
او میگوید: « من از مبتلا شدن به سرطان ناراحت نیستم چرا که شاید به هیچ شکل دیگری یاد نمیگرفتم که نیاز است تا سبک زندگی ام را تغییر دهم. کما اینکه کم تر دردی دیگر میتواند مرا اذیت کند و آدم نرم تر و منعطف تری شدم.»
خبرنگار: علی چاهه
تدوین: مونا آجورلو
احسنت عالی بود من هم سرطان خون داشتم خدا راشکر الان خوبم خدا به ماها نظر ویژه ای داستا