نگاهی به آسیبهای نگرشهای رها و بیقانون
شلـیک به سـیبل اهـداف / در بی قانونی چه باید کرد؟
رکنا: یکی از مسائلی که زندگی را برای برخی سخت و دشوار میکند و مجبور میشوند آسیبهایی را تحمل کنند، نداشتن هدف در زندگی است. افرادی که هیچ هدفی در زندگی ندارند و به پوچی و بنبست در زندگی بیشتر بها میدهند، زودتر از دیگر افراد به انواع اختلالات روانی و اجتماعی مبتلا میشوند. هدف زندگی را برای انسان معنادار و دارای ارزش میکند، بنابراین هدف یکی از فاکتورهای یک زندگی سالم است.
زندگی با معنا، مفهوم و هدفهای بلندمدت و کوتاهمدت باعث میشود انسان به همه خواستههایی که برای یک زندگی سالم دارد دست یابد. افرادی که در جامعه زودتر گرفتار و اسیر آسیبهای روانی و اجتماعی میشوند، معمولا بدون هدف زندگی میکنند و هیچ معنا و مفهوم درستی در زندگی برای خود تعریف نکردهاند.
این افراد بدون داشتن هدف در زندگی دست به انتخابهایی میزنند که مسیر درستی نبوده و زندگیشان همواره آکنده از غم و اندوه است، در حالی که برای رسیدن به فرصتها نیاز است افراد اهدافی را در زندگی تعیین کنند. انتخاب اهداف در زندگی بستگی به شرایط و موقعیتهای اجتماعی، روانی، خانوادگی، اقتصادی و فرهنگی دارد و آسایش و آرامش روانی و اجتماعی زمانی میسر میشود که افراد بتوانند در زندگی هدفی مشخص داشته باشند.
افرادی که در زندگی فردی و اجتماعی خود هدف دارند، کمتر دچار آسیب بوده و پویاتر و پرجنب و جوشتر زندگی میکنند. در مواجهه با مشکلات زندگی کمتر واکنشهای منفی آسیبزا نشان میدهند و اغلب قدرت تفکر بالاتری دارند، برای ارزشهای زندگی بها قائل بوده و نگاه منفیگرایانهتری به زندگی دارند. هدف در زندگی افراد را از آسیبها دور میکند و آرامش را به افراد میبخشد.
هدفگذاری و نقش آن در زندگی
دکتر رضا احمدی، روانشناس و مدرس دانشگاه در خصوص داشتن هدف در زندگی و اینکه هدف در زندگی افراد چه نقش به عهده دارند، میگوید: یک زندگی زمانی معنا و مفهوم واقعی برای افراد پیدا میکند که فرد در آن احساس ارزشمندی داشته باشد. ارزش و ارزشمندی در نگاه هر فردی بر اساس معیارهایی که در زندگی دارد، متفاوت است، بنابراین ابتدا باید تعریف درستی از ارزش ارائه داد تا بتوان به نقش ارزش در زندگی فردی و اجتماعی هر فردی پی برد.
هر فردی در زندگی یکسری ملاکها را مدنظر قرار میدهد و زندگی خود را بر اساس آن طرح و برنامهریزی میکند. به هر حال هر فردی در زندگی خود یکسری اهداف بلندمدت و برخی اهداف کوتاهمدت دارد. برخی اهداف در طول زندگی انسانها ثابت و معین است. اغلب روانشناسان بر این عقیده و باور هستند که انسانها برای داشتن یک زندگی ایدهآل و آرام باید تعریف درستی از ارزش داشته باشند و بتوانند اهدافی را در زندگی داشته باشند، اما در طول تاریخ هر فردی بر اساس شیوه زندگی خود به این سوال پاسخ میدهد و نوع و شیوه زندگی هر فرد است که راه و هدف او را در زندگی معین میکند.
زندگی بشری همیشه همواره با غم و اندوه همراه است
دکتر احمدی در خصوص نظریات مختلف برخی فلاسفه و روانشناسان در این زمینه میگوید: برخی نظریهپردازان عقیده دارند زندگی بشری همیشه همواره با غم و اندوه همراه بوده است و برخی دیگر نیز بر این باورند که زندگی بر پایه و اساس معنا استوار است و هر فردی در طول زندگی هدفهایی را برای خود نشانهگذاری میکند که مسلما بیهوده نبوده و فرصتهایی را در ازای آن دریافت میکند. به هر حال زندگی بشری زحماتی دارد و انسانها نیز باید سختیهایی را متحمل شوند تا بتوانند به آسایش روانی و اجتماعی دست پیدا کنند.
انسانها برای رسیدن به فرصتها باید در زندگی هدفگذاری داشته باشند تا بتوانند به معنای درستی در زندگی دست پیدا کنند. طرز تفکر و قدرت عقل و منطق است که زندگی انسان را از دیگر موجودات مجزا میکند. هدفگذاری در زندگی است که باعث میشود انسان نگاه و باوری درست به مسائل داشته باشد و پوچنگر نباشد. داشتن هدف در زندگی باعث میشود انسانها کارکردهای ارزشگرایانهای به زندگی داشته باشند. لازمه یک زندگی هدفمند این است که ابتدا انسانها راه و مسیری را برای خود انتخاب کنند و برای اندیشه و ادراک خود ارزش و بها قائل باشند.
پویایی، حس خروش و جوشش نیز به زندگی افراد معنا و مفهوم میبخشد. زندگی چون دارای کارکردهای مثبت است باعث میشود افراد احساس کنند باید هدفگذاری داشته باشند. البته در زندگی برخی افراد کارکردهای منفی نیز سبب میشوند آثار و پیامدهای منفی را به جامعه منتقل میکنند. گاه دیده میشود در زندگی افراد برای رسیدن به اهداف خود یکسری اهداف از پیش تعیین شده دارند و ثابت ماندن این اهداف بستگی به شرایط اقتصادی، اجتماعی، روانی، زیستی و فرهنگی آنها دارد، اما داشتن هر هدفی در زندگی بستگی به ظرفیتهای انسانها دارد. به هر حال افراد باید برای رسیدن به ایدهآلها مجموعهای ثابت از اهداف را برای خود ترسیم کنند تا بتوانند به فرصتهای جدید در زندگی دسته یافته و در مسیر درست اهداف قدم بردارند.
راهی به سوی کامیابی
این عضو هیاتعلمی دانشگاه در ادامه میگوید: از آنجا که هدف در زندگی هر فردی مسالهای انتخابی است و فرد انتخاب میکند که چه راه و مسیری را انتخاب کند، به طور اختیاری در جستوجوی هدف است تا با ترسیم اهداف به کمال دست یابد. هدف باعث میشود انسانها علاوه بر رسیدن به کمال به آرامش نیز دست یابند، زیرا داشتن هدف در زندگی باعث خوشبختی و سعادت میشود. البته همه انسانها نگاه یکسانی به هدف در زندگی ندارند و در نگاه هر انسانی هدف مسالهای جداگانه تعریف شده است. داشتن نگاه درست به زندگی باعث هدفگذاری در زندگی میشود و رویکردهای افراد را تغییر میدهد. از لحاظ روانشناختی میتوان گفت افرادی که هیچ هدفی در زندگی ندارند، بیشتر به اختلالات روانی و بیماریهای روحی مبتلا میشوند و کمتر احساس سعادتمندی و خوشبختی میکنند. افراد برای داشتن هدف در زندگی لازم است تا فرآیند تفکری درست داشته باشند و هدفی را که انتخاب میکنند درست و اصولی باشد. داشتن هدف در زندگی نیز چیزی شبیه حل مساله و آموختن یک مهارت است.
هدف برای همه انسانها در همه ردههای سنی تعریف میشود و اصل آفرینش بر این استوار است که انسان با هدف به دنیا میآید و زندگی فردی و اجتماعی خود را شروع میکند. افراد ظرفیت و ساختار روانیشان در مواجهه با مشکلات و دشواریهای زندگی متفاوت است و در اصل بالا بودن ظرفیتهای فرد است که از او فردی اجتماعی دارای هدف میسازد. داشتن هدف در زندگی فردی و اجتماعی ارزش فعالیتهای فرد را بالا میبرد و هدفهای بهتری را برای او به ارمغان میآورد. افرادی که هدف مشخصی در زندگی ندارند، بیهوه زندگی میکنند و زودتر گرفتار مشکلات روانی و اجتماعی میشوند. به طور مثال انواع بزهکاریهای اجتماعی که در جامعه شاهد آن هستیم و برخی جنایتها و اتفاقات تلخ و ناگواری که در زندگی انسانها رخ میدهد، ناشی از بیهدف بودن و نداشتن هدفهای تعیین شده در زندگی است. گرایش جوانان به موادمخدر و برخی خلافهای خرد و کلان ناشی از همین نداشتن هدفگذاری درست و مثبت و نداشتن برنامه درست در زندگی به شمار میرود. اگر هر فردی قبل از انجام هر کاری تفکر کند و کارکردهای مثبت و منفی هر اقدامی را برای خود تعیین کند، به طور قطع مسیر درستی را در زندگی انتخاب میکند و کمتر با چالشهای فردی، اجتماعی و روانی مقابله میکند.
دکتر احمدی در ادامه بیان میکند: نداشتن مهارتهای عاطفی، روانی و اجتماعی باعث میشود افراد کمتر تمایل به داشتن هدف در زندگی داشته باشند و تعیین نکردن هدف در زندگی باعث میشود افراد بیشتر در معرض اختلالات روانی و اجتماعی و رفتاری باشند. تحقیقات گسترده در این زمینه نشان میدهد افرادی که دارای هدف مشخصی در زندگی نیستند، زودتر از دیگر افرادی که دارای هدف هستند، به اختلالات و مشکلات روحی و روانی مبتلا میشوند، بنابراین داشتن هدف در زندگی مسیری مشخص را به افراد نشان میدهد که از انواع آسیبهای روانی دور میمانند یا حداقل صدمات را تحمل میکنند. هدفگذاری در زندگی مانند آموختن مهارت است و مجموعهای تواناییها را به فرد میدهد که فرد در این رابطه رفتارهای مثبت زیادی را میآموزد که در زندگیاش مثمرثمر است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید
ارسال نظر