خبری که «محمد درویش» معاون سابق محیط زیست می‌دهد و می‌گوید:«در این دانشگاه واحد زلزله شناسی و چشم‌انداز تعریف می‌شود، استادان آن «آمایش سرزمین» آموزش می‌دهند، در کلاس‌ها به‌منظر و رعایت هنجارهای بازآفرینی شهری می‌پردازند.» سؤال جدی او و بسیاری از کارشناسان این است که چرا دانشگاه‌ها در کشور از آن وزنی که باید، برخوردار نیستند؟ پرسش این کارشناس به‌دنبال حادثه تلخی است که باعث شد تا زخم کوه خواری سَر باز کند و 8 دانشجو و دو پدر از جمله راننده سرویس دانشجویان(خط واحد) را به کام مرگ بفرستد. حادثه تلخی که «اسماعیل کهرم» کارشناس نامدار زلزله در ایران سال‌ها پیش نسبت به آن هشدار داده بود. به گفته کهرم همه چیز از دور زدن قانون شروع شد. او می‌گوید: «ساخت و ساز در ارتفاع 1800 متر ممنوع بود اما دانشگاه در بالاتر از این ارتفاع ساخته شد.» تا پیچ‌های نابلدی 10 خانواده را به سوگ عزیزانشان بنشاند. دانشجویانی که رفته اند بالای یال‌های جنوبی البرز، زلزله شناسی، آمایش سرزمین و... بخوانند. به گفته کهرم این کوه خواری قبل از آنکه دانشجویان علوم تحقیقات را به سوگ همکلاسی هایشان بنشاند با ریزگردهایی که از پس تیغ بلدوزرهای برج‌سازی و بلندمرتبه‌سازی بلند کرد، به جان پایتخت نشین‌ها افتاد. از جریان هوا جلوگیری کرد و مرگ را در زمستان‌های سیاه به سینه آنها زد. پوشش گیاهی را از بین برد و آبخوان‌ها را در پایین دست تشنه گذاشت. تا معلوم شود هنوز آن خبر هولناک که نتیجه کوه خواری است را نشنیده‌ایم و این تلخی بی‌پایان با مرگ 8 دانشجو و دو پدر به پایان نمی‌رسد.

تخم لق کوه خواری درحصارک را دانشگاه آزاد کاشت!

محمد درویش پیکان انتقاد را به سمت مسئولان دانشگاه آزاد می‌کشاند و می‌گوید: «آنها ساختمان اصلی را در جایی بنا می‌کنند که نشان می‌دهد به هیچ کدام از آموزه‌ها، موازین و اصولی که آموزش می‌دهند، توجه ندارند.» او می‌پرسد وقتی اتاق رئیس دانشگاه دقیقاً از روی گسل اصلی شمال تهران رد می‌شود چرا ما باید انتظار داشته باشیم که دانشگاه جدی گرفته شود؟! او حادثه علوم تحقیقات را مشابه حادثه سیل 11 فروردین 88 قم می‌داند و می‌گوید:«همان موقع هم گفتم این احمقانه‌ترین سیل جهان است. چون سیل در بستر رودخانه اتفاق افتاد. بستر رودخانه را پارکینگ زده و تأسیسات سیاحتی- گردشگری درست کرده بودند. وقتی هم سیل آمد، دیگر راهی نبود.

سیل هزاران خانه را نابود کرد و چندین هموطن ما را کشت.» حال سؤال او و بسیاری از افکارعمومی این است که در کجای دنیا، دانشگاه‌ها را بر بالای چنین شیب خطرناکی می‌سازند تا در نهایت 10 دانشجو و راننده سرویس‌شان آن‌طور که مردم شهر می‌گویند:«مفت» بمیرند! حساب و کتاب‌های این جانمایی اشتباه، به خسارت جانی محدود نمی‌شود.

به گفته درویش هزینه‌های گرمایشی و سرمایشی نگهداری این سازه روی کوه بشدت بالاست و اصلاً نفع اقتصادی ندارد. ساخت و ساز دانشگاه آزاد توجه بسیاری از وزارتخانه ها را به سمت کوه برد. به گفته درویش الان تمام وزارتخانه‌های کشور از جمله نفت، خارجه، اطلاعات، مجلس و قوه قضائیه در قالب تعاونی در حال ساخت و ساز و شهرک‌سازی روی کوه هستند. او آدرس منطقه بالای خیابان «سیمون بولیوار» را می‌دهد که زیر شهرک‌سازی و برج‌سازی مسطح می‌شود.

کوه منتهی به خیابان نفت را هم تراشیدند تا برج‌های 20 تا 30 طبقه نفس تهرانی‌ها را تنگ کند و دود از سر محیط زیستی‌های عصبانی که صدایشان به جایی نمی‌رسید، برآورد! زخم کهنه سرباز می‌کند. درویش می‌گوید: «بخش خصوصی نمی‌توانست مجوز هیچ کدام از این ساخت و سازها را بگیرد. فقط با رانت‌های دولتی و در زمان قالیباف مجوز گرفتند.»

بـــــرش

ساخت و ساز روی خط فاجعه

«مهدی زارع» استاد زلزله شناسی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله بحث را به سمت افزایش جمعیت ثابت شمیرانات می‌برد و می‌گوید: «جمعیت این منطقه از حدود ٤٠ هزار نفر به حدود ٥٠ هزار نفر افزایش یافته است. در حالی که در مجاورت همین منطقه، جمعیت شهر تهران با حدود یک و نیم میلیون نفر افزایش از هفت میلیون و 900 هزار نفر به حدود ٩.٤ میلیون نفر رسیده است.» آن‌طور که او می‌گوید پایه توسعه ناپایدار شمال تهران روی کوه خواری و رشد طبقه نوسرمایه دار سوار می‌شود. طبقه‌ای که تمایل دارند در بلندی‌های تهران ویلا داشته باشند. زیرساخت‌های گردشگری، آموزشی و جاده‌سازی را به محدوده ییلاقی شمال ببرند و دقیقاً روی خط فاجعه یعنی دامنه‌های سیل خیز، گسل‌ها و دامنه‌های فعال، برج و بارو بزنند! ساخت و ساز روی خط فاجعه تنها به گسل شمال تهران که از ورداورد تا شمال بزرگراه ارتش و شهر لواسان می‌رسد، محدود نمی‌شود! در حریم گسل «مشا» در محدوده فشم تا شمال میگون هم بساز و بفروش‌ها مشغول قمار زندگی هستند. بلدوزرهای بلند مرتبه‌سازی روی گسل «گاجره» در محدوده شمشک نیز مشغول به کارند. «اسماعیل کهرم» کارشناس محیط زیست، ساخت دانشگاه آزاد را متعلق به زمان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌داند و می‌گوید: «هر هکتار جنگل 7 تن خاک را جذب می‌کند اما آنها پوشش گیاهی را از بین بردند. مهندسین حتی در چنین شیبی حساب یک اتوبوس 12 متری را نکردند.» او آب پاکی را روی دست همگان می‌ریزد و هشدار می‌دهد که این سقوط آخرین سقوط شیب‌های ناکارآمدی مدیریتی نیست! اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

زهرا کشوری