طرحواره چیست؟ +فیلم
رکنا: طرحوارهها الگوهای ذهنی و رفتاری ثابت هستند که در طی زمان در ذهن فرد شکل میگیرند و میتوانند به گونهای بر رفتار و تفکرات او تأثیر بگذارند. این الگوها معمولاً ناشی از تجربیات اولیه زندگی، بهویژه روابط با والدین و دیگر افراد مهم در دوران کودکی هستند. طرحوارهها ممکن است به صورت مثبت یا منفی وجود داشته باشند و بر تصمیمگیریها، احساسات و تعاملات فرد با دیگران اثر بگذارند.
به گزارش رکنا، طرحواره ها، همانطور که گفتم، الگوهای ذهنی و احساسی ثابت هستند که در طول زمان در افراد شکل میگیرند و میتوانند تأثیرات عمیقی بر رفتار، افکار و احساسات آنها بگذارند. این طرحوارهها معمولاً در دوران کودکی و در مواجهه با تجربیات اولیه زندگی بهویژه از طریق روابط با والدین و دیگر افراد مهم زندگی فرد، بهویژه شکل میگیرند. تجربههایی که به نوعی تکرار میشوند یا به طور خاص در ذهن فرد ثبت میشوند، در نهایت منجر به ساختارهای ذهنی و عاطفی میشوند که برای فرد بهطور ناخودآگاه قابلدسترس است.
این الگوهای ذهنی بهطور معمول با احساسات، باورها، رفتارها و دیدگاههایی که فرد نسبت به خودش، دیگران و دنیای اطرافش دارد، در ارتباط هستند. بهطور کلی، طرحوارهها میتوانند مثبت یا منفی باشند و در صورتی که طرحوارههای منفی در فرد غالب شوند، میتوانند به مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات شخصیتی منجر شوند.
انواع طرحواره
در نظریه طرحوارهدرمانی، طرحوارهها بهطور کلی به چند دسته تقسیم میشوند. این تقسیمبندیها بهویژه بهمنظور شناسایی و درمان مشکلات روانی افراد صورت میگیرد. جفری یانگ، بنیانگذار طرحوارهدرمانی، ۱۸ طرحواره مختلف شناسایی کرده است که در سه دسته اصلی قرار میگیرند. این دستهها شامل طرحوارههای ناسازگار اولیه، طرحوارههای ناسازگار ثانویه و طرحوارههای روابط میشوند. در زیر، به توضیح انواع طرحوارههای ناسازگار اولیه (که رایجترین و شناختهشدهترین هستند) میپردازیم:
دستهبندی طرحوارهها | نام طرحواره | توضیحات |
---|---|---|
طرحوارههای ناسازگار اولیه | رهاشدگی/طرد (Abandonment/Instability) | احساس اینکه دیگران فرد را رها میکنند یا نمیتوانند همیشه در کنار او بمانند. |
بیارزشی (Mistrust/Abuse) | احساس اینکه دیگران به فرد آسیب میزنند یا به او خیانت میکنند. | |
بیکفایتی/ناتوانی (Defectiveness/Shame) | احساس اینکه فرد از نظر جسمی، ذهنی یا عاطفی نقص دارد که باعث شرم میشود. | |
وابستگی/ناتوانی (Dependence/Incompetence) | احساس اینکه فرد توانایی انجام وظایف و مسئولیتها را بهتنهایی ندارد و به دیگران نیاز دارد. | |
خودانتقادی/انتقاد شدید (Self-Criticism) | تمایل به انتقاد شدید از خود و احساس گناه حتی برای اشتباهات کوچک. | |
جدایی/بیگانگی (Emotional Deprivation) | احساس اینکه نیازهای عاطفی فرد هرگز برآورده نمیشود و در روابط عاطفی کمبود دارد. | |
طرحوارههای ناسازگار ثانویه | طرحوارههای دفاعی و مقابلهای | واکنشهای دفاعی برای مقابله با طرحوارههای اولیه، مانند کنترل شدید یا اجتناب. |
طرحوارههای روابط | طرد شدن در روابط | ترس از طرد شدن یا رد شدن توسط دیگران و تلاش برای جلب تایید و پذیرش از دیگران. |
پذیرش بیشازحد (Approval-Seeking) | تلاش برای ارضای نیازهای دیگران به هر قیمتی، حتی اگر به زیان خود باشد. | |
طرحوارههای خودمختاری و کنترل | کنترل و امنیت (Autonomy/Control) | نیاز به احساس امنیت و کنترل در زندگی و اضطراب در مورد از دست دادن کنترل. |
طرحوارههای ارزیابی و خودارزیابی | ارزیابی اجتماعی (Social Evaluation) | نگرانی در مورد ارزیابی و قضاوت دیگران درباره خود و احساس عدم کفایت یا ضعف در این زمینه. |
1. طرحوارههای ناسازگار اولیه (Early Maladaptive Schemas):
این طرحوارهها در دوران کودکی یا نوجوانی فرد شکل میگیرند و تاثیرات بلندمدت بر رفتار، احساسات و افکار فرد دارند. این طرحوارهها معمولاً منفی و آسیبزنندهاند و بهشدت در شکلگیری اختلالات روانی نقش دارند. برخی از این طرحوارهها عبارتند از:
1.1 رهاشدگی/طرد (Abandonment/Instability):
احساس اینکه دیگران همیشه فرد را رها میکنند یا نمیتوانند برای همیشه در کنار او باشند. این طرحواره به ویژه در افرادی که در دوران کودکی با طرد شدن، جدا شدن یا فقدان نزدیکان مواجه بودهاند، شایع است.
1.2 بیارزشی (Mistrust/Abuse):
احساس اینکه دیگران به فرد آسیب میزنند یا به او خیانت میکنند. این طرحواره بهویژه در افرادی که در دوران کودکی تجربههای سوءاستفاده یا خیانت را داشتهاند، دیده میشود.
1.3 بیکفایتی/ناتوانی (Defectiveness/Shame):
احساس اینکه فرد از نظر جسمی، ذهنی یا عاطفی ناتوان است و یا به نوعی نقص دارد که موجب شرم میشود. افراد با این طرحواره ممکن است احساس گناه و شرم زیادی نسبت به خود داشته باشند.
1.4 وابستگی/ناتوانی (Dependence/Incompetence):
احساس اینکه فرد بهطور اساسی نمیتواند بهتنهایی وظایف و مسئولیتها را انجام دهد و همیشه به دیگران نیاز دارد.
1.5 خودانتقادی/انتقاد شدید (Self-Criticism):
تمایل به انتقاد شدید از خود و احساس گناه، حتی برای اشتباهات کوچک. فردی که این طرحواره را دارد، ممکن است خودش را بهشدت سرزنش کند و احساس کند که همیشه باید بهترین باشد.
1.6 جدایی/بیگانگی (Emotional Deprivation):
احساس اینکه نیازهای عاطفی فرد هرگز برآورده نمیشود. افراد با این طرحواره ممکن است احساس کنند که در روابطشان هیچگاه نمیتوانند حمایت، محبت و درک کافی را دریافت کنند.
2. طرحوارههای ناسازگار ثانویه:
این طرحوارهها معمولاً بعد از شکلگیری طرحوارههای اولیه و بهعنوان واکنش به آنها بروز میکنند. این طرحوارهها معمولاً بهعنوان راهحلهای دفاعی یا شیوههای مقابلهای برای مدیریت طرحوارههای اولیه ظاهر میشوند. برای مثال، ممکن است فرد از راههایی چون کنترل شدید، انکار یا اجتناب برای مقابله با احساسات خود استفاده کند.
3. طرحوارههای روابط (Interpersonal Schemas):
این طرحوارهها به نحوه تعامل فرد با دیگران مرتبط هستند. افراد با طرحوارههای روابطی ممکن است در تعاملات اجتماعی مشکلاتی داشته باشند یا در برقراری روابط عاطفی سالم دچار چالش شوند. برای مثال:
طرد شدن در روابط: ترس از طرد شدن یا رد شدن توسط دیگران و تلاش برای جلب تایید از دیگران.
پذیرش بیشازحد: تلاش برای ارضای نیازهای دیگران به هر قیمتی، حتی اگر به زیان خود باشد.
4. طرحوارههای خودمختاری و کنترل:
این طرحوارهها به نیاز فرد برای احساس امنیت و کنترل در زندگی اشاره دارند. افرادی که این طرحوارهها را دارند، ممکن است با اضطراب و نگرانی زیادی در مورد کنترل وضعیتهای مختلف روبرو باشند.
5. طرحوارههای ارزیابی و خودارزیابی:
این طرحوارهها به نحوه ارزیابی فرد از خودش و دنیای اطرافش مربوط میشوند. افراد با این طرحوارهها ممکن است خود را از نظر اجتماعی یا حرفهای ضعیف یا ناکام ببینند.
چگونه طرحوارهها شکل میگیرند؟
طرحوارهها عمدتاً در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرند و نتیجه تجربیات اولیهای هستند که فرد در خانواده، مدرسه و محیط اجتماعی تجربه میکند. این الگوهای ذهنی و احساسی معمولاً از طریق روابط با والدین، مراقبان و افراد مهم زندگی ایجاد میشوند. در ادامه، برخی از مهمترین عواملی که در شکلگیری طرحوارههای ناسازگار نقش دارند را بررسی میکنیم:
عامل شکلگیری | توضیحات |
---|---|
تجربههای منفی دوران کودکی | نبود محبت، توجه، حمایت یا تجربه طرد شدن، سوءاستفاده و آزار در کودکی. |
سبک فرزندپروری والدین | سختگیری بیشازحد، انتقاد مداوم، بیتوجهی یا حمایت بیشازحد از کودک. |
محیط اجتماعی و فرهنگی | تأثیر دوستان، مدرسه، استانداردهای اجتماعی و فشارهای فرهنگی. |
رویدادهای استرسزا و تروما | مرگ عزیزان، طلاق والدین، بیماریهای شدید، تجربه جنگ یا مهاجرت. |
1. تجربههای منفی دوران کودکی
اگر کودک در محیطی رشد کند که در آن احساس امنیت، محبت و پذیرش کافی دریافت نکند، احتمال ایجاد طرحوارههای ناسازگار در او افزایش مییابد. برخی از این تجربیات منفی عبارتند از:
بیتوجهی عاطفی: عدم دریافت محبت، توجه و حمایت کافی از سوی والدین.
سوءاستفاده (جسمی، عاطفی یا جنسی): تجربه آزار و خشونت باعث ایجاد طرحوارههایی مانند "بیاعتمادی" یا "بیارزشی" میشود.
رهاشدگی یا طرد شدن: کودکانی که والدین آنها جدا شدهاند، فوت کردهاند یا از لحاظ عاطفی دور بودهاند، ممکن است طرحواره "رهاشدگی" را در خود ایجاد کنند.
2. سبک فرزندپروری والدین
شیوههای تربیتی والدین نقش کلیدی در شکلگیری طرحوارهها دارند. برخی از سبکهای نامناسب فرزندپروری که میتوانند طرحوارههای ناسازگار ایجاد کنند، عبارتند از:
والدین سختگیر و منتقد: ممکن است باعث ایجاد طرحواره "خودانتقادی" یا "بیارزشی" شود.
والدین بیشازحد حمایتکننده: میتواند منجر به طرحواره "وابستگی/ناتوانی" شود، یعنی فرد احساس کند بدون کمک دیگران قادر به انجام هیچ کاری نیست.
والدین بیثبات یا غیرقابل پیشبینی: کودکانی که والدینشان رفتارهای متناقض دارند (گاهی بسیار مهربان و گاهی بسیار سرد)، ممکن است طرحواره "بیاعتمادی" یا "رهاشدگی" را در خود ایجاد کنند.
3. محیط اجتماعی و فرهنگی
فرهنگ، مدرسه، دوستان و محیط اجتماعی نیز در شکلگیری طرحوارهها مؤثر هستند. برخی از موارد تأثیرگذار عبارتند از:
قلدری و زورگویی در مدرسه: میتواند باعث ایجاد طرحواره "بیارزشی" و "کنارهگیری اجتماعی" شود.
فشارهای فرهنگی و اجتماعی: اگر فرد در جامعهای رشد کند که استانداردهای سختگیرانهای در مورد موفقیت، زیبایی یا رفتارهای اجتماعی داشته باشد، ممکن است طرحواره "کمالگرایی" در او شکل بگیرد.
4. رویدادهای استرسزا و تروما
اتفاقات ناگهانی و آسیبزا، مانند طلاق والدین، مرگ یکی از عزیزان، بیماریهای شدید یا تجربه جنگ و مهاجرت، میتوانند باعث ایجاد طرحوارههای منفی شوند. این تجربیات ممکن است باعث شوند فرد نسبت به آینده احساس ناامنی کند و طرحوارههایی مانند "بیاعتمادی"، "ناامنی" یا "فقدان کنترل" را در خود ایجاد کند.
آیا طرحوارهها قابل تغییر هستند؟
بله، طرحوارهها قابل تغییر هستند، اما این تغییر نیاز به آگاهی، تلاش و تمرین دارد. از آنجایی که طرحوارهها در سالهای اولیه زندگی شکل میگیرند و به مرور زمان در ناخودآگاه فرد ریشهدار میشوند، تغییر آنها معمولاً یک فرآیند زمانبر است. با این حال، از طریق طرحوارهدرمانی و سایر روشهای رواندرمانی، امکان اصلاح و تعدیل این الگوهای ذهنی وجود دارد.
چگونه میتوان طرحوارهها را تغییر داد؟
روش تغییر طرحواره | توضیحات |
---|---|
شناخت و آگاهی | فرد باید ابتدا طرحوارههای خود را شناسایی کند و متوجه شود که چگونه بر زندگیاش تأثیر میگذارند. |
بازسازی شناختی | اصلاح باورهای منفی و جایگزین کردن افکار منطقی و مثبت به جای آنها. |
تکنیکهای رفتاری | تمرین رفتارهای جدید و متفاوت برای شکستن الگوهای ناسالم قبلی. |
کار روی احساسات | مواجهه با احساسات سرکوبشده و مدیریت صحیح آنها. |
تجربههای جدید و سالم | ایجاد روابط و موقعیتهای جدید که باورهای مثبت را تقویت کنند. |
کمک گرفتن از درمانگر |
طرحوارهدرمانی و سایر روشهای رواندرمانی به اصلاح طرحوارههای ناسازگار کمک میکنند. |
تاثیر طرحواره ها بر زندگی روزمره
طرحوارهها تأثیر عمیقی بر زندگی روزمره دارند و میتوانند روی تصمیمگیریها، روابط، احساسات و رفتارهای فرد اثر بگذارند. این تأثیرات میتوانند مثبت یا منفی باشند، اما اگر طرحوارههای ناسازگار در فرد غالب شوند، مشکلات مختلفی ایجاد خواهند کرد.
تأثیرات طرحوارهها بر جنبههای مختلف زندگی روزمره
حوزه زندگی | تأثیر طرحوارههای ناسازگار |
---|---|
روابط عاطفی و اجتماعی | باعث ایجاد ترس از صمیمیت، وابستگی بیشازحد، بیاعتمادی یا رفتارهای اجتنابی میشود. |
تصمیمگیری و شغل | ممکن است فرد در انتخابهای خود دچار تردید، کمالگرایی یا عدم اعتمادبهنفس شود. |
احساسات و اعتمادبهنفس | ایجاد احساس بیارزشی، شرم، ناامنی یا ناتوانی در کنترل احساسات. |
مدیریت استرس و مشکلات | فرد ممکن است در مواجهه با مشکلات به اجتناب، عصبانیت یا وابستگی بیشازحد روی بیاورد. |
سبک زندگی و سلامت روان | ممکن است به اضطراب، افسردگی، خودانتقادی شدید یا رفتارهای مخرب منجر شود. |
چگونه میتوان طرحوارههای ناسازگار را شناسایی کرد؟
شناسایی طرحوارههای ناسازگار اولین گام برای تغییر آنها است. بسیاری از افراد بدون آنکه آگاه باشند، تحت تأثیر طرحوارههای خود تصمیم میگیرند و رفتار میکنند. برای شناخت این الگوهای ذهنی، میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
روش شناسایی | توضیحات |
---|---|
بررسی الگوهای تکراری | اگر مشکلات مشابهی را در زندگی بارها تجربه میکنید، احتمالاً تحت تأثیر یک طرحواره هستید. |
تحلیل افکار و باورها | شناسایی باورهای عمیق درباره خود، دیگران و دنیا که ممکن است منفی و ناسازگار باشند. |
بررسی احساسات قوی | اگر در موقعیتهای خاص احساس ناراحتی شدید دارید، ممکن است طرحوارهای پنهان در کار باشد. |
انجام تستهای روانشناختی | پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ) یکی از روشهای علمی برای شناسایی طرحوارهها است. |
بازنگری دوران کودکی | بررسی تجربیات کودکی که باعث ایجاد طرحوارههای منفی شدهاند. |
مشاوره با درمانگر | یک روانشناس متخصص میتواند به شما کمک کند طرحوارههای خود را شناسایی کنید. |
1. بررسی الگوهای تکراری در زندگی
اگر در موقعیتهای مختلف همیشه به یک شکل خاص واکنش نشان میدهید یا مشکلات مشابهی را بارها تجربه میکنید، احتمالاً تحت تأثیر یک طرحواره ناسازگار هستید.
مثال: اگر در روابط عاطفی همیشه احساس ترس از طرد شدن دارید، ممکن است طرحواره "رهاشدگی" داشته باشید.
2. تحلیل افکار و باورهای عمیق
طرحوارهها معمولاً باورهای ریشهای و ناهشیاری هستند که بر افکار و تصمیمات فرد تأثیر میگذارند. برای شناسایی آنها، میتوانید از خود بپرسید:
چه باورهایی در مورد خود و دیگران دارم؟
آیا احساس میکنم لیاقت عشق و حمایت را دارم؟
آیا همیشه فکر میکنم دیگران مرا ناامید خواهند کرد؟
مثال: اگر باور دارید که "هیچکس مرا دوست ندارد"، ممکن است طرحواره "بیارزشی" داشته باشید.
3. بررسی احساسات در موقعیتهای مختلف
احساسات شما در موقعیتهای مختلف میتوانند نشاندهنده طرحوارههای نهفته باشند. اگر در برخی شرایط احساس ناراحتی شدید یا اضطراب میکنید، باید بررسی کنید که آیا این واکنش به دلیل یک تجربه فعلی است یا از گذشته نشأت میگیرد.
مثال: اگر در مواجهه با انتقاد احساس شرم شدید دارید، ممکن است طرحواره "نقص/شرم" داشته باشید.
4. استفاده از تستهای روانشناختی
یکی از روشهای معتبر برای شناسایی طرحوارهها، پرسشنامه طرحوارهیانگ (YSQ) است. این تست شامل مجموعهای از سوالات است که به فرد کمک میکند طرحوارههای اصلی خود را شناسایی کند.
پیشنهاد: میتوانید این تست را زیر نظر یک درمانگر متخصص در طرحوارهدرمانی انجام دهید.
5. بازنگری تجربیات دوران کودکی
طرحوارهها در دوران کودکی شکل میگیرند، بنابراین بررسی تجربههای کودکی میتواند کمک کند. از خود بپرسید:
آیا در کودکی احساس امنیت داشتم؟
آیا والدینم از من حمایت میکردند یا مرا تحقیر میکردند؟
آیا مجبور بودم برای جلب محبت دیگران، خودم را تغییر دهم؟
مثال: اگر همیشه احساس میکردید که نیازهای عاطفیتان نادیده گرفته میشود، ممکن است طرحواره "محرومیت هیجانی" داشته باشید.
6. صحبت با درمانگر یا مشاور
یک درمانگر متخصص میتواند با استفاده از مصاحبه، تستهای روانشناختی و بررسی الگوهای زندگی، به شما کمک کند طرحوارههای خود را شناسایی کنید و راهکارهایی برای تغییر آنها ارائه دهد.
آیا طرحوارهها فقط مختص اختلالات روانی هستند؟
نه، طرحوارهها فقط مختص اختلالات روانی نیستند. در واقع، همه افراد دارای طرحوارههایی هستند که بر رفتار، افکار و احساساتشان تأثیر میگذارند. طرحوارهها میتوانند در هر فردی وجود داشته باشند، اما زمانی که این طرحوارهها ناکارآمد یا منفی میشوند، ممکن است به مشکلات روانی منجر شوند.
طرحوارهها در زندگی روزمره
حتی افرادی که اختلالات روانی ندارند، ممکن است طرحوارههای ناسازگاری داشته باشند که در روابط و تعاملات اجتماعی آنها تأثیر بگذارد. برای مثال:
فردی که طرحواره "کمالگرایی" دارد، ممکن است همیشه در تلاش برای برتری و بینقص بودن باشد، حتی اگر هیچ اختلال روانی نداشته باشد.
فردی که طرحواره "وابستگی" دارد، ممکن است در روابط خود به شدت به دیگران وابسته باشد، که میتواند فشارهای اجتماعی یا خانوادگی ایجاد کند.
طرحوارهها در اختلالات روانی
در افرادی که اختلالات روانی دارند، طرحوارهها معمولاً عمیقتر و ناسازگارتر هستند و به مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلالات شخصیتی یا اختلالات خوردن منجر میشوند. برای مثال:
افراد با اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی ممکن است طرحوارههای "رهاشدگی" یا "بیاعتمادی" داشته باشند که بر روابطشان تأثیر منفی میگذارد.
فرد مبتلا به افسردگی ممکن است طرحواره "بیارزشی" داشته باشد که باعث کاهش اعتماد به نفس و امیدواری میشود.
ارسال نظر