حوادث رکنا: رک و بیپروا بگو چه بلایی سر ما دو خواهر سرشکسته اومده، من که زندگی ام خراب شد اما اجازه نمی دم سرنوشت تو تباه بشه.
حوادث رکنا: رفت و آمد خانواده عمویم به خانه ما با اظهار لطف و علاقه ناگهانی آن ها مشکوک به نظر می رسید. اما من سرگرم درس و مدرسه ام بودم و اصلا فکرش را هم نمی کردم یک روز بعدازظهر زمان برگشت از…
رکنا:فایده ای نداشت ,هیچ کس به حرف و نظرم گوش نمی داد.البته کسی نمی توانست روی حرف پدرم چیزی بگوید.
رکنا: زن جوان که مادر دو فرزند قدو نیم قد است از زندگی سرد و بی روح با مردی گفت که ۱۰سال از بهترین روزهای جوانی اش را سوزانده و آرزوهای قشنگش را تیره و تار کرده است.
رکنا: هر کدام مان در عالم دیگری سیر می کردیم، در واقع مسیر زندگی ما کاملا متفاوت از یکدیگر بود، به طوری که حتی در کوچک ترین و بی اهمیت ترین مسائل خانوادگی نیز با یکدیگر تفاهم نداشتیم. دنیای من و…