شاه آثار کدام بازیگر ایرانی را دوست داشت ؟ / برخورد پادشاه و کمدین در دیزین !

شاه پهلوی به سینما علاقه داشت. شاه پهلوی با اعضای خانواده فیلم می دید. شاه پهلوی سالن اختصاصی برای دیدن فیلم داشت. شاه پهلوی نصرالله وحدت را دوست داست. شاه پهلوی اسکی باز ماهر بود.

به گزارش رکنا، کسانی که از کاخ - موزه سعدآباد یا نیاوران بازدید کرده اند ، به چشم خود دیده اند که محمدرضا پهلوی آخرین پادشاه ایران به واسطه علاقه ای که به سینما داشت ، یک سالن اختصاصی در زیر زمین هر دو کاخ ساخته بود .

اختلاف سلیقه شاه و ملکه در سینما !

تفریح مورد علاقه پادشاه این بود که پس از شام به همراه اعضای خانواده یا دوستانش به تماشای فیلمی بنشینند و تقریباً تمام فیلم های روز جهانی اروپا و آمریکا در تهران نیز اکران می‌شد و شخص پادشاه نسخه‌ای از آن را به تماشا می نشست.

اما این میزان علاقه شاه به سینما کنجکاوی همه را بر می انگیخت که چرا او به آثار سینمای ایران علاقه نشان نمی دهد ؟ عده‌ای از مورخان عقیده دارند که با توجه به علاقه فرح پهلوی به روشنفکران چپ و نوع خاصی از سینما که او مستقیماً حمایت می کرد ، شاه برای نشان دادن مخالفتش به آثار سینمای ایران بی توجه بود ، اما این همه واقعیت نیست ...

شاه طرفدار وحدت !

محمدرضا پهلوی آثار یک سینماگر را به شدت دوست می‌داشت ، نصرت‌الله وحدت ، کارگردان ، تهیه کننده، نویسنده و بازیگری که سبک خاصی از کمدی خانوادگی را در ایران بنیان گذاشت . فیلم های وحدت با محوریت موضوعات زن و شوهری مخاطبان بسیاری در کشور داشت ولی کسی نمی دانست که شخص محمدرضا پهلوی یکی از طرفداران پروپاقرص این کمدین اصفهانی است . حتی خود وحدت !  

پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورخین بسیاری به زندگی خصوصی شاه و علاقه اش به جنس مخالف پرداختند. بیماری سرطان خون که منجر به مرگ او شد ، ناشی از تزریق هورمون تستسترون برای افزایش قوای جنسی بود که در نهایت به سرطان منجر و مرگ او را باعث شد . در کتاب خاطرات علم از سرگرمی های شاهانه زیاد نوشته شده ولی این ماجرا که او به آثار وحدت علاقه داشت تا امروز هم افشا نشده و  قبل از پیروزی انقلاب هیچکس این موضوع را نمی دانست !

تصادف در دیزین

 مرحوم وحدت یک روز جمعه که برای اسکی به پیست دیزین رفته بود ، کاملا اتفاقی و بر اثر ناشی گری در اسکی سینه به سینه با فردی برخورد کرد و تا به خود آمد ، دید که ده ها مرد قوی هیکل بر سرش ریخته و به کمک آن فرد آمدند!

 اول متوجه نشد که با چه کسی تصادف کرده و وقتی هم که متوجه شد باور نکرد !

محمدرضا پهلوی یک اسکی باز ماهر بود و همه ساله درسن موریس چند روزی را به ورزش مورد علاقه اش می پرداخت. همانطور که در تابستان ها در نوشهر اسکی روی آب انجام می‌داد و همواره پزشکان او را از انجام این ورزش های پرخطر من می کردند اما مگر کسی میتواند به پادشاه دستور بدهد؟

آن روز محمدرضا مثل عادت همیشه اش در میان مردم عادی و به صورت پوشیده مشغول اسکی بود و بر اثر ناشی‌گری وحدت ، به کمدین مورد علاقه اش خورد . وحدت وقتی متوجه شد آن افراد محافظین پادشاه هستند، به گفته خودش قالب تهی کرد ! اما محمدرضا با خنده او را دعوت کرد تا قهوه‌ای با هم بخورند.

 آقای وحدت، هر کاری داشتی به خودم بگو !

مرحوم وحدت این خاطره را فقط برای نزدیکانش تعریف کرد ، چرا که در آن لحظه گفتگوی دونفره ، هیچکس میانشان نبود. شاه آنجا به او گفته بود که تمام فیلم هایش را دیده و از طرفداران پر و پا قرص اوست. بعد هم شماره تلفن اتاق اختصاصی اش در کاخ را داده بود که هر وقت وحدت مشکلی داشت مستقیماً با خودش تماس بگیرد .

انها که با پادشاه ایران برخورد داشته اند می دانند که او روش خاصی برای بیان خواسته‌هایش داشت .هیچ وقت مستقیم به کسی امر و نهی نمی کرد، منظورش را در لفافه می پیچید و به طرف می فهماند !

 آن روز نیز محمدرضا به وحدت گفت : «چرا فیلمهایی نمی سازید که در تمام دنیا بیننده داشته باشند و نام ایران را سر زبان بیندازند ؟ برای این کار چه امکاناتی لازم است ؟ هر آنچه لازم است فقط کافیست به من بگویید »

یک اصفهانی در اسکی !

وحدت صاحب استودیو نقش جهان بود و از خودش تشکیلات فیلمسازی و فیلمبرداری داشت . با همین راهنمایی پادشاه بود که او شروع به ساخت آثار مشترک با کشورهای اروپایی و امریکا کرد ، «یک اصفهانی در نیویورک» را در آمریکا ساخت , « یک اصفهانی در سرزمین هیتلر» را در آلمان و «نقص فنی» را در پاریس . قرار بود این داستان ادامه داشته باشد که البته پیروزی انقلاب مانع آن شد .