تاراج منابع آبی ایران با صادرات محصولات آب بر / بیلان آب 97 درصد دشت های فلات مرکزی منفی است

حدود 300 دشت از 606 دشت ایران در وضعیت قرمز فرونشست زمین قرار دارند. مصرف بی رویه آب در بخش کشاورزی از جمله عوامل اصلی فرونشست زمین در ایران است. این در حالی است که در سال جاری با وجود حکمرانی خشکسالی بر دشت های دارای فرونشست زمین در کشورمان، کشت محصولات آب بر و صادرات این محصولات ادامه یافت. این در حالی است که کشورهایی مثل چین و ترکیه درک کرده اند که برای جلوگیری از فرونشست زمین در سرزمین خود باید محصولات آب بر را از کشورهای دیگر تهیه کنند. اما متاسفانه روند کشت محصولات آب بر در ایران ادامه دارد و اگر همین امروز روند کشت این محصولات در فلات مرکزی ایران متوقف و مشاغل جایگزین برای کشاورزان تعریف نشود، در دهه های آتی شاهد خالی شدن شهرهای کوچک از سکنه بر اثر فرونشست زمین خواهیم بود.

ارزش صادرات آب معدنی 640 برابر صادرات سیب و هندوانه است

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در میان تمام محصولات کشاورزی صادراتی ایران، دو محصول هندوانه و سیب جزو محصولات کشاورزی بسیار آب بر هستند که با وجود حجم بالای مصرف آب این دو محصول و ارزش افزوده پایین صادراتی آنها، هنوز هم کشت و البته صادرات گسترده آنها در کشورمان ادامه دارد.

روزنامه اینترنتی فراز اخیرا گزارشی را منتشر کرده است که بر مبنای آخرین آمار گمرک که مربوط به 5 ماه ابتدای سال 1400 است، ایران در این بازه زمانی حدود 684 هزار تن هندوانه به ارزش 158 میلیون دلار صادرات داشته و هر کیلو هندوانه به قیمت 23 سنت فروش رفته است. همچنین در 5 ماهه نخست امسال، ایران 235 هزار تن سیب تازه به ارزش 72 میلیون دلار صادر کرده و قیمت هر کیلو سیب نیز حدودا 31 سنت بوده است.

در این میان باید توجه داشت که برای تولید هر کیلو هندوانه حدود 500 لیتر و برای تولید هر کیلو سیب حدود 700 لیتر آب مصرف می شود و در مجموع برای تولید این دو محصول در سال 1400 حدود 670 میلیون متر مکعب آب مصرف شده است.

این در حالی است که موجودی مخزن سدهای پنج گانه تهران در تیرماه امسال حدود 717 میلیون متر مکعب بوده است؛ یعنی در 5 ماهه نخست امسال بابت صادرات هندوانه و سیب در حدود 93 درصد موجودی تابستان 1400 سدهای پنج گانه تهران آب در سراسر کشور مصرف شده و در این میان فقط 230 میلیون دلار عاید کشورمان شده است.

در این میان باید توجه داشت که ایران در 5 ماه نخست همین امسال 1652 لیتر آب معدنی را به ارزش 367 هزار دلار صادر کرده است و اگر قرار بود ایران تمام آب مصرف شده برای صادرات سیب و هندوانه را به صورت آب معدنی صادر کند، حدود 147 میلیارد دلار، یعنی 640 برابر بیشتر از پول حاصل از صادرات سیب و هندوانه درآمد کسب می کرد.

حالا سوال اصلی این است که در شرایطی که کارشناسان محیط زیست بارها نسبت به لزوم سازگاری بخش کشاورزی با شرایط خشکسالی و تبعات ناشی از مصرف بی رویه آب در این بخش، از جمله فرونشست زمین هشدار داده اند، چرا همچنان شاهد تاراج منابع آبی ایران در قالب کشت و صادرات محصولات کشاورزی آب‌بر به کشورهای دیگر هستیم؟

کشت تمام محصولات آب بر در فلات مرکزی ایران باید ممنوع شود

دکتر تورج فتحی، کارشناس آب و محیط زیست در گفت و گو با رکنا ریشه بی توجهی به مدیریت مصرف آب کشاورزی را عدم تعریف الگوی کشت مناسب از سوی مسئولان وزارت جهاد برای مناطق مختلف کشور دانست و تاکید کرد: در شرایطی که فلات مرکزی ایران دچار بحران آب شده است، قطعا باید کشت تمام صیفی جات از جمله هندوانه، خربزه، طالبی و ... به همراه محصولات آب‌بر دیگر نظیر برنج و یونجه و حتی گندم و ذرت در فلات مرکزی ایران ممنوع شود و اگر ما امروز این ممنوعیت را اعمال نکنیم، به نسل های آینده خیانت کرده ایم و آیندگان حتما ما را سرزنش خواهند کرد.

این کارشناس محیط زیست با انتقاد از عدم تعریف الگوی کشت مناسب از سوی وزارت جهاد کشاورزی در دو دهه اخیر که ایران در بسیاری از سال های آن با خشکسالی شدید مواجه بوده است، عنوان کرد: ما چاره ای نداریم جز این که از همین امسال الگوی کشت را به نحوی تعریف کنیم که با اعمال ممنوعیت در کشت برخی محصولات کشاورزی، مصرف آب این حوزه را محدود کنیم تا این فرصت ایجاد کشور که بیلان آبخوان ها از حالت منفی به مثبت تبدیل شود و وضعیت فرونشست در دشت ها به تدریج به وضعیت متعارف بازگردد.

بیلان آب 97 درصد دشت های فلات مرکزی منفی است

این کارشناس آب در همین راستا تاکید کرد: مصرف بی رویه آب در بخش کشاورزی به دلیل تعریف نشدن الگوی کشت مناسب از سوی وزارت جهاد منجر به آن شده است که از حدود 20 سال قبل به این سو، بیلان آب 97 درصد دشت های فلات مرکزی کشورمان منفی شود؛ یعنی میزان برداشت آب از این دشت ها بیشتر از مقدار تغذیه طبیعی آبخوان ها بوده است.

وی افزود: مطابق آمار سازمان زمین شناسی کشور، از 606 دشت موجود در ایران، بیش از 300 دشت در وضعیت قرمز فرونشست قرار گرفته اند که علت اصلی بروز این پدیده نیز چیزی جز تداوم بیلان منفی آب این دشت ها در دو دهه اخیر نیست؛ چراکه وقتی تراز آب های زیرزمینی یک دشت برای مدتی طولانی پایین می رود، چیزی جز فرونشست عاید آن نمی شود.

بی تدبیری مسئولان وزارت نیرو و جهاد کشاورزی؛ عامل فرونشست زمین

فتحی در پاسخ به این سوال که چه کسی مقصر فرونشست امروز دشت های ایران است، عنوان کرد: وزارتخانه های نیرو و جهاد کشاورزی و در واقع بخش اعظم مدیران این وزارتخانه ها در دهه های گذشته، مقصر اصلی وضعیت امروز فرونشست دشت های کشورمان هستند. زیرا مسئولان وزارت نیرو وظیفه داشتند که با چاه های غیرمجاز برخورد کنند و بهره داری آب در چاه های مجاز را نیز محدود کنند؛ زیرا این روزها برداشت بی رویه از چاه های مجاز و غیرمجاز بلای جان آبخوان ها شده است.

این کارشناس آب ادامه داد: مسئولان وزارت جهاد کشاورزی نیز به دلیل عدم تهیه الگوی کشت مناسب برای بخش های مختلف کشور و عدم نظارت بر الگوهای کشت ابلاغی در سال های اخیر مقصر بوده اند. همچنین مسئولان این وزارتخانه باید بودجه های لازم برای افزایش راندمان آبیاری در سال های اخیر را از دولت جذب می کردند و زیرساخت های لازم برای اصلاح الگوی مصرف آب در کشاورزی را فراهم می کردند.

زیرکی ترکیه در واردات محصولات آب بر از ایران

سوال مهم دیگری که در این میان مطرح می شود، این است که وقتی اثرات مخرب زیست محیطی مصرف بی رویه آب در بخش کشاورزی از جمله فرونشست زمین به روشنی عیان شده است، چرا همچنان صادرات محصولات آب‌بر ایران ادامه دارد و اساسا ما این محصولات را به چه کشورهایی صادر می کنیم؟

فتحی در پاسخ به این سوال گفت: ما هندوانه، خربزه، طالبی و سایر ملون ها را به همراه پیاز، سیب زمینی، گوجه فرنگی و دیگر صیفی جات که همگی محصولاتی بسیار آب‌بر محسوب می شوند و عمدتا در فلات مرکزی ایران کاشته می شوند، در شرایط خشکسالی کشورمان به کشورهای حاشیه خلیج فارس، کشورهای همسایه و حتی برخی کشورهای اروپایی صادر می کنیم، آن هم در حالی که دستاورد اقتصادی مناسبی از صادرات این محصولات نداریم.

این کارشناس آب ادامه داد: ترکیه از جمله کشورهایی است که بعضا محصولات کشاورزی آب بر را از ایران خریداری می کند؛ زیرا این کشور با وجود برخورداری از منابع آب فراوان، ترجیح می دهد که برای استفاده بهینه از آب خود، برخی محصولات آب بر در داخل خاک این کشور کشت نشوند و این محصولات را با قیمتی ارزان تر و با صرفه اقتصادی مناسب تر از ایران تهیه کند.

چینی ها محصولات آب بر را در کشورهای آفریقایی می کارند

آن طور که فتحی می گوید، راهکاری که ترکیه در زمینه عدم کشت محصولات آب بر در داخل خاک خود در پیش گرفته، تقریبا مشابه برنامه ای است که چین برای مدیریت منابع آبی خود در بخش کشاورزی اجرایی می کند؛ به نحوی که چینی ها تلاش می کنند تا حد امکان از کشت محصولات آب بر در سرزمینشان خودداری کنند و با خرید یا اجاره زمین در کشورهای آفریقایی، این محصولات را در آن کشورها بکارند تا هم امنیت غذایی مردمشان حفظ شود و هم بتوانند منابع آبی خود را مدیریت کنند.

این کارشناس محیط زیست در توضیح بیشتر گفت: در دهه های گذشته حدود 2100 تالاب از بیش از 4200 تالاب موجود در کشور چین به دلیل توسعه ناپایدار بخش کشاورزی خشک شده بود. چینی ها وقتی با این شرایط مواجه شدند، اولا، کشاورزی در برخی مناطق را ممنوع کردند و ثانیا، در تمام مناطقی که کشاورزی در آنها ادامه پیدا کرد، شبکه های آبیاری نوین ایجاد کردند، ثالثا الگوی کشت مناسبی را در تمام استان های خود اجرایی کردند و رابعا به کشت محصولات آب بر مورد نیاز مردم خود در کشورهای آفریقایی پرداختند.

وی در ادامه تاکید کرد: چینی ها وقتی با کم آبی مواجه شدند، سناریوهای مختلفی را برای مدیریت آب حوزه کشاورزی اجرایی کردند تا بتوانند توسعه پایدار کشاورزی را در کشورشان اجرایی کنند. اکنون هم ایران حتی بیشتر از چین با بحران آب مواجه است و ما نیز چاره ای نداریم جز این که مانند چینی ها با اجرای سناریوهای مختلف، مصرف آب در بخش کشاورزی را به شدت کاهش دهیم.

صادارت محصولات آب بر عامل تشدید فرونشست زمین

نکته دیگری که فتحی در صحبت های خود به آن اشاره کرد، این است که کشت محصولات آب بر و صادرات این محصولات نه تنها منجر به تداوم بحران آب در ایران می شود و از نظر اقتصادی هم صرفه چندانی برای ما ندارد، بلکه با فراهم کردن شرایط برای تشدید فرونشست در دشت های ایران، احتمال بروز انواع معضلات زیست محیطی و آسیب های اجتماعی ناشی از آنها در کشورمان را نیز افزایش می دهد.

بنابراین به گفته این کارشناس آب، ما نه تنها در شرایط بحرانی کنونی آب کشور که نتیجه آن چیزی جز فرونشست بسیاری از دشت های ایران نیست، باید از صادرات محصولات آب بر پرهیز کنیم، بلکه اساسا کشت این محصولات نیز باید به صورت کامل ممنوع شود؛ آن هم ممنوعیتی کاملا قاطع؛ یعنی همان طور که هیچ کس در ایران حق ندارد که خشخاش یا ماری جوآنا کشت کند، کشت محصولات آب بر در فلات مرکزی ایران نیز باید به همین شکل قاطع ممنوع شود.

فهرست محصولات ممنوعه و مجاز برای کشاورزان تمام مناطق تهیه شود

فتحی در همین راستا تاکید کرد: اگر قرار باشد کشاورزی در فلات مرکزی ایران ادامه پیدا کند، ما باید ابتدا برآورد دقیقی از بیلان آب دشت های ری، تهران، ورامین، رفسنجان، همدان، کرمان، یزد و ... به دست آوریم و بعد هم در هر کدام از این دشت ها، فهرست مشخصی از محصولات ممنوعه را ابلاغ کنیم و کشت این محصولات را در این دشت ها جُرم انگاری کنیم و برای آنها مجازات های سنگینی وضع کنیم تا بتوانیم تراز آب دشت های کشور را به حالت اولیه برگردانیم و از تشدید فرونشست زمین جلوگیری کنیم.

البته به گفته این کارشناس محیط زیست، وزارت جهاد کشاورزی موظف است در مقابل فهرستی را از محصولات قابل کشت توسط کشاورزان اعلام کند؛ یعنی تعریف الگوی کشت مناسب، صرفا ممنوع کردن کشت محصولات آب بر نیست، بلکه باید برای کشت محصولات کم آب بر نیز برنامه ریزی کرد.

به طور مثال از نظر فتحی، می توان در فلات مرکزی ایران محصولاتی از جمله پسته و زعفران را به شرط افزایش راندمان آبیاری کشت کرد؛ زیرا این محصولات نه تنها چندان آب بر محسوب نمی شود، بلکه صادرات آنها نیز ارزش افزوده اقتصادی بیشتری برای کشورمان به همراه دارد. بنابراین وزارت جهاد کشاورزی باید با هماهنگی وزارت نیرو، برای هر حوضه آبریز، فهرست مشخصی از محصولات ممنوعه و مجاز تهیه کند.

تعریف مشاغل جایگزین برای کشاورزان؛ بهترین راهکار مدیریت آب کشاورزی

البته از نظر فتحی، بهترین راهکار مدیریت آب در حوزه کشاورزی، صرف نظر از لزوم اصلاح الگوی کشت و افزایش راندمان آبیاری، محدود کردن نسبی کشاورزی در ایران و تعریف مشاغل جایگزین برای کشاورزان است؛ به نحوی که می توان با توسعه صنایع مختلف از جمله گردشگری و صنایع دستی، شغل های زیادی را برای روستاییان ایجاد کرد تا آنها کمتر نیاز داشته باشند برای امرار معاش خود به کشاوزی و مصرف آب بپردازند.

این کارشناس محیط زیست با تاکید بر این که ایران در کمربند خشک دنیا قرار گرفته است، اظهار داشت: نزولات جوی ایران کمتر از یک چهارم متوسط جهانی است و تغییرات اقلیمی احتمال بروز خشکسالی در سال های آتی را افزایش داده است؛ به همین دلیل، قطعا آن قدری که ما می توانیم در صنعت و معدن توسعه داشته باشیم، نمی توانیم با استفاده از کشاورزی به توسعه پایدار برسیم.

محدود شدن کشاورزی جلوی تشدید فرونشست زمین را می گیرد

بنابراین از نظر فتحی، ما چاره ای نداریم جز این که برای جلوگیری از تشدید فرونشست زمین در دشت ها، ضمن محدود کردن نسبی کشاورزی در سطح کشور، الگوهای کشت مناسب را در تمام حوضه های آبریز تعریف کنیم و بعد هم برای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی تلاش کنیم؛ به این شکل، هم سطح زمین های کشاورزی در کشورمان کاهش می یابد و هم مصرف آب در این حوزه به شدت کمتر می شود.

به گفته این کارشناس آب، در چنین شرایطی مسئولان می توانند بدون آسیب زدن به منابع آبی جاری و زیرزمینی حوضه های آبریز مختلف و البته با پرهیز از اجرای طرح های انتقال آب بین حوضه ای، مگر در مواردی که آب شیرین شده دریا از جنوب کشور به فلات مرکزی ایران انتقال یابد، با در نظر گرفتن اصول آمایش سرزمین، صنایعی را در مناطق مختلف کشور توسعه دهند که سازگاری بیشتری با محیط زیست آن منطقه دارند.

به این صورت از نظر این کارشناس محیط زیست، اولا با محدود شدن کشاورزی، مصرف آب در دشت های ایران مدیریت می شود و ثانیا زیرساخت های لازم برای تعیین مشاغل جایگزین برای کشاورزان هر منطقه در میان مدت نیز فراهم خواهد شد و تنها در چنین شرایطی است که می توان با اعمال قانون، کشاورزی را به گونه ای محدود کرد که آسیبی به کشاورزان هر منطقه وارد نشود.

خالی شدن شهرهای کوچک از سکنه با تداوم کشاورزی ناپایدار

در این میان اما سوال مهمی که در پایان مطرح می شود، این است که اگر ما همچنان بخواهیم که با الگوی کشت نامناسب فعلی و بدون توجه به لزوم افزایش راندمان آبیاری کشاورزی به کشت محصولات آب بر و صادرات آنها بپردازیم، آن هم در شرایطی که عایدی چندانی از این کشاورزی ناپایدار نصیب نسل امروز نمی شود، عملا چه چیزی از محیط زیست کشور برای نسل آینده باقی می ماند؟

فتحی در پاسخ به این سوال گفت: نتیجه تداوم روند کنونی یعنی منفی بودن بیلان آب 97 درصد دشت های فلات مرکزی ایران، چیزی جز فرونشست تمام این دشت ها و در نتیجه، خالی شدن تعداد زیادی از شهرهای ایران از سکنه نیست؛ زیرا اساسا وقتی یک شهر دچار فرونشست می شود که تمام منابع آبی آن به پایان برسد و آب هم مایه حیات است و اگر یک شهر آب نداشته باشد، ما یا باید از جای دیگری برای مردم آب تامین کنیم یا اهالی آن شهر مجبور به ترک آن خواهند شد؛ البته نتیجه انتقال آب بین حوضه ای نیز چیزی جز انتقال مشکل از یک منطقه به منطقه دیگر نیست.

این کارشناس آب، مثال بارز این موضوع را شهر کاشان دانست و گفت: متاسفانه بخش زیادی از دشت های اطراف کاشان به دلیل مصرف بی رویه آب در کشت گل محمدی و تولید گلاب در این شهر دچار فرونشست شده است و اگر آب از منطقه دیگری برای کاشان تامین نشود، قطعا تمام زمین های کشت گل در این شهر از بین خواهند رفت و گلاب گیری ها نیز تعطیل خواهند شد.

این کارشناس محیط زیست ادامه داد: در چنین شرایطی اگر نه آب برای مردم کاشان تامین شود، نه معیشت جایگزین برای کشاورزان و تولیدکنندگان و فروشندگان گلاب در این شهر تعریف شود، بدون شک بخش زیادی از این شهر بخصوص آران و بیدگل خالی از سکنه خواهد شد؛ زیرا اساسا در طول تاریخ بشری، همه تمدن ها در کنار آب توسعه یافته اند و اگر آب نباشد، زندگی هم نخواهد بود.

وی در پایان تصریح کرد: اگر ما همچنان به مصرف بی رویه آب در حوزه کشاورزی ادامه دهیم، در دهه های آتی قطعا شاهد فرونشست زمین در بخش های زیادی از فلات مرکزی کشور و خالی از سکنه شدن شهرهای کوچک در مناطق خواهیم بود؛ چراکه تامین آب شهرهای بزرگ در سال های آتی نیز با روش هایی از جمله انتقال آب، انجام خواهد شد و بعید است به این زودی ها شاهد تخلیه شهرهای بزرگ کشور بر اثر کم آبی باشیم؛ اما قطعا آمار حاشیه نشینی بر اثر مهاجرت های آبی افزایش خواهد یافت.

وبگردی