کرونا شکاف آموزشی ناشی از فاصله طبقاتی را نمایان تر کرد / کودکان در دوره همه گیری بی‌سوادتر و خشن‌تر شدند

شیوع کرونا، نابرابری های اجتماعی در میان کودکان جهان را نمایان تر کرده است؛ نابرابری هایی که نه تنها خود را در شکاف آموزشی در میان کودکان خانواده های فقیر و غنی یا کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان می دهد، بلکه در فاصله موجود در دسترسی کودکان به امکانات تفریحی و فشارهای روحی و روانی بیشتر وارده بر کودکان خانواده های کم برخوردار نیز نمود دارد. موضوعی که کودکان خانواده های فقیر را در معرض تحقیر، تبعیض و کمبودهایی قرار داده است که می تواند به پرورش نسلی کم سواد، افسرده و خشن منجر شود.

کودکان در تیررس شکاف های اجتماعی کرونا

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، با وجود این که نه ثروتمندان از ابتلا به کرونا مصون هستند و نه فقرا، اما شیوع این ویروس فاصله بین فقیر و غنی را در سراسر جهان آشکارتر کرده است؛ از دسترسی مناسب تر ثروتمندان به امکانات بهداشتی و درمانی گرفته تا تبعات کمتر آسیب های اقتصادی کرونا برای این قشر. اکنون هم که ایام، ایام واکسیناسیون عمومی علیه کرونا در سراسر دنیاست، کشورهای ثروتمندتر عمدتا نسبت به کشورهای فقیرتر در واکسیناسیون مردمان خود جلوتر هستند.

در این میان، کودکان نیز که نسبت به بزرگسالان تا حد زیادی از ابتلا به کرونا مصون هستند، مانند قشر بزرگسال درگیر نابرابری های اقتصادی و اجتماعی ناشی از شیوع کرونا در جهان شده اند؛ به نحوی که هرچه خانواده یک کودک ثروتمندتر باشد، هم می تواند شرایط بهداشتی مناسب تری را برای جلوگیری از ابتلای او به کرونا فراهم کند، هم امکانات آموزشی بیشتری را برایش مهیا می کند و هم امکانات تفریحی بهتری را در ایام خانه نشینی اجباری در اختیارش می گذارد.

شکاف آموزشی؛ مهمترین فاصله طبقاتی کودکان فقیر و غنی

البته از بین تمام این مسائل، موضوع نابرابری در دسترسی به ابزار آموزشی مناسب در ایامی که آموزش ها در مدارس به صورت آنلاین انجام می شود، مهمترین شکاف بین کودکان فقیر و غنی است که در دوره کرونا در برخی کشورها از جمله ایران به چشم می آید؛ تا جایی که به ادغان محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش در دو سال گذشته از میان 15 میلیون دانش آموز کشور، 3 تا 3.5 میلیون نفر از آنها به شبکه «شاد» دسترسی نداشتند که علت آن هم چیزی عدم برخورداری این دانش آموزان از ابزارهای آموزش مجازی نبوده است.

این در حالی است که طبق آمار آموزش و پرورش در همین ایام کرونا حدود 12 درصد دانش آموزان در مدارس غیرانتفاعی تحصیل کردند. یعنی در دوره کرونا در شرایطی که خانواده حدود یک میلیون و 800 هزار دانش آموز از آن سطح از امکانات مالی برخوردار بوده که تواسته اند فرزندان خود را به مدرسه غیرانتفاعی بفرستند، حدود 3.5 میلیون دانش آموزان اساسا هیچ گونه دسترسی به آموزش مجازی نداشته و بخش زیادی از آنها ترک تحصیل کرده اند.

البته این نکته که وزارت آموزش و پرورش هیچ آماری از ترک تحصیل دانش آموزان در دو سال تحصیلی گذشته که همزمان با شیوع کرونا سپری شد، ارائه نداده است، در نوع خود عجیب به نظر می رسد و به دلیل همین فقدان آمار نیز نمی توان رقم دقیق ترک تحصیل دانش آموزان در این دو سال کرونازده را اعلام کرد.

320 میلیون دانش آموز در دوره کرونا مدرسه نرفتند

تبعیض در دسترسی به امکانات آموزشی در میان دانش آموزان فقیر و غنی البته مختص ایران نیست و در بسیاری از کشورهای جهان نیز همین نابرابری اجتماعی که بر اثر شکاف اقتصادی موجود در میان ملت ها ایجاد شده است، موجب ترک تحصیل بخش زیادی از کودکان و نوجوانان شده است؛ به نحوی که براساس اعلام یونیسف در سال 2020، 320 میلیون دانش آموز در سراسر جهان به مدرسه نرفتند که بخش عمده ای از آنها را کودکان و نوجوانان کشورهای جنوب صحرای آفریقا تشکیل می دادند.

این نکته ای است که محمد رضا نیک نژاد، کارشناس آموزشی نیز در گفت و گو با رکنا روی آن دست گذاشت و عنوان کرد: تبعیض در میان کودکان در دوره کرونا در بسیاری از کشورهای جهان مشاهده شده است؛ به نحوی که در بیشتر کشورها دسترسی کودکان به امکانات آموزشی و تفریحی در خانواده های بالاتر از سطح متوسط مناسب تر بوده و داشتن همین امکانات نیز باعث شده است که دوره کرونایی جهان چندان به خانواده های کودکان ثروتمند سخت نگذرد.

وی افزود: در عین حال، کودکان اقشار کم درآمد در بیشتر کشورهای دنیا چه از نظر دسترسی به امکانات آموزشی و چه سایر مسائل اجتماعی و فرهنگی به نوعی تحت تبعیض قرار داشتند و با آسیب های جدی مواجه شدند؛ بخصوص که براساس اعلام یونسیف، در دو سال اخیر تعداد کودکان کار در جهان از 94 میلیون به 160 میلیون نفر رسیده است و همین مساله حاکی از فشار مضاعفی است که در دوره شیوع کرونا بر ده ها میلیون کودک در سراسر جهان وارد شده است.

ترکیه بهتر از ایران به کودکان امکانات آموزشی ارائه داد

ترک تحصیل کودکان به دلیل عدم دسترسی به امکانات آموزش مجازی که از جمله مهمترین ریشه های افزایش شمار کودکان کار در دوره شیوع کرونا محسوب می شود، اتفاقی است که با وجود عدم ارائه آمارهای دقیق از سوی دولت، به گفته بسیاری از فعالان مدنی در ایران نیز رخ داده و بدون شک یکی از مهمترین علل بروز این مساله، بی‌توجهی دستگاه اجرایی به لزوم تهیه ابزارهای آموزش الکترونیک برای کودکان خانواده های کم برخوردار ساکن شهرها و روستاها بوده است.

این در حالی است که به گفته نیک نژاد، در کشوری مانند ترکیه که مانند ایران کشوری در حال توسعه محسوب می شود، دولت از همان ابتدای شیوع کرونا اقدام به تعطیلی مدارس کرد و به دلیل برخورداری از زیرساخت های مناسب در مدت زمان کوتاهی توانست سیستم آموزش از راه دور را در دو قالب تلویزیونی و اینترنتی راه اندازی کند.

اتفاقی که البته مشابه آن در ایران نیز رخ داد، اما ضعف های سیستم آموزش تلویزیونی و مجازی کشور ما به همراه عدم دسترسی بخش زیادی از دانش آموزان به ابزارهای آموزش مجازی، منجر به عدم برخورداری 3.5 میلیون نفر از کودکان از آموزش های آنلاین شد.

این آمار تاسف بار در ایران اما در شرایطی ثبت شد که به گفته نیک نژاد، دولت ترکیه برای این که کودکان کشورش با مشکلی مانند دانش آموزان ایران مواجه نشوند، از همان ابتدای شیوع کرونا، ابزارهای آموزش آنلاین و اینترنت پرسرعت رایگان را در اختیار بسیاری از خانواده های کم برخوردار گذاشت.

این کارشناس آموزشی با تاکید بر این که در دوره شیوع کرونا، کشورهای توسعه یافته، امکانات مناسب تری در اختیار خانواده های کم برخوردار گذاشتند، عنوان کرد: دولت ژاپن از همان ابتدای شیوع کرونا به سراغ تجهیز خانواده هایی به ابزارهای آموزش مجازی رفت که از امکانات مناسبی در این زمینه برخوردار نبودند؛ یا در کشورهای اسکاندیناوی از همان آغاز تعطیلی مدارس در دوره کرونا تحقیقاتی گسترده و میدانی انجام شد تا مشخص شود چه خانواده هایی از ابزارهای آموزش مجازی بی بهره هستند.

بی ارادگی دولت در تامین نیازهای آموزشی کودکان فقیر

اما در حالی که در کشورهای توسعه یافته یا حتی برخی کشورهای در حال توسعه، دولت ها تلاش های بسیاری را بری جا نماندن تمام کودکان از آموزش های مجازی انجام دادند، در کشور ما عملا هیچ اقدامی برای تهیه امکانات آموزش آنلاین برای کودکان خانواده های کم برخوردار انجام نشد.

در این میان حتی شعارهایی هم که برخی مسئولان درباره لزوم تولید تبلت های آموزشی در داخل کشور سر دادند، عملا پوچ از آب درآمد؛ موضوعی که از نظر نیک نژاد نشان می دهد در کشور ما نه امکانات لازم برای جلوگیری از جاماندن کودکان خانواده های کم برخوردار از آموزش های آنلاین وجود دارد و نه اراده ای برای انجام این کار.

البته به گفته این کارشناس آموزشی، در دوره کرونا برخی خیران تلاش هایی محدود را برای فراهم کردن ابزارهای آموزشی برای کودکان کم بضاعت انجام دادند، اما این تلاش ها به هیچ وجه پاسخگوی نیاز حدود 3.5 میلیون دانش آموز جامانده از آموزش های مجازی نبود و اساسا نمی توان از خیران انتظار داشت که بتوانند چنین نیاز وسیعی را رفع کنند.

5 تا 7 میلیون دانش آموز ایرانی از آموزش های کارآمد بی بهره بودند

نکته دیگری که نیک نژاد به آن اشاره کرد، این است که در کشور ما صرف نظر از 3.5 میلیون دانش آموزی که به دلیل عدم دسترسی به ابزارهای آموزش مجازی از شرکت در کلاس های آنلاین محروم ماندند، حتی 11.5 میلیون دانش آموزی که در حد مناسبی به آموزش های مجازی دسترسی داشتند نیز نتوانستند از آموزش های آنلاین بهره مطلوبی را کسب کنند؛ به نحوی که به گفته مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مجموع 5 تا 7 میلیون دانش آموز نتوانستند در دوره شیوع کرونا به صورتی مناسب آموزش ببینند.

این آمارها نشان می دهد که در دوران شیوع کرونا بین یک سوم تا نیمی از دانش آموزان کشور به دلیل ناکارآمدی نظام آموزشی یا از تحصیل جاماندند یا نتوانستند مطالب آموزشی را به درستی فراگیرند. حال، حتی اگر از سال تحصیلی آینده مجددا آموزش های حضوری برقرار شود و حتی جاماندگان از تحصیل نیز به مدرسه بازگردند، بازهم قشری در کشورمان پرورش خواهند یافت که بنیه تحصیلی آنها برای دو سال متوالی ضعیف بار آمده است.

میان تیتر

نکته مهمی که در پایان باید به آن توجه داشت، این است که دستیابی به امکانات مناسب آموزشی، تنها نیاز کودکان نیست و این گروه سنی نیز مانند سایر انسان ها نیاز به بازی کردن و حضور در کنار همسالان خود نیاز دارند. اما دوره شیوع کرونا، شیوه تامین این نیاز کودکان توسط خانواده ها هم نابرابری های اجتماعی میان کودکان فقیر و غنی را نمایان تر کرد؛ به نحوی که در ایران که شیوع کرونا با گرانی های بی سابقه همراه شد، خانواده های کم برخوردار عمدتا نمی توانستند وسایل بازی و امکانات تفریحی مناسبی را برای فرزندانشان فراهم کنند، اما خانواده های قشر متوسط و ثروتمند می توانستند در ایام کرونایی کشور که فرزندانشان ناچار به خانه نشینی بودند، امکانات رفاهی و تفریحی مناسب تری را برای آنها مهیا سازند.

نیک نژاد ضمن اشاره به این نکته، تاکید کرد که در سال های اخیر، مشکلات اقتصادی به یکی از عوامل اصلی شکل گیری مشاجره در میان والدین یا پدرها و مادرها با فرزندانشان تبدیل شده است و اتفاقا در دوره شیوع کرونا نیز همین مساله ریشه بروز بسیاری از خشونت های خانگی شد؛ خشونت هایی که از نظر این کارشناس آموزشی، بیش از همه دامان کودکان خانواده هایی با توانایی مالی پایین تر را در بر می گیرد و انواع و اقسام تنش های روحی و روانی را برایشان ایجاد می کند.

در این شرایط باید توجه داشت عمده کودکانی که به دلیل مشکلات مالی خانواده هایشان در دوره شیوع کرونا در معرض آسیب های روحی و روانی قرار گرفته اند، همان کودکانی هستند که از امکانات آموزش مجازی نیز برخوردار نیستند یا حتی در صورت دسترسی به این امکانات، بیشتر آنها در مدارسی تحصیل می کنند که نمی توانند در دوره شیوع کرونا، آموزش های کارآمدی را به آنها ارائه کنند.

بنابراین نه تنها می توان گفت شیوع کرونا باعث شده است که بخشی از کودکان ایران با پایه تحصیلی ضعیف تری بار بیایند، بلکه این همه گیری تربیت کودکانی با مشکلات روحی و روانی بیشتر را به همراه داشته است.

نیک نژاد نیز در این باره معتقد است که شکاف طبقاتی موجود در کشورمان، منجر به بروز شکاف آموزشی و شکاف روحی و روانی در میان کودکان ایرانی شده است و همین مساله کودکان کشور ما را در معرض تحقیر، تبعیض و کمبودهایی قرار داده است که می تواند آنها را در دام آسیب های اجتماعی متعددی گرفتار کند.