مدیر عامل علوی: معلمان و مدیران مدارسی که تتلو در آن‌ ها درس خوانده باید بازخواست شوند!

به گزارش خبرنگار رکنا در این جلسه ی مجازی آقای مهندس عرب پور، مدیرعامل مؤسسه، پس از اشاره به بحران کرونا و تأثیر آن بر نظام آموزش و پرورش و همچنین نقش مدیران و مسئولین آموزشی پرورشی در شرایط پسا کرونا، به مسأله ی نظارت و پاسخ گویی پرداختند. شاید مهم ترین بخش سخنرانی ایشان هدف قرار دادن آن مراکز آموزشی بود که برخی الگوهای البته ناهنجار در آن تحصیل کرده اند: «معلمان و مدیران مدارسی که تتلو در آنها درس خوانده باید بازخواست شوند! عدم پاسخ گویی مدیر مدرسه ای که ساشا سبحانی در آن تحصیل کرده یعنی باز گذاشتن راه پرورش دوباره ی امثال او.» آنچه در پی می آید مشروح سخنرانی ایشان است.

مهندس عرب پور در ابتدای جلسه، گزارشی از فعالیت های سالیانه ی علوی و همچنین آمارهایی در کم وکیف مواجهه ی این مؤسسه با شرایط کرونایی ارائه داد. ایشان انعطاف پذیری در انتقال سریع رویکرد آموزشی به سیستم کاملاً مجازی را از نقاط قوت مهمّ مجموعه ی خود دانست و گفت: ما از همان روزهای آغازین کرونایی با تشکیل جلسات متعدد سه مدل حضوری، مجازی و ترکیبی را بررسی کردیم و برای هرکدام رویکردهایی در نظر گرفتیم؛ به همین خاطر با تعطیلی کامل مدارس، مجموعه علوی از لحاظ فنی آمادگی لازم را داشت تا سیستم آموزش خود را به مدل کاملاً مجازی منتقل کند.

WhatsApp Image 2021-06-26 at 16.47.42

در ادامه صحبت از بحران روز ایران و جهان، مدیرعامل مؤسسه علوی کرونا را از زاویه دید آموزشی و فرهنگی واکاوی کرد: نگرانی این روزهای ما نه عقب افتادن دانش آموزان از تحصیل بلکه عقب افتادگی آنهاست. تبدیل شدن مصدر خنثی است به صفت. عقب افتادن را با تلاش چندبرابری ما و البته آنها می شود جبران کرد ولی عقب افتادگی جبران ناپذیر است.

چیزی است شبیه ازکارافتادگی! توانایی جسمی ما برای کارکردن یک حد و حدود سنی دارد؛ از مرز مشخصی که رد شدیم دیگر فقط اراده کار کردن مهم نیست، این جسم ماست که ناتوان است و عدم کارآیی منشأ فیزیولوژیک پیدا می کند. در این روزهای کرونایی برخی خانواده ها به ندرت به بچه ها اجازه ی حتی خارج شدن از منزل را می دهند.

خب بخشی از این خانه نشینی صرف درس خواندن می شود اگر بشود، بخشی را هم احتمالاً خانواده ها، با حسن نیّت، صرف پرورش و تربیت فرزندشان می کنند ولی مگر می شود چه آموزش و چه پرورش، چه تعلیم و چه تربیت در خلأ به نتیجه برسد؟ و این یعنی ایستادن در آستانه عقب افتادگی! بحران ما نه در حوزه ی آموزش بلکه معطوف به امور تربیتی و ارتباطی خواهد بود. فرزندانی داریم منفعل و منزوی که ارتباطشان با جهان خارج از طریق کنسول های بازی است و با الگوبرداری از پدرها و مادرها تنهایی شان را با فضای مجازی در صفحات کوچک گوشی موبایل پر می کنند.

مهندس عرب پور معتقد است وضعیت فعلی، کار نهادهای آموزشی-پرورشی را نه مضاعف که صدچندان خواهد کرد: نمی شود نشست و منتظر تبعات بحران ماند بلکه باید با مدیریتی جهادی به جنگ آن رفت. حال اینجا یک دوگانه ی مهم پیش می آید: دوگانه ی نظارت و پاسخ گویی. ما، هم از نظارت نهادها و هم از نظارت اولیا به شدت استقبال می کنیم.

همان طور که پاسخ گویی را نه شعار که یک اصل می نیم. پاسخ گویی در هر موضوعی که مربوط به مجموعه ی علوی باشد رویکرد راهبردی ماست. پاسخگویی برای ما نه عذرخواهی های نمایشی است نه بهانه آوردن برای فرار از پاسخ. به عنوان مثال در همین روزهای سخت کرونا، علوی هیچ تعدیل نیرویی با این بهانه نداشته ولی حتماً بسیار شنیده اید که مؤسسات و اصناف و بنگاه های زیادی با بهانه کردن کرونا بخشی از منابع انسانی خود را تعدیل کرده اند. این نکته بسیار مهم است که بدانیم صِرفِ بهانه نه پاسخ گویی که فرار از آن است.

در ادامه این جلسه مجازی، مدیرعامل مؤسسه علوی با دستوپاگیر خواندن برخی نظارت ها گفت: دوگانه ی نظارت و پاسخ گویی زمانی چالاکی خود را از دست خواهد داد که نظارت بر جزئیات تبدیل به اصل شود. بخش های نظارتی غالباً به جزئیات ناظرند و نه نتیجه. قواعد و قوانین فرمالی که همیشه تأکیدشان روی شکل یک ساختار است معمولاً نتیجه را گم می کنند. وقتی سیاست های یک مؤسسه صرفاً آموزشی نبوده و به پرورش هم به همان میزان می پردازد نظارت های دست وپاگیر مضمون نتیجه را از مفهوم تهی می کند. در حوزه ی آموزش ما در اغلب مدارسمان، به-طور نمونه متوسطه منطقه 5، آمار قبولی کنکور تا هشتاد درصد را داریم.

در کنار آن برای قبول نشده ها انواع مشاوره های روانی، آموزشی و شغلی در نظر گرفته می شود. ولی آیا مدرسه فقط جای آموزش دروس مصوب است؟ شعار ما پس از انقلاب تعلیم و تربیت بوده. وزارت خانه ی مرتبط با ما هم وزارت آموزش و پرورش است. یحتمل این قوانین فرمال ایرادات اساسی دارد که به طور مثال فیلترینگ بحث داغ همیشگی ماست. اگر سیاست های تربیتی ما در تعیین و تعیّن بازدارندگی فرهنگی موفق بود آیا به این حجم از هزینه برای بازدارندگی فنی نیازی بود؟

مهندس عرب پور با اشاره به اینکه نیاز اصیل و اصلی ما ریشه-یابی ناهنجاری ها از همین مقطع مدرسه و اجبار مدارس به پاسخ-گویی است گفت: مدیران عزیز مؤسسه علوی! ما در قامت متولیان آموزش و پرورش در قبال فرهنگ این جامعه مسئولیم؛ در قبال تربیت افرادی که در جامعه زندگی می د مسئولیم، اگر از مدارس ما خاورها بیرون می آیند ما مسئولیم، اگر بابک زنجانی ها بیرون می آیند ما مسئولیم.

احتمالاً شنیده ید که دو برند بزرگ خودروسازی تویوتا و فولکس واگن وقتی ماشین معیوب دادند دست مردم اول عذرخواهی کردند، بعد فراخوان دادند به جمع کردن ماشین وقتی یک مجموعه تولید مواد غذایی، محصول مسموم پخش کند حتماً کار تا تعطیلی کارخانه پیش می رود. ما که کارمان سخت تر است! با فرهنگ کشور سر و کار داریم. از نظر من معلمان و مدیران مدارسی که تتلو در آنها درس خوانده است باید بازخواست شوند.

فردی مانند تتلو حتماً در محیط آموزشی خود رفتارهای خارج از عرف داشته است. او پیشینه ای دارد که کارشناسان تربیتی رد آن را غیر از خانواده در مدارس دنبال می کنند. عدم پاسخ گویی مدیر مدرسه ای که ساشا سبحانی در آن تحصیل کرده یعنی بازگذاشتن راه پرورش دوباره ی امثال او. رفتار نابه هنجار، ناگهانی و خوبه خودی پیش نمی آید. حتماً ریشه و پیشینه دارد؛ تداوم دارد؛ آن قدر تکرار شده که تا تبدیل به المان رفتاری فرد شود. برعکس این رویه هم صادق است. باید از مدیرانی که مدارس شان کیارستمی ها، مریم میرزاخانی ها، اصغر فرهادی ها و سعید معروف ها را تربیت کرده اند تقدیر و تشکر کرد.

در ادامه مدیرعامل مجموعه ی علوی به اهمیت آموزش دانش آموزمحور و پژوهش محور تأکید کرد و گفت: ما بچه¬ها را از خانواده ها تحویل می گیریم برای آموزش و پرورش. باید به آنها مهارت هایی متناسب با زندگی امروز آموزش دهیم. فرض بفرمایید در دبستان منطقه 5 علوی هم پایه با دروس اصلی، آموزش آشپزی و نجاری و انواع هنرها و مهارت زندگی، فوق برنامه نیست، جزو برنامه های مهم پرورشی است. همین رویه را ما در دبستان منطقه 13 هم داریم.

زمانی رایج بود برخی مدارس، هنرمندان جوان یا ورزشکاران فارغ التحصیل خود را دعوت میکردند تا برای دانش آموزان صحبت کنند. شاید آن صحبت ها چندان شنیده نمیشد ولی آن هنرمند یا ورزشکار می توانست الگویی موفق برای دانش آموز بشود. حالا شاید بپرسید مگر در مدارس دنیا امثال تتلو تولید نمیشود؟ بحث من الگوسازی و الگوگیری است. البته که آنجا هم تتلوها از مدارس می آیند بیرون ولی بسیار به ندرت چنین نابه هنجاری-هایی تبدیل به الگو می شوند. اگر هنوز فکر می کنید تتلو الگو نیست تعداد فالوئرهای او در فضای مجازی جواب شماست. این واقعیّتی است که نباید نادیده اش گرفت، باید حلّش کرد. امکان بالقوه ی تتلو شدن طبیعی است ولی تأکید می کنم جاهایی که چنین رفتارهایی بالفعل می شود باید بازخواست شوند.