پوران درخشنده : چرا بین دختران و پسران دیوار می کشید؟
پوران درخشنده کارگردان سینما با انتشار یادداشتی از جدا سازی های دختران و پسران و آنچه از نگاه وی استفاده ابزاری از زنان است گفت.
به گزارش رکنا، پوران درخشنده - کارگردان سینمای ایران که آثار او برگرفته از آسیب های اجتماعی و بعضا با نگاهی رو به جلو برای آگاه سازی و درمان است با انتشار یادداشتی از جداسازی های دختران و پسران و آنچه از نگاه وی استفاده ابزاری از زنان است گفت و اینبار با نوشتار خود تاکیدی برای مسئولان داشت که این نوع رفتار می تواند آسیب به جامعه بزند .
یادداشت پوران درخشنده را در ادامه می خوانید:
وقتی عکس دخترهای ما از صفحه اول کتاب ریاضی سوم دبستان به سادگی حذف میشود و متقابلا روی جلد کتاب علوم تصویری به آنها اختصاص داده میشود، این نکته جز تبعیض جنسیتی چه معنای دیگری میتواند داشته باشد؟ پس سهم دختران ما از این مقوله چیست؟ آیا آقایان مسوول به این نکته توجه کردهاند که کشور ما ریاضیدان و ریاضیشناس مهمی همچون مریم میرزاخانی داشته؟ چطور به خود اجازه دادهاند، تفکیک جنسیتی برای کودکان ما قائل شوند آن هم روی جلد کتاب مقطع ابتدایی. پرسش من از آقایان این است که مگر اندیشه جنسیت میشناسد؟ به عقیده من آن کسی در جهان و هستی مقام بالاتری دارد که اندیشه برتری داشته باشد. اینکه آقایان از دوران کودکی میان فرزندان ما دیوار بکشند و همه چیز را دخترانه و پسرانه ببینند که درست نیست. چنین تفکیک جنسیتی یعنی اینکه پسرها با پسرها همصحبت باشند و دخترها با دخترها. پسرها با پسرها درس بخوانند و طرح مساله و مشکلاتشان را بین هم رد و بدل کنند و دخترها هم با دخترها حرف بزنند و با هم تشریک مساعی داشته باشند.
سوال من این است آیا کودکان ما(دختر و پسر) نباید تجربههایشان را با هم به اشتراک بگذارند؟ آیا نباید از توانمندی خود یکدیگر را مطلع کنند؟ وقتی از دوران کودکی برای آنها تبعیض جنسیتی قائل شویم این به خانه و خانوادهها هم رسوخ پیدا میکند. در حالی که همین الان هم در خانوادهها پسرها از دخترها سرتر هستند، چای میریزند و عذا حاضر میکنند و لباسها را میشویند و خانه را تمیز میکنند و در یک کلام به مردها سرویس ارایه میدهند. پس نقش پسر و مرد در این وضعیت چه میشود؟ آیا در یک زندگی مشترک بین زن و مرد باید تبعیض قائل شد؟ به این معنی که اگر همسر یا همان خانم خانه دچار بیماری و بدحالی شود آیا مرد باید منتظر باشد تا حال همسرش خوب شود تا به او رسیدگی کند یا اینکه خودش باید دست به کار شود؟ آیا مرد نباید غذا درست کند؟ این تبعیض یا تفکیک جنسیتی به نظر من غلط است؟
متاسفانه باید اذعان کرد که در طول تاریخ، زنان ما در تمام بخشها یا مادر فداکار بودند یا نقش همسر را به خوبی ایفا کردهاند، یا خواهر صبوری بودند یا خواهرزاده و برادرزاده مهربان. آنها هیچ وقت خودشان به مفهوم واقعی کلمه نبودند و معنای زن را به دوش نکشیدند. یا شاید بهتر باشد، بگوییم نقش کلیدی در تمام عرصهها نداشتند و هر وقت هم که از آنها استفاده شده، استفاده ابزاری بوده است. اگر هم در سالهای اخیر میبینید که حضور زنان در جامعه زیاد است آن هم برای اینکه زمینهسازی برای تصمیمگیری را برای آنها به وجود آوردهاند که نظر بدهند و از حضور آنها بهره بردهاند اما در نهایت در تصمیمسازی حضور ندارند و تصمیمگیرنده نیستند و تصمیم آخر به مردان سپرده شده است. این یعنی نگاه غلط و نادرست و همان تبعیض جنسیتی. در واقع بزرگترین دغدغه من در طول سالهای سال این بوده که چرا زنان را توانمند نمیبینیم و قدرتشان را نادیده میگیریم؟ خداوند بین بندگان خود فرقی قائل نشده و انسان را آزاد آفریده است. چرا ما بین زن و مرد به لحاظ اندیشه و تفکر، تفاوت قائل میشویم در حالی که زن و مرد به لحاظ تفکر با هم تفاوت ندارند فقط به لحاظ فیزیکی و جسمی تفاوت دارند حتی در سالهای اخیر ثابت شده، زنان به لحاظ جسمی قدرتمند هم هستند و طاقت و توانایی و نیرویشان در بعضی جاها کمتر از نیروی فیزیکی مردان نیست بنابراین اندیشه انسان برتر است نه توانایی جسمی او.
با این توصیف میتوانم بگویم که سینمای ایران هم در طول سالها جدای از جامعه نبوده و نیست و نخواهد بود آنجا هم وضعیت زن همینگونه است. در سریالهایی هم که از شبکههای مختلف پخش میشود، زنان نقش کلیدی در داستانها ندارند ضمنا توانایی تغییر هم به آنها داده نمیشود. این درحالی است که باید به آنها طوری نگاه شود که زنها توانایی به وجود آوردن تغییرات اساسی در جامعه را دارند ضمنا میتوانند تصمیمهای بزرگ اتخاذ کنند.
در طول سالهایی که در سینما کار کردهام به عنوان یک زن تلاشم این بوده، شخصیتهایی از زن را به تصویر بکشم که تصمیمساز بودهاند و حرفی برای گفتن داشتند. شما نگاه کنید وقتی فیلم «زمان از دست رفته» را ساختم و تبعیض جنسیتی را نقد کردم به این فیلم رتبه «ج» دادند به این معنی که دیگر از این حرفها نباید در فیلمهایت مطرح کنی. از نظر آنها زن یعنی فقط باروری جسمی و نه باروری اندیشه. از نظر آنها اگر ادیسون برق را اختراع میکند، میتواند باروری اندیشه داشته باشد اما زن فقط باید باروری جسمی داشته باشد و از نگاه آنها زن یعنی تعداد جمعیت بیشتر و نه چیز دیگری.
همین مساله باعث شد که من 10 سال از سینما دور باشم و فیلم نسازم و در یک انزوا به سر ببرم. حرف من این است که من کارگردان به خاطر طرح مسائلی که دغدغهام است از عشقم که سینماست باید دور بمانم؟ 10 سال بعد توانستم فیلم بعدی خودم را بسازم. در حال حاضر هم هر 5 سال یک بار فیلم میسازم. چرا؟ چون برای مجوز ساخت فیلمهایم با چالش مواجه میشوم. نزدیک دو سال است که برای مجوز ساخت فیلم هیس پسرها صبر میکنم. خیلی راحت برای دریافت مجوز ساخت این فیلمنامه به من گفته بودند «اینجا حریم خصوصی پسرهاست لطفا وارد این حیطه نشوید.» خب چرا؟ آیا این تبعیض نیست؟ چرا من نباید درباره سوژههایی که به آن اشراف کامل و آگاهی دارم و سالها دغدغهام بوده، وارد نشوم چون حریم خصوصی مربوط به مردان است. آیا فرقی بین پسر و دختر وجود دارد که مورد بیحرمتی قرار میگیرند؟ جامعهای که مردان متزلزلی به لحاظ اخلاقی دارد آیا نباید مشکلاتشان به بحث گذاشته شود؟ آیا فقط باید ظاهر آرام آنها را در جامعه ببینیم بدون اینکه آنها را نقد کنیم؟
بدانید و آگاه باشید وقتی روی جلد کتابی عکس دخترها را حذف میکنیم و جلد کتاب دیگری را به آنها اختصاص میدهیم این یعنی تبعیض جنسیتی. با احترام باید بگویم که تصویر جلد هر دو کتاب غلط و اشتباه است و باید تصویر آنها را در کنار هم داشته باشیم، چراکه آینده هر دو جنس به هم مربوط است.
به این نکته مهم توجه کنیم، جامعهای موفق و پویاست که زنانش عهدهدار مسوولیتهای مهم باشند و در همه عرصهها حضور داشته باشند. چون آینده مردها و پسرهای ما در دست آنهاست. زمانی یک زن میتواند مادر خوبی باشد که اندیشه درستی داشته باشد. چه زمانی میتواند اندیشه درستی داشته باشد، زمانی که بتواند از ذهن و افکار خود به نحو احسن بهره ببرد و بتواند مفید واقع شود. وقتی زنی اندیشه درست داشته باشد، فرزندان خوبی تربیت میکند و افراد کاملی تحویل جامعه میدهد.
من به عنوان سینماگر، روز سینما را تبریک میگویم و به عنوان یک زن فیلمساز با تاکید میگویم که ما هنوز به خواستههایمان در سینما نرسیدیم و نتوانستیم فیلمهایی که میخواهیم را بسازیم. در بسیاری از موارد به ما پروانه ساخت داده نمیشود. وقتی ذهن من (نوعی) درگیر چنین مسائلی باشد و تبعیض جنسیتی در کارها لحاظ شود، نمیتوانم ذهنم را پرواز دهم و اندیشه و خیالم را بارور کنم. اگر من (نوعی) نتوانم، حرفم را در قالب فیلم بیان کنم چه کسی میتواند این کار را بکند؟ و چرا من نباید حرفهایم را به فیلم تبدیل کنم. آن هم حرفهایی که هیچ خط قرمزی نیستند و اتفاقات جامعه امروز ما هستند. آرزو میکنم خانه سینما به معنای راستین جوابگوی تمام اصناف سینمایی باشد که نیازهای اصناف سینما همان نیازهای جامعه امروز ماست.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر