تنش آبی را با اعداد نسنجیم؛ میانگین ریاضی، نقابی بر صورت بحران می شود

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، امروز اعلام شد که ذخایر آب سدهای کشور با کاهش چشمگیری مواجه شده است. بر اساس آخرین گزارش‌ها، حجم آب ذخیره‌شده در سدهای ایران هم‌اکنون به ۲۳ میلیارد و ۹۹۰ میلیون مترمکعب رسیده که این میزان، ۲ میلیارد و ۶۲۰ میلیون مترمکعب کمتر از زمان مشابه در سال گذشته است. این آمار نشان می‌دهد که تنها ۴۶ درصد ظرفیت مخازن سدها پر شده و ۵۴ درصد آن‌ها خالی مانده است.

در روزهای اخیر نیز خبر رسید که ۱۱ سد مهم کشور کمتر از ۱۵ درصد ظرفیت خود آب دارند. این سدها شامل ساوه (مرکزی)، رودبال داراب (فارس)، تنگوئیه سیرجان (کرمان)، تهم (زنجان)، امیرکبیر و لار (تهران و البرز)، دوستی و طرق (خراسان رضوی)، پانزده خرداد (حوضه قمرود)، و استقلال، شمیل و نیان (هرمزگان) هستند. کاهش شدید ذخایر این سدها زنگ خطری جدی برای تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی و صنعت در مناطق وابسته به آن‌ها به صدا درآورده است.

چرا تحلیل میانگین کافی نیست؟

به گزارش خبرنگار رکنا، برخی کارشناسان هشدار می‌دهند که تحلیل وضعیت آب کشور بر اساس میانگین‌های کلی، مانند میانگین بارش یا ذخایر سدها، می‌تواند گمراه‌کننده باشد.وقتی درباره مسئله آب صحبت می‌کنیم، نباید تحلیل ما بر مبنای میانگین ریاضی باشد. این نوع تحلیل اشتباه است، زیرا ما با حوضه های مختلفی روبه‌رو هستیم و هر حوضه نیز زیرحوضه های مخصوص به خود را دارد.

برای مثال، وقتی میانگین بارش کشوری را اعلام می‌کنیم، این عدد به‌تنهایی معنای دقیقی ندارد؛ چرا که بارندگی در یک منطقه پرآب مانند گرگان، هیچ تأثیری بر کم‌آبی در منطقه‌ای مانند هرمزگان ندارد. آب ناشی از بارش‌های گرگان نمی‌تواند کمبود آب پشت سدهای هرمزگان را جبران کند و در نتیجه، تأثیری بر کشاورزی، آب شرب یا صنعت آن منطقه ندارد.

بنابراین، بهترین روش تحلیل منابع آبی این است که بررسی را در سطح حوضه های آبریز و حتی زیرحوضه ها انجام دهیم. به‌عنوان مثال، اگر بخواهیم وضعیت سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه را تحلیل کنیم، ابتدا باید مهم‌ترین سدهای این حوضه را شناسایی کنیم، سپس میزان بارندگی و حجم آب ذخیره‌شده در این سدها را مشخص کنیم. پس از آن، می‌توانیم بررسی کنیم که این حجم آب برای مصارف شرب، کشاورزی یا تأمین آب دریاچه ارومیه چه تأثیری دارد.

یک نمونه دقیق‌تر، رودخانه مهاباد است که زیرحوضه ای از دریاچه ارومیه محسوب می‌شود. برای تحلیل این منطقه، باید وضعیت سد مهاباد را بررسی کنیم. مثلاً حجم آب ذخیره‌شده در سال گذشته چقدر بوده، میانگین درازمدت آن چه میزان است و در حال حاضر چه مقدار آب در اختیار دارد. همچنین باید محاسبه کنیم که چه مقدار از این آب برای مصارف شرب، چه میزان برای ۲۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی آن منطقه، و چه مقداری برای دریاچه ارومیه قابل تخصیص است.

در مقابل، مقایسه میانگین سدهای مناطق مختلف، مثلاً سد قشلاق در سنندج با سد مهاباد، روشی اشتباه و غیرعلمی است که منجر به نتیجه‌گیری‌های نادرست می‌شود.

حتی شاخص‌هایی که برای مصرف آب در ایران مطرح می‌شوند، نیازمند بازنگری هستند. به‌عنوان مثال، گفته می‌شود که میزان آب تجدیدپذیر قابل استحصال از ۶ هزار متر مکعب به ۱۲۰۰ متر مکعب سرانه کاهش یافته است. اما این عدد نیز به‌صورت کلی نمی‌تواند وضعیت آب در کشور را به‌درستی توصیف کند، زیرا شرایط در هر حوضه آبریز متفاوت است؛ برخی حوضه ها با بحران شدید مواجه‌اند، در حالی که برخی دیگر وضعیت نسبتاً نرمالی دارند.

بنابراین، برای تحلیل علمی صحیح، لازم است تفکیک حوضه ای و زیرحوضه ای انجام دهیم و از تحلیل‌های کلی و میانگین‌گیری‌های گمراه‌کننده پرهیز کنیم.

  • ویدیو امروز | نگاهی به چیدمان مینیمال منزل بازیگر ترکیه ای فیلم مطرب عایشه گل

اخبار تاپ حوادث