قتل با ضربه چاقو به سینه مرد جوان در تهران / مرا در فضای مجازی مسخره کرده بود + عکس و جزییات
حوادث رکنا: مرد جوان که در درگیری با شوهر دختر عمه اش، دوست وی را کشته بود پای میز محاکمه ایستاد و ابراز پشیمانی کرد .
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از شامگاه 11 فروردین ماه امسال آغاز شد. پیکر خونین و نیمه جان مرد ۲۹ سالهای به نام پیمان به بیمارستانی در شرق تهران منتقل شد .
وی که از ناحیه سینه چاقو خورده بود به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد. اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد. با مرگ مرد جوان ماموران به تحقیق پرداختند و دریافتند وی در درگیری دسته جمعی که در خیابان فرجام رخ داده بود زخمی شده است .
ماموران در نخستین گام از تحقیقات به پرس و جو از شاهدان پرداختند و آنها همگی مرد جوانی به نام احمد را عامل جنایت معرفی کردند .
ردیابی متهم فراری
به این ترتیب احمد در شرق تهران ردیابی بازداشت شد و به درگیری خونین اعتراف کرد. اما مدعی شد قصد درگیری با قربانی را نداشته و با دوست وی به نام ناصر درگیر بوده است .
احمد به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پروندهاش با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یکاستان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد در تشریح جزئیات ماجرا گفت :پیمان از مدتی قبل برای خواهرم پیامک ارسال کرده و به او درخواست دوستی داده بود .
به همین خاطربه او تذکر داده و با او اختلاف داشتم .اما این درگیری در حدی نبود که قصد کشتن او را داشته باشم .
وی ادامه داد :پیمان دوست صمیمی شوهر دختر عمهام به نام ناصر بود. مدتی قبل من عکسی در فیسبوک گذاشتم که شوهر دختر عمه ام مرا مسخره کرد و در زیر پست برایم فحش نوشت.
همین موضوع موجب اختلاف میان من و ناصر شد.
من و ناصر در فضای مجازی با هم کل کل داشتیم تا اینکه آخرین بار با دختر عمه ام تماس گرفتم و گلایه کردم .
دختر عمه ام از من خواست مقابل در خانهشان بروم تا مشکل را با شوهرش حل کنیم .
من مقابل خانه ناصر رفتم و با او صحبت کردم.
درگیری میان من و ناصر با وساطت دختر عمهام تمام شد .من از در خانه بیرون آمدم و میخواستم به سمت خانهمان بروم که یکباره پیمان را مقابل در دیدم .
او به خاطر اختلافی که از قبل با من داشت شروع به فحاشی کرد و دعوا راه انداخت.
او میخواست مرا کتک بزند و من برای دفاع از خودم با چاقویی که همراه داشتم یک ضربه به سینهاش زدم .اما باور کنید قصد کشتن او را نداشتم و پشیمان هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
ارسال نظر