کرمان، صدرنشین فرونشست در ایران/ تنها 10 سال فرصت برای مقابله با سالانه ۱۸ سانتی‌ متر نشست زمین در کشور داریم

به گزارش رکنا، در همین روزهای اخیر، مسئولان دولتی و کارشناسان در مورد بحران فرونشست زمین یا ایجاد فروچاله در استان‌های مختلف هشدار داده‌اند. حتی شینا انصاری رئیس جدید سازمان محیط زیست نیز در جدیدترین گفتگوی خود پس از انتصاب به این سمت، فرونشست را یک « ابرچالش» توصیف کرده و گفته است که حل آن به همکاری بین ارگان‌های مختلف نیاز دارد. 

روز گذشته، جواد محجوبی مدیر عامل شرکت آب منطقه‌ای یزد نیز به ایجاد فروچاله‌هایی که قطر و عمق برخی از آنها به ترتیب به ۸۰ و ۴۰ متر می‌رسد در مناطقی از این استان، اشاره و تاکید کرده است: «با توجه به این که این فروچاله‌ها به صورت ناگهانی ایجاد می‌شوند، توسعه آنها به مناطق مسکونی خطرناک است.»

کرمان، بحرانی‌ترین وضعیت را دارد

آنگونه که برخی کارشناسان می‌گویند مساله فرونشست زمین در ایران از دهه 50 آغاز شده، در دهه 70 شکل گسترده به خود گرفته و اخیرا به مرز بحران رسیده است. به گونه‌ای که متوسط میزان نشست سالانه زمین در کشور، 18 سانتی‌متر اعلام شده اما در برخی از استان‌ها آمارها بالاتر است. به گفته علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، بحرانی‌ترین وضعیت را در این زمینه کرمان دارد که نرخ سالانه میانگین فرونشست زمین در این استان به بیش از ۳۰ سانتی‌متر می‌رسد. 

آنگونه که دنیای اقتصاد گزارش داده بعد از کرمان، به ترتیب استان‌های البرز، مرکزی، قم، خراسان رضوی، همدان، گلستان، تهران و آذربایجان شرقی، قزوین، فارس، اصفهان، آذربایجان غربی و سمنان قرار دارند که که سالانه بین کمتر از 30 تا ۱۱ سانتی‌متر فرونشست زمین را تجربه می‌کنند. این ارقام البته متوسط شرایط است و در برخی مناطق بیشتر می‌شود؛ در حالی که فرهیختگان در اینباره نوشته است: «طبق استاندارد جهانی، چهار میلی‌متر فرونشست در یک سال، به معنای بحران است.»

زنگ خطر مهاجرت گسترده به دلیل فرونشست زمین

برخی کارشناسان هشدار می‌دهند ادامه این شرایط علاوه بر ایجاد خطر برای پایداری مناطق مسکونی و تاسیستات زیرساختی و همچنین افزایش احتمال وقوع سیل ، ممکن است کشاورزی و تامین معاش را در منطقه‌ای غیرممکن کند یا با ایجاد ناامنی در سکونت‌گا‌ه‌ها، امکان ماندگاری مردم را از بین ببرد.

هم‌اکنون نیز آثار پدیده فرونشست خود را در عدم توانایی زمین برای نگهداشت آب در بسیاری از دشت‌های کشور و در نتیجه از بین رفتن پتانسیل تشکیل آب‌های زیرزمینی، ترک‌خوردگی یا کج شدگی در برخی ساختمان‌ها و ایجاد شکاف‌ روی ریل‌های قطار یا جاده‌ها نشان می‌دهد. کارشناسان تاکنون بارها در مورد احتمال آسیب پدیده فرونشست زمین به آثار تاریخی در استان‌های مختلف مانند فارس و اصفهان هشدار داده‌اند. 

تداوم این شرایط به معنای احتمال مهاجرت گسترده است؛ خطری که به‌ویژه ساکنان دشت‌های مرکزی ایران را تهدید می‌کند. در روزهای اخیر، ایمان انتظام سلطانی رئیس گروه آب‌زمین‌شناسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی، هشدار داده است که تداوم وضعیت موجود در مورد فرونشست زمین و کاهش سطح آبخوان‌ها، می‌تواند به مهاجرت گسترده جمعیتی در ایران مرکزی از جمله اصفهان، شیراز، کرمان و یزد منجر شود.   

همچنین محمد درویش، فعال و کنشگر محیط زیست گفته است: اصفهان به‌زودی به دلیل فرونشست زیاد زمین و کم‌آبی باید تخلیه شود. به گفته او، در صورتی که روند کنونی فرونشست در این استان ادامه یابد، اصفهان در سناریو خوشبینانه در سال ۱۴۱۸ و در سناریو بدبینانه در سال ۱۴۰۹ باید تخلیه شود.  

چرا زمین فرو می‌نشیند؟

اما اصلا فرونشست زمین چرا اتفاق می‌افتد؟ کارشناسان به دلایل مختلفی برای این پدیده محیط زیستی اشاره می‌کنند. حفر چاه‌های عمیق و برداشت‌های بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی، در صدر عوامل قرار دارد؛ اقدامی که به ویژه برای مصارف کشاورزی و البته در مواردی آشامیدنی انجام می‌شود. در عین حال، سدسازی بی‌رویه، الگوی نامناسب کشت، فعالیت‌های عمرانی و صنعتی نامتناسب با ظرفیت منطقه، نبود یا فرسودگی شبکه فاضلاب و بحران خشکسالی و تغییر اقلیم را نیز باید در فهرست دلایل فرونشست زمین قرار دارد. 

بر همین اساس است که همه راه‌حل‌ها برای مقابله با شرایط موجود بر یک نکته تاکید دارند؛ پذیرش واقعیت‌های موجود در مورد کم‌آبی در کشور و تغییر الگوی کار و زندگی بر مبنای آن. به گونه‌ای که کشت محصولات یا ایجاد کسب و کارها در مناطق مختلف باید بر این اساس صورت گیرد که بار اضافی در زمینه مصرف آب بر منابع آبی وارد نشود. در واقع، نوع معیشت و میزان مصرف باید با توجه به این نکته تعریف شود که آب هست، ولی کم است. 

فرونشست یا فروچاله؟

هر چند این دو اصطلاح گاه در رسانه‌ها یا حتی کلام مسئولان به جای یکدیگر به کار می‌روند اما تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. 

ویکی‌پدیا فرونشست زمین را اینگونه تعریف کرده است: «اصطلاحی که اشاره به حرکت عمودی و رو به سمت پایین سطح زمین دارد و می‌تواند توسط فرایندهای طبیعی، فعالیت‌های انسانی یا هردوی آنها رخ دهد.»

سایت اندیشکده ارزش نیز در تعریف این اصطلاح نوشته: «فرونشست عبارت است از فروریزش یا نشست سطح زمین که به علت‌های متفاوتی در مقیاس بزرگ روی می‌دهد.» اما فروچاله ؛ نوعی فرورفتگی در سطح زمین است که در اشکال بیضی و کروی ایجاد می‌شود. به عبارت دیگر، در پدیده فروچاله به‌طور حتم نیاز به ریزش سقف یک حفره زیرزمینی است و آثار آن را می‌توان به صورت واضح روی سطح زمین دید، اما در پدیده فرونشست زمین، همه وسعت یک دشت درگیر می‌شود و در واقع آثار آن به وضوح قابل رویت نیست. 

 

سایت ایستاسازه نیز در این مورد توضیح داده است که پدیده فرونشست زمین به وقوع نشست در محدوده‌ای بزرگ مانند یک دشت گفته می‌شود. این پدیده در بیشتر مواقع قابل رویت نیست اما گاهی شکاف‌های طولانی را نیز در منطقه ایجاد می‌کند. 

هر دوی این پدیده‌ها به نوعی به مساله بحران آب مرتبط هستند. «دشتی که دچار فرونشست شده است، به دلیل تراکم‌پذیری و فشردگی خاک و عدم نفوذ آب به داخل خاک، حاصلخیزی خود را از دست می‌دهد و خاکی که اجازه نفوذ آب را ندهد، عملاً از دست رفته است.» به عبارت دیگر «فرونشست عمومی دشت‌ها به دلیل مصرف اضافی آب و یا به بیان بهتر برداشت بی‌رویه از منابع آبی صورت می‌گیرد.»

در مورد فروچاله‌ها نیز به نوعی مساله مصرف بی‌رویه آب مطرح است. این پدیده زمانی نمایان می‌شود که «منابع آب، خاک و هوا»، بر اثر «عدم مدیریت منابع آب و خاک» با بحران روبرو باشند. دشت کبودرآهنگ همدان، یکی از مناطقی است که با این پدیده درگیر شده و «در سال‌های اخیر وقوع فروچاله در دشت‌های این شهرستان، خسارت‌های چشمگیری را به زمین‌های کشاورزی و تأسیسات منطقه وارد کرده است.»

بر این اساس آنچه اکنون در بسیاری از دشت‌ها و حتی برخی از شهرهای کشور به صورت سالانه در حال وقوع است، را باید «فرونشست زمین» دانست؛ اما در مواقعی که به صورت ناگهانی زمین دهان باز می‌کند، آنچه نمایان می‌شود «فروچاله» است.

هم فرونشست زمین و هم پدیده فروچاله، آسیب‌ها و خطرات زیادی دارند و برخی کارشناسان معتقدند که ایران فرصت کمی برای مقابله با این شرایط در اختیار دارد. اخیرا بیت‌اللهی رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطرپذیری، به «روزنامه ایران» گفته است:«ما فقط ۵ تا ۱۰ سال فرصت داریم، زیرا این پدیده مانند بیماری سرطان است که پیشروی می‌کند و زمانی ‌که به نقطه بی‌بازگشت برسد، دیگر هیچ اقدامی تأثیر نخواهد داشت.»