پسری جوان و خوش قیافه با چشمهای آبی گوشهای از راهرو دادگاه به دیوار تکیه داده و دختری جوان و زیبا نیز چند قدم دورتر از وی ایستاده بود و زیر لب با خود زمزمه میکرد و انگار به خاطر انتخاب اشتباهش…