مردي 56 ساله هستم. در زندگي براي همسرم چيزي کم نگذاشتم. خرجي خانه وسايل خانه... 2 سال قبل با زن ديگري روبهرو شدم و او را صيغه کردم و بعد از مدتي همسرم متوجه شد. حالا يک سال است که از او جدا شدهام ولي همسرم هنوز بهانه ميگيرد و زندگي را براي من جهنم کرده است. هم خودم را عذاب ميدهد و هم بهانه زياد ميگيرد و از طرفي باعث درگيري ميشود. لطفا راهنماييام کنيد.
پسري 36 ساله و مجرد هستم. پدرم راجع به ازدواج ميگويد هر کسي بايد براي خودش زن و زندگي تشکيل دهد اما خيلي وقتها احساس پوچي و بيحوصلگي ميکنم. لطفا راهنماييام کنيد.
هميشه فکر ميکنم شوهرم رابطه پنهاني دارد. رفتارهايش خيلي عوض شده احساس ميکنم ديگر دوستم ندارد يا شايد از اول هم دوستم نداشت. اين مساله من را نگران کرده است. لطفا راهنماييام کنيد.
دختري هستم 18 ساله. کسي به خواستگاري من آمده. همه شرايطم را قبول کرده. همچنين او در شرايط بسيار خوبي قرار دارد و مشکلي ندارد. من و او علاقه شديدى نسبت به هم داريم اما مادر مخالفت مىکند چون او از روستايى آمده که مردمان خوبى ندارد. اما برعکس خود او بسيار آدم منطقى است. لطفا راهنماييم کنيد .
چند وقت پيش با يکي از همسايههايمان دعوايمان شد و او به من ناسزاگويي کرد من هم از او به خاطر اين رفتارش شکايت کردم. حالا آمده و ميخواهد تا من گذشت کنم و رضايت بدهم. ميخواستم بدانم آيا درخواست گذشت او را بپذيرم يا اينکه بعدا هم تکرار ميکند؟