شوهرخواهرم مردي بسيار خشمگين و عصبي است و هر روز خواهرم را کتک ميزند. او از اين وضعيت ديگر خسته شده زيرا مجبور است از شوهرش قهر کند و به خانه پدرم برگردد. وقتي اين وضعيت را ميبينم از ازدواج ميترسم به همين خاطر ميخواستم بدانم دليل اينکه برخي مردها اينگونه رفتارهاي خشني از خود در کانون خانواده نشان ميدهند، چيست؟
جواني 31 ساله هستم. 9 سال است که ازدواج کردهام و صاحب دو فرزند هستم در زندگي هيچي کم و کسري ندارم فقط مشکلم بدزباني و بد و بيراه گفتن و بياحترامي همسرم است تا جايي که به زد و خورد ميرسد. واقعا ديگر خسته شدهام. لطفا راهنماييام کنيد.
در شهرستان کوچکي زندگي ميکنم. پدرم اجازه نميدهد دانشگاه بروم و با اجازه مادرم يواشکي در دانشگاه ثبت نام کردهام تا ليسانس حقوق بگيرم. تا کلاس ميروم بدنم ميلرزد که پدر ميآيد و آبرويم را ميبرد. اين کار پدرم باعث شده تا ديگران من را مسخره کنند.
26 سال دارم يک سال است که ازدواج کردهام. به خاطر بدبيني و بددل بودن همسرم 4 ماه بعد از ازدواج مجبور شدم به خانه پدر برگردم. از اين رفتارهاي او خسته شدهام، ميخواستم بدانم چرا برخي از مردان بددل هستند، لطفا راهنماييام کنيد.
من زني 20 ساله هستم که پسري يک ساله دارم. به تازگي جدا شدهام و در اوج جواني احساس تنهايي ميکنم. لطفا راهنماييام کنيد.