استخدام دختران برای اقدام پلید با مخالفان رژیم پهلوی / ساواک دوره آموزشی می گذاشت !
محمد بلوری / روزنامه نگار پیشکسوت / اوایل هر بهار با رسیدن فصل میوه توت، در گذر از کوچه و خیابان، هرگاه به یک درخت توت سیاه میرسم راهم را کج میکنم تا مبادا شاخهای در باد بلرزد یا با فشار نرم پنجه ی گنجشک، بلرزد و دانهای توت روی لباسم بیفتد؛ چون هر لکه کبودی که بر جای میگذارد، با چند بار شستن هم اثرش از بین نمیرود و به ناچار باید از خیر پوشیدن یک لباس لکهدار بگذری.
چند روز پیش در راه رسیدن به روزنامه بودم که با غفلتی دوباره گرفتار چنین حادثهای شدم و با شیطنت چند کودک، بارانی از توت آبدار سیاه بر سرم بارید و لباسم را پر لک و پیس کرد. در راه که درگیر ذهنی برای نوشتن گزارش درباره تراژدی قتل میترا استاد، همسر دوم شهردار سابق بودم، نازکخیالی، ذهنم را به این فکر کشاند که مردان سیاست، هنر، ورزش و... که در جامعه به شهرت، مقبولیت و اعتباری اجتماعی رسیدهاند، در صورت لغزش و خطایی، افکار عمومی نسبت به آنان چه واکنشی نشان خواهد داد. البته اعتبار و شهرت اجتماعی با مقبولیت در جامعه، لباسی نیست که با وارد آمدن لکهای اخلاقی یا سیاسی آن را از تن درآورد و دورش انداخت و پیراهنی نو پوشید.
چهرههای سرشناسی بودهاند که پس از عمری خدمت و مقبولیت، با یک لغزش کوچک تی گاه با بیان جملهای یا نوشتن مطلبی برخلاف باور مردم احترام جامعه، آنچه را که عمری در جلب احترام افکار عمومی به دست آوردهاند یک روزه به باد دادهاند و مورد سرزنش جامعه قرار گرفتهاند یا نویسندگانی را به یاد داریم که به خاطر نوشتن مقالهای تملقآمیز در گذشته، امروزه در انزوا به سر میبرند.
سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) در رژیم گذشته برای لکهدار کردن اعتبار و مقبولیت اجتماعی مخالفان رژیم شیوههای مختلفی به کار میبرد که یکی از این شیوهها کشاندن آنان به دام هوس بود. ساواک، دختران و زنان جوانی را استخدام میکرد که پس از طی یک دوره آموزش و کسب مهارتهای لازم، برای به دام کشاندن چهرههای سرشناس مخالف، سر راهشان قرار میگرفتند تا از صحنههای غیراخلاقی آنها عکس و فیلم تهیه شود. ساواک ابتدا برای مرعوب کردن چهرههای سیاسی فریب خورده عکسهایی از چنین صحنههایی را برای این مردان فریب خورده میفرستاد و تهدیدشان میکرد در صورت ادامه مخالفت، عکسهای تهیه شده را در میان اعضای خانواده و همکارانشان پخش خواهد کرد. یکی دیگر از شیوههای ساواک، نوشتن خبرها و حتی مقالات جعلی برای خدشهدار کردن چهرههای مخالف رژیم بود که دستور میداد به نام این چهرههای مخالف در روزنامه ها منتشر شود. زمانی که دکتر علی شریعتی دستگیر و زندانی شده بود، ساواک سلسله مقالاتی را به نام او جعل کرد و دستور داد این نوشته جعلی طی چند روز به صورت پاورقی در یکی از صفحات میانی کیهان چاپ شود. هرچند این نوشته دنبالدار، خلاف عقاید و نظرات دکتر شریعتی را بازگو میکرد و هرچند ابتدا تعجب افکار عمومی را برانگیخت اما خوانندگان پی به جعلی بودن این مقالات بردند و توطئه ساواک برای بدنام کردن دکتر شریعتی نقش بر آب شد.
***
آن روز میلیونها تماشاگر تلویزیونی که محمدعلی نجفی، شهردار سابق را به عنوان متهم به قتل در برابر رئیس پلیس آگاهی میدیدند، بر چهره آرم این مرد باتجربه عرصه فرهنگ و سیاست خیره مانده بودند تا بدانند چرا این بار ماجرای همسرکشی در خانه مردی اتفاق افتاده که سالیانی نشسته بر صندلیهای آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و آموزش عالی بر سیاست تعلیم و تربیت 2 نسل نظارت داشته و از هر جنجال سیاسی به دور بوده است.
میلیونها تماشاگر تلویزیونی، این شهردار مستعفی را میدیدند که لباس مخصوص اتهام را همچون ردای بلند به تنش پوشاندهاند، ولی از سر احترام شاید، خطهای آبی لباس زندانیان را از وادی اتهامش حذف کرده اند. مرد سیاست پیشه باتجربهای که از شورای شهر بر صندلی شهردار تهران نشسته بود آیا در رابطه با دوران کوتاه و پرتنش زناشوییاش ناگزیر از شهردار بودن کنار کشیده است؟ او را میدیدند با چهرهای آرام اما با طوفانی در اعماق درون.
میدیدند که شانههای خمیدهاش انگار زیر فشار یک دلبستگی پرفریب خمیده است. شیخ صنعانی نبود که از رسوایی عشق دختر ترسایی دست آفشان و سربلند از شور مستی بیاعتنا به سرزنشهای مردم از کوچه و بازار میگذشت اما شاید درد پشیمانی اتللو، آن فرمانده سیاهپوست عاشق در ارتش ونیز را در سینه داشت که به تعبیر شکسپیر خود و دزدمونایش هر دو اغواگرانه، به دستمالی، قربانی توطئه یاگوی پرده نشین میشوند و اما از چهره افسرده و نگاه بیفروغ مرد آرام سیاست میخواندی که با همه تجربه و دوراندیشی سادهدلانه، دریایی آرام در ظاهر، بنیانش را فروخواهد ریخت. به هر حال پرونده پرحرف و حدیثترین ماجرای جنایی سالها اخیر در کوتاهترین زمان تکمیل شد تا قضات دادگاه کیفری تهران محمدعلی نجفی را به عنوان تنها متهم قتل میترا استاد محاکمه کنند. محمدعلی نجفی تا چند روز دیگر برای محاکمه دربرابر دادرسان دادگاه کیفری خواهد ایستاد تا با شرح ماجرای زندگیاش از خود دفاع کند. هرچند دادستان براساس کیفرخواست برای او درخواست قصاص کرده است که با صدور حکم قصاص از سوی قضات دادگاه، تنها راه نجات شهردار سابق از اعدام با گذشت خانواده همراه خواهد شد. در این صورت، فرشته عدالت با پارسنگ بخشش و بر ترازوی داوریاش بر کیفر او چشم خواهد پوشید اما آیا افکار عمومی، این مرد سیاست و تجربه را به خاطر خطایی سادهدلانه خواهد بخشید؟ برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر